سایت تحلیلی خبری عصر امروز 21 بهمن 1397 ساعت 16:53 http://asremrooz.ir/vdcao6num49nm61.k5k4.html -------------------------------------------------- عنوان : شیر در روستا رها کردند تا فرار کنیم -------------------------------------------------- اهالی روستای «همه سین» هنوز عکس امام (ره) را از جلوی چشم‌شان دور نمی‌کنند. اوایل دهه40 بود که دسته‌جمعی از این آبادی رانده شدند و بعد با دستور مستقیم امام خمینی (ره) دوباره به خانه‌هایشان برگشتند و زندگی‌ عادی‌شان را از سر گرفتند. متن : به گزارش عصر امروز روستای «همه سین» بیخ گوش تهرانی‌هاست.۷ فرسخ از کمربند کاج‌های همیشه‌سبز سرخه‌حصار که فاصله بگیری جاده تک شاخه‌اش را می‌بینی که بین کوه‌های کبود رنگ پیچ برمی‌دارد و به این آبادی ۳۰۰ ساله می‌رسد. خاک باران‌خورده جاده قدم‌هایمان را به‌کندی می‌اندازد. پیاده رفتن در جنم ما شهری‌ها نیست. ترس‌خورده از همپا شدن با سگ‌های بی‌شمار این حوالی بالاخره به سرازیری آستانه آبادی می‌رسیم. خانه‌ها چفت‌وبست هم شده‌ و به کوچه‌باغ‌های بادام‌کوهی پهلو داده‌اند. حالمان از این‌که سلیقه «همه سینی» ها به شهری‌ها نبرده و خانه‌ها هنوز شکل و شمایل ویلایی پیدا نکرده‌اند خوش می‌شود. شاخه لخت درخت‌های انار و سیب و بادام ازسر دیوارها سرازیر شده‌اند و بوی کاهگل باران‌خورده از رهگذرها دلبری می‌کند. ساکنان روستا سه قرن است که پشت‌به‌پشت هم کشاورزی و دامداری را در اینجا زنده نگاه داشته‌اند. اواخر دهه ۳۰ بود که عمال شاه عزم کردند برای خوش‌خدمتی «همه سین» را خالی از سکنه کنند. قدیمی‌ها هنوز روزهای رانده شدنشان از روستا را قصه وار برای نوه‌ها و نتیجه‌هایشان تعریف می‌کنند.       وقتی تبعید در دستور کار قرار گرفت   از تک‌وتوک عابران کوچه‌باغ‌ها سراغ بومی‌های روستا را که می‌گیریم همه‌شان ما را به جهانگیرخان سرخه‌حصاری حواله می‌دهند. او هم مثل باقی اهالی امروز به میدان امام علی (ع) رفته تا در جشن چهل‌سالگی انقلاب شرکت کند. جهانگیرخان با حدود ۸۰ سال سن شق‌ورق و کت‌وشلوارپوش در معبر اصلی روستا راه می‌افتد و با روایت‌هایش ما را به سال‌های آخر دهه ۳۰ می‌برد: «قدمت این روستا به دوره نادرشاه و محمدخان قاجار برمی‌گردد؛ یعنی درست زمانی که تعدادی از خانواده‌های گنبدکاووس را برای پرورش اسب‌های اصیل به پایتخت آوردند و اینجا اسکان دادند. جمعیت مهاجر کم‌کم روستاهای هاجر آباد، چمن‌آباد، یانگ چشمه و همه سین را شکل دادند و در کنار دامداری و کشاورزی به پرورش اسب هم مشغول شدند. روستا 2 رشته قنات و 15 دهنه چشمه آب داشت و همین به این حوالی زندگی می‌بخشید.  اواخر دهه ۳۰ شاه تصمیم گرفت مراتع این منطقه را به دلیل آب‌وهوای خوش به شکارگاه سلطنتی تبدیل کند. حکومت‌نظامی از همان زمان آغاز شد. برای 10 سال ساکنان این روستا تحت‌فشار و ارعاب و تهدید قرار گرفتند. کم‌کم دامداری مختل شد، از کشاورزی جلوگیری کردند. به‌مرور کار بالا گرفت و تعدادی از روستاییان را به جرمی نامعلوم در قزل‌قلعه زندانی کرند.»          وقتی آبادی متروکه شد   از جهانگیرخان می‌پرسم راست است که همان روزها برای فرار روستایی‌ها سه حلقه شیر را در «همه سین» رها کردند. ابرو می‌جهاند و با یاد آن روزها سرش را با تأسف تاب می‌دهد: «چرا باید دروغ باشد؟ روستایی‌ها قانع هستند. خواسته‌ها و آرزوهای کلان ندارند. سرشان به آب و آبادی‌شان گرم است. اهالی همه سین خویشتن‌دار بودند. مدام از شهربانی به روستا مراجعه می‌کردند و از بخشدار می‌خواستند روستایی‌ها را باقیمتی ناچیز راضی به فروش زمین‌هایشان کنند. وقتی دیدند که ما قصد ترک روستا را نداریم سه حلقه شیر را در روستا رها کردند. مردم روزهای طولانی در خانه می‌ماندند. کشاورزی هم مختل شده بود. راهی برایمان باقی نگذاشتند. اهالی یک‌به‌یک روستا را ترک کردند و کم‌کم همه سین ریخت و روز آبادی‌های متروکه را به خود گرفت. دیگر نه خبری از پرورش اسب در تپه‌ماهورها بود و نه از کشاورزی در زمین های زراعی چند هکتاری. مدرسه و حمام عمومی هم تخریب شد، البته ناگفته نماند که مأموران حکومتی برای تخریب بارگاه امام‌زاده عبدالله هم اقدام کردند؛ اما راننده بولدوزر همان شب خوابی دید و از این خبط و خطا منصرف شد. در تمام آن سال‌ها اهالی به هرکجا که شکایت کردند پاسخی جز زندان، تبعید و شکنجه دریافت نکردند. تا اینکه راهپیمایی‌های سال 57 به اوج رسید. در همان روزها بود که تعداد زیادی از اهالی روستا برای بازپس‌گیری خانه و کاشانه‌شان غسل شهادت کردند و به روستا آمدند و برای بازپس‌گیری خانه‌هایشان با عمال شاه درگیر شدند.»       بافت روستا دست‌نخورده ماند   سرانجام مقاومت روستایی‌ها نتیجه داد. تا زمستان سرد 57 از راه برسد اهالی امامزاده، مسجد و خانه قدیمی را به تصرف خود درآورده بودند و حاضر به ترک روستا نشدند. انقلاب پیروز شد. بزرگان روستا به نمایندگی از اهالی برای دریافت و حق‌وحقوقشان راهی شورای انقلاب شدند. پس از دستور امام راحل، تمام سندهایی که به نام دربار شده بود به مالکان اصلی‌اش بازگشت. سال 59 برای اهالی روستای همه سین آغازی سال رسیدن به حقوق ازدست‌رفته‌شان بود. سرخه‌حصاری از ساخت دوباره مدرسه می‌گوید: «در همان سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب روستا صاحب مدرسه شد. به مالکان سند تک‌برگ دادند و در سال ۶۱ همه سین در حوزه استحفاظی شهرداری منطقه ۱۳ قرار گرفت. ازهمان روزها به دلیل نزدیکی به تهران خیلی از سرمایه‌داران راغب بودند در روستای ما صاحب ویلا شوند؛ اما خوشبختانه با سخت‌گیری‌های شهرداری بافت روستا دست‌نخورده باقی ماند.»       مصائبی که رو به اتمام است   میدان اصلی روستا با رشته پرچم‌های کوچک رنگی که آن را دوره گرفته‌اند محل تجمع همسایه‌های قدیمی شده است. گوشه‌ای از میدان چادری برپاشده تا خانم‌های روستا صنایع‌دستی‌شان را در آن به فروش برسانند. مهرانگیز رحمانی متولد سال ۲۵ است و در همه سین زعفران پرورش می‌دهد. از این‌که این روستا به‌زودی صاحب آب شرب و گاز می‌شود خوشحال است: «اهالی همه سین مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته‌اند اما در عشق و علاقه‌شان به آبادی‌شان رنگ‌به‌رنگ نشدند. ازاینجا تا تهران راهی نیست اما باوجوداینکه ما در تمام این سال‌ها از گاز و آب شهری بی‌بهره بودیم دل این را نداشتیم که آبادی‌مان را ترک کنیم.» رحمانی می‌گوید خانم‌های روستا با تولید صنایع‌دستی کمک‌خرج خانواده‌هایشان هستند: «امروز قرار است کلنگ پروژه گازرسانی به روستا زده شود. به مناسبت این اتفاق که همزمان با جشن چهل‌سالگی انقلاب شده است نمایشگاهی از محصولات خانگی و صنایع‌دستی که دسترنج خانم‌های روستا است برپا کرده‌ایم. به آینده روستا دل‌خوشیم و با همین تولیدات متنوع اینجا می‌مانیم.»       همه سین مقصد گردشگری همه می‌شود   با لبخندی که انگار به لب‌هایش سنجاق شده در غرفه‌اش میزبانمان می‌شود. خانم احمدی از بومی‌های قدیمی همه سین است و می‌گوید بیش از ۷۰۰ خانوار در این روستا زندگی می‌کنند: «برخلاف باقی روستاها همه سین هیچ‌وقت از سکنه خالی نشده است. با توجه به تعداد بالای خانواده‌هایی که در این روستا زندگی می‌کنند از مسئولان می‌خواهیم این آبادی را در اولویت محرومیت‌زدایی‌شان قرار دهند. نبود آب شرب شهری و وسایل نقلیه عمومی از مهم‌ترین مشکلات اهالی اینجاست که امیدواریم به یمن چهل‌سالگی انقلاب این کمبودها هم‌پشت بند هم رفع شوند. همه سین روستایی بوده که شاه مملکت خواهانش شده. اینجا ظرفیت‌هایی دارد که در همه این سال‌ها به آن‌ها توجهی نشده است. اگر به این روستای خوش آب‌وهوا توجه شود اینجا خیلی زود تبدیل به مقصد گردشگری عمومی خواهد شد.»        هر چه داریم از وجود بارگاه این امامزاده است   با نیروهای جوان بسیجی‌اش سرگرم سرکشی به غرفه‌های نمایشگاه است. برقایی از فرماندهان بسیج همه سین ساخت بارگاه مطهر امامزاده عبدالله را از مهم‌ترین دستاوردهای مردمی در این روستا می‌داند و می‌گوید اهالی این روستا هر چه دارند از وجود مبارک این بارگاه است: «خوشبختانه در طول سه سال گذشته با همکاری و کمک‌های مردمی موفق به ساخت بارگاه امامزاده عبدالله شدیم. وجود مبارک این بقعه برکت همه سین شده است. اهالی به این بارگاه ارادت ویژه‌ای دارند و یقین داریم با پایان یافتن عملیات عمرانی این بارگاه پای آبادانی به روستایمان باز می‌شود.» جشن پیروزی انقلاب امسال برای همه سینی‌ها دل‌نشین تراز همیشه برگزار می‌شود. همه به آینده این آبادی ۳۰۰ ساله خوش‌بین هستند و حالا تحمل همه آن مصائب و محرومیت‌ها را به فال نیک می‌گیرند.