درویش بی‌نوای توام یاابالحسن(ع) // چون کمترین گدای توام یاابالحسن(ع)

12 تير 1399 ساعت 18:37

شهره ی شهر شده بخشش شاه مشهد // بنده ی شاه خراسان شده ام تا به ابد // کعبه ی اهل زمین است خراسانِ رضا // هر چه داریم و نداریم به قربانِ رضا


به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز امشب ایران نور باران ولادت همه هستی خودش آقا و مولایش حضرت اباالحسن علی ابن موسی الرضا علیه آلاف و التحیت و الثنا می باشد.

ضمن شادباش این ولادت با سر سعادت به ساحت قطب عالم امکان حضرت بقیت الله العظم و دعا برای تعجیل در ظهورش با زمزمه صلوات خاصه اشعاری را تقدیم شما خوبان می نماییم:

🌹 صلوات خاصه امام رضا(ع)🌹
 
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی  و حُجّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک

همیشه از حرمت،بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!
سلام! ضامن آهو، دل شکسته من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

☀️صل الله علیک یا علی بن موسی الرضا

#مدح_امام_رضا علیه السلام



درویش بی‌نوای توام یاابالحسن
چون کمترین گدای توام یاابالحسن

من حلقه کوب درگه میخانهات شدم
مست از خم ولای توام یاابالحسن

ذیقعده است ماه طلوع جمال تو
شادم که در ثنای توام یاابالحسن

سلطان تویی وحکم توبرجزء وکل روان
خاک در سرای توام یاابالحسن

شاهی بود غلامی دربارت ای رضا
من بنده رضای توام یاابالحسن

زانو زنان پنجره فولاد تو منم
افکنده سر به پای توام یاابالحسن

خواندی مرابه سفره احسان خودمدام
شرمنده عطای توام یاابالحسن

زهرجفا چو بردل وجانت شرر فکند
سوزان دل از برای توام یاابالحسن

عنقا به قاف فقرتوباشد شکسته‌بال
پران کجا به سرسرای توام یاابالحسن

🔸شاعر: #عباس_عنقا

#مدح_امام_رضا علیه السلام


شهره ی شهر شده بخشش شاه مشهد
بنده ی  شاه خراسان شده ام تا به ابد

کعبه ی اهل زمین است خراسانِ رضا
هر چه داریم و نداریم به قربانِ رضا

حاجتش بی برو برگرد روا خواهد شد
هر کسی دست به دامان رضا خواهد شد

دست خالی نرود هیچکسی از حرمش
سجده کردند ملائک همه پای عَلَمش

از کرامات رضا هر چه بگویند کم است
هر کسی مُحرِم این کعبه شود، محترم است

ما فقیریم و رضا ضامن حج فقراست
بارگاهش به خدا قطعه ای از عرش خداست

اصل این است: گدا در پی سلطان برود
درِ این خانه ولی شاه به دنبال گداست

بسپارید که راهیِ خراسان بشود
هر که دلتنگ اذان حرم کرب و بلاست

سر من خاک کف پای رضا گردیده ست
تا نگویند فداییِّ رضا بی سر و پاست!

"ابر و باد و مه و خورشید و فلک" می گویند:
چشم وا کن! که جهان گوش به فرمان رضاست

هر شبی که به ملاقات رضا سر می شد
خانه ی جان من از عشق معطر می شد

مست گردیدن از این عشق حلال است حلال
زندگی بی رخ ارباب محال است محال

حرم قدسی تو قبله ی حاجات من است
نام زیبای تو هم ذکر مناجات من است

مثل آهو به حریم تو پناه آوردم
هیچکس جز تو ندارد خبری از دردم

گوشه ی صحن گهر شاد دعا می خوانم
کاش بر لب برسد در حرم تو جانم

سائلت آمده تا پیش تو زانو بزند
با امید آمده تا باز به تو رو بزند

با هزاران ملک از عرش رسیده جبریل
آمده صحن تو را با مژه جارو بزند

تو اگر ضامن آهو بشوی، هیچ کسی
دل ندارد که دگر تیر به آهو بزند!

گنبد زرد تو وقتی بدرخشد، خورشید
پیش او مثل چراغی ست که سوسو بزند

هر کجا هم بروم سائل این درگاهم
از تو اذن حرم کرب و بلا می خواهم

باز هم باز شده روی تو آغوش زمین
زیر پای تو شده پهن پَرِ روح الامین

خون ذی القعده در این روز به جوش آمده ست
چشمه ی لطف خدا هم به خروش آمده ست

بوسه بر کاشی صحنت شده خیر العملم
باز هم دست بکش بر سر و روی غزلم

اشک شوقم به هوای تو سرازیر شده ست
من همانم که در خانه ی تو پیر شده ست

شب میلاد تو در صحن قدم باید زد
بوسه ی شکر به دیوار حرم باید زد

از ازل عاشقِ بی چون و چرایت بودم
تا دم مرگ هم از عشق تو دم بايد زد

مادرم گفت:به هنگامِ گرفتار شدن
دست بر دامن سلطان کرم باید زد

بهترین خاطره ها را_به خداوند قسم_
گوشه ی پنجره ی فولاد رقم باید زد

خادمانِ حرمت باز به هم می گفتند:
اربعین...کرب و بلا....خیمه ی غم باید زد

وقت آن آمده تا سوی تو پر بگشاییم
دست بر سینه به سوی حرمت می آییم

🔸شاعر: #احسان_نرگسی_رضاپور

#مدح_امام_رضا علیه السلام


شهره ی شهر شده بخشش شاه مشهد
بنده ی  شاه خراسان شده ام تا به ابد

کعبه ی اهل زمین است خراسانِ رضا
هر چه داریم و نداریم به قربانِ رضا

حاجتش بی برو برگرد روا خواهد شد
هر کسی دست به دامان رضا خواهد شد

دست خالی نرود هیچکسی از حرمش
سجده کردند ملائک همه پای عَلَمش

از کرامات رضا هر چه بگویند کم است
هر کسی مُحرِم این کعبه شود، محترم است

ما فقیریم و رضا ضامن حج فقراست
بارگاهش به خدا قطعه ای از عرش خداست

اصل این است: گدا در پی سلطان برود
درِ این خانه ولی شاه به دنبال گداست

بسپارید که راهیِ خراسان بشود
هر که دلتنگ اذان حرم کرب و بلاست

سر من خاک کف پای رضا گردیده ست
تا نگویند فداییِّ رضا بی سر و پاست!

"ابر و باد و مه و خورشید و فلک" می گویند:
چشم وا کن! که جهان گوش به فرمان رضاست

هر شبی که به ملاقات رضا سر می شد
خانه ی جان من از عشق معطر می شد

مست گردیدن از این عشق حلال است حلال
زندگی بی رخ ارباب محال است محال

حرم قدسی تو قبله ی حاجات من است
نام زیبای تو هم ذکر مناجات من است

مثل آهو به حریم تو پناه آوردم
هیچکس جز تو ندارد خبری از دردم

گوشه ی صحن گهر شاد دعا می خوانم
کاش بر لب برسد در حرم تو جانم

سائلت آمده تا پیش تو زانو بزند
با امید آمده تا باز به تو رو بزند

با هزاران ملک از عرش رسیده جبریل
آمده صحن تو را با مژه جارو بزند

تو اگر ضامن آهو بشوی، هیچ کسی
دل ندارد که دگر تیر به آهو بزند!

گنبد زرد تو وقتی بدرخشد، خورشید
پیش او مثل چراغی ست که سوسو بزند

هر کجا هم بروم سائل این درگاهم
از تو اذن حرم کرب و بلا می خواهم

باز هم باز شده روی تو آغوش زمین
زیر پای تو شده پهن پَرِ روح الامین

خون ذی القعده در این روز به جوش آمده ست
چشمه ی لطف خدا هم به خروش آمده ست

بوسه بر کاشی صحنت شده خیر العملم
باز هم دست بکش بر سر و روی غزلم

اشک شوقم به هوای تو سرازیر شده ست
من همانم که در خانه ی تو پیر شده ست

شب میلاد تو در صحن قدم باید زد
بوسه ی شکر به دیوار حرم باید زد

از ازل عاشقِ بی چون و چرایت بودم
تا دم مرگ هم از عشق تو دم بايد زد

مادرم گفت:به هنگامِ گرفتار شدن
دست بر دامن سلطان کرم باید زد

بهترین خاطره ها را_به خداوند قسم_
گوشه ی پنجره ی فولاد رقم باید زد

خادمانِ حرمت باز به هم می گفتند:
اربعین...کرب و بلا....خیمه ی غم باید زد

وقت آن آمده تا سوی تو پر بگشاییم
دست بر سینه به سوی حرمت می آییم

🔸شاعر:#احسان_نرگسی_رضاپور

 #مدح_امام_رضا علیه السلام

 
خوشا مشهد وَ شاه بی مثالش
خوشا آن صاحبِ ، صاحبْ کمالش
خوشا صحنِ پُر از جاه و جلالش
خوشا هر کس که روزی شد وصالش

"امیرالمؤمنین یا شاه مردان"
نصیبم یک سفر «مشهد» بگردان

که در مشهد رئوفی خانه دارد
که خانه َش صحن و سقاخانه دارد
و مهمانخانه ای  شاهانه دارد
گدا در سفره اش کاشانه دارد

درِ رحمت در آنجا باز باز است
عجیب آن پادشَه مِسکین نواز است

کرامت کرده او بر حسب عادت
نه "یک ذره  دو ذره"  بی نهایت
کسی که کرده بر آهو عطوفت
چه خواهد کرد بر  اهل محبت

محبت دیده ایم خواهی نخواهی
به  حُکم    قِصّه ی  "شیخ بهائی"

ورودیه حرم وقتی رسیدی
در آن حال امید  و ناامیدی!
بگو ؛ ای آنکه اینجایم کشیدی!
تو "غیر از معصیت چیزی ندیدی"

چه دیدی که مرا هم راه دادی؟
جواب آید تو در باب الجوادی!!

عجب هنگامه ای باب الجوادست
هجوم زائران آنجا زیادست
یکی که ظاهراً هم بیسوادست
صدا میزد رضا "باب المراد"ست

یکی سر از حیا در سینه دارد
یکی دست ادب بر سینه دارد

کسیکه با خودش آورده  دردی
کشید از سینه ی خود آه سردی
که  آقا   "آهو"   را   آزاد  کردی
شفا ده ؛  جان «زهرا» ، پیرمردی

 هنوز اِستاده بود در آستانه
 صدا برخاست از نقاره خانه

یکی او را به رأفت می شناسد
یکی باب شفاعت می شناسد
یکی "شرط ولایت" می شناسد
یکی هم به کرامت می شناسد

ولیکن اکثراً هنگام پابوس
صدایش می زنند شاهنشه طوس

خلاصه هر عزیزی رفته مشهد
سلامی عرض کرده سمت گنبد
و چرخی هم زده در زیر مرقد
نبات و زعفران بر دست دارد

نگو در فرش دیدار رضا کرد
بگو در عرش دیدار خدا کرد

به تحقیق از روایت در میآید
کسی که  نیت  قرب تو  دارد
برای هر سفر که رفته  باید
سه جا چشم انتظار تو بماند

"خداوندا  مرا  آن ده  که  آن به"
زیارت های مشهد ضرب در سه

مجاور بودنت هر کس چشیده
شنیده ها به چشم خویش دیده
اگر "رهبر" به این منصب رسیده
به زیر سایه ی تو  قد کشیده

که دائم او به زیر نور بوده
مقیم کوچه ی "سرشور" بوده

ولیِ نعمت ایرانیانی
تو هم مهمان ما ، هم میزبانی
تو شاهی با گدایان همزبانی
غریبِ آشنا جان جهانی

عجب لطفی به ایران کرده مولا
عجب رزقی به ایران داده زهرا

حرم رفتم عجب حال و هوایی
عجب صحنی چه شوری کفترایی
در اینجا دل شود کرب و بلایی
خصوصاً صحنِ اسماعیل طلایی

نشستم تا بگیرم از تو آقا
برات کربلای اربعین را

🔸شاعر: #سیدحسین_میرعمادی


کد مطلب: 284514

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcb8ab5arhbwsp.uiur.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir