خرمشهر؛ یک نوستالژی شکست‌ناپذیر!

وطن امروز , 2 خرداد 1398 ساعت 11:44

پرونده‌ای به مناسبت 3 خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر


به گزارش عصرامروز، خرمشهر، خاطره‌ای جمعی یا تاریخی گذشته؟
مشهورترین فیلم دفاع مقدسی در سینمای ایران تنها با شلیک یک گلوله ساخته شد و آن گلوله نیز تیری هوایی برای مشغول کردن جمعیت به نقطه‌ای از تصویر بود که می‌خواست راوی سال‌های جنگ و شهادت باشد. اندیشه کردن به این مثال هر چند شاید در نگاه اول بی‌ربط به سالگرد آزادسازی خرمشهر در جریان عملیات بیت‌المقدس بیاید اما گویای حقیقتی انکارناپذیر است؛ جنگ‌ها با گلوله ساخته می‌شوند اما با قلم‌ها روایت می‌شوند و این نمادهای باقیمانده از هر جنگ است که می‌تواند به امتداد صلح‌آمیز آن کمک کند. با چنین تعریفی اگر دفاع 8 ساله مقدس ایران مقابل ارتش متجاوز بعثی بخواهد در یک کلمه و نماد خلاصه شود، آن کلمه چیزی جز «خرمشهر» نیست. خرمشهر تنها یکی از شهرهای اشغال شده ایران در جریان پیشروی عراق بوده است و آزادسازی آن در عملیات بیت‌المقدس نیز تنها یکی از انبوه عملیات‌های انجام شده بوده است اما تصور همگانی هیچ‌گاه آزادسازی خرمشهر را آزاد شدن یک شهر ندانسته و آن را نمادی از بازپس‌گیری تمام وطن مقابل یک متجاوز خارجی دانسته است. این را از تابلوی ورودی به خونین‌شهر که جمعیت 36 میلیون نفری را نشان می‌داده است
می‌توان فهمید. تعمیم یافتن مصداقی خاص یعنی خرمشهر به سرنوشتی عام از یک پدیده یعنی جنگ 8 ساله تحمیلی بخوبی نمایانگر این مساله است که خرمشهر مهم‌ترین نماد ثبت شده جنگی ایران است؛ نمادی که جنگ را در 2 ظرف مکانی و زمانی توام گنجانده و باعث شده در حافظه جمعی ایرانیان آنچه از جنگ باقی می‌ماند، تصویری از خرمشهر باشد. «آزادی»، «ویرانی» و «مقاومت» درست در نقطه‌ای به یکدیگر پیوند می‌خورند که تنها بخشی از یک جنگ 8 ساله بوده اما به اندازه تمامی جنگ وسعت یافته است.
انداختن نگاه کوتاهی به عمده واکنش‌ها به عبارت خرمشهر گویای این امر است که در ذهن جمعی مردم ایران این شهر نمادی از یک مبارزه محسوب می‌شود، داشتن ایمان و باوری مشترک به این مساله که خرمشهر بخشی از سرنوشتی فراموش ناشدنی از یک جنگ است باعث شده عمده آثار خلق شده بر مدار خرمشهر واجد هویتی فرازمانی شوند. خرمشهر فراتر از یک حادثه که بخشی از تاریخ را  می‌تواند اشغال کند، یک نوستالژی و خاطره جمعی فرانسلی از یک «مقاومت» و «پیروزی» است؛ نوستالژی آزادی که در سایه یک جنگ محقق شده و نشان‌دهنده نقطه‌ای وحدت‌آفرین برای بازپس‌گیری  است. یافتن جواب این پرسش که وجه ممیزه خرمشهر از سایر شهرهای اشغال شده ایران در جریان جنگ تحمیلی دقیقا چه چیز بوده است، می‌تواند پاسخی نسبی برای این پرسش باشد که چه چیز خرمشهر را تبدیل به یک نوستالژی جمعی کرده است. شاید بتوان گفت خرمشهر از نخستین مصادیق معاصر ملی ایرانیان بود که در آن جنبه عینیت یافته‌ای از یک مبارزه (حفظ خاک) مقابل دشمنی خارجی بر تمام ارزش‌های معنوی منطبق شد و از یک امر محال، ایمانی جمعی خلق کرد. از همین رو کمتر مورد مشابهی را در تاریخ ایران می‌توان یافت که یک نقطه تاریخی مرکز به هم پیوستگی مجموعه‌ای از باورهای جمعی شود. گذشته از تمام اینها آنچه خرمشهر را به مثابه یک واقعه تاریخی تبدیل به نمادی هویت‌بخش در جنگ کرد، حس ایجاد شده از تراکم حامل‌های انتقال این پیام پیروزی بوده است. به شکلی کم‌نظیر در میان انبوه حوادث تاریخ معاصر، کمتر حادثه‌ای همچون «آزادسازی خرمشهر» با انبوهی از نمادها تعریف شده است؛ تصویر رزمندگانی فاتح بر بام یک مسجد که نماد مرکزیت شهر است، تیتر «خرمشهر آزاد شد» روزنامه کیهان، نوحه ممد نبودی ببینی، جمله مشهور امام(ره) که خرمشهر را خدا آزاد کرد و انبوهی از موارد اینچنینی در کمتر مورد معاصری از تاریخ کشورمان وجود داشته است و همین امر باعث تبدیل شدن این حادثه به نمادی ملموس از هویت و حافظه جمعی ایران و ایرانیان شده است.
 
 
چند نسل با محمدی که حالا نیست!
«نوحه‌خوان گروه ما به نام جمشید برون در عملیات بیت‌المقدس شهید شده بود و به همین دلیل نوحه‌خوان نداشتیم. نزدیکی‏های اراک که بودیم، سرودن نوحه را تمام کردم و خودم با بچه‌ها شروع به خواندن آن کردم. در آن سفر برنامه طوری شد که نتوانستیم این نوحه را سر مزار شهید جهان‌آرا بخوانیم اما چند وقت بعد این نوحه را به آقای حسین فخری دادم و او یک بار این شعر را‌ خواند و بعد به غلام کویتی‌پور داد. سال 63 یا 64 در مهران بودم و داشتم لب شط ظرف‌های شب قبل را می‌شستم که متوجه شدم یکی از رزمنده‌ها که از بچه‌های دزفول بود، دارد این نوحه را زیر لب زمزمه می‌کند. به او گفتم فلانی این نوحه را از کجا شنیده‌ای؟ گفت که دیشب این را از تلویزیون پخش کرد که کویتی‌پور آن را خوانده بود.»  اینها بخشی از خاطرات «جواد عزیزی» پیرامون نوحه ماندگار «ممد نبودی ببینی» است که بر اثر یک قانون نانوشته و به حسب استقبال تصورناپذیری که صورت گرفت، تبدیل به یکی از مهم‌ترین نمادهای «آزادسازی خرمشهر» و فضای جنگ شد؛ نوحه‌ای که با گذر زمان بارها بازخوانی شد و تغییرات متعدد در ابیات آن هیچ‌گاه مانع از آن نشد تا در اصل وجودی آن تغییری شکل گیرد، از همین جهت است که می‌توان آن را جزو ماندگارترین آواهای ثبت شده در «حافظه جمعی» ایرانیان و خلق یک نوستالژی مقاومت شهری دانست. نوحه‌ای فاقد حزن و سرشار از پیام پیروزی که حامل خبر پیروزی خطاب به فرمانده غایب شهر یعنی «محمد جهان‌آرا» بوده است؛ یک پیروزی رشادتمندانه که شیرینی آن با تلخی غیبت فرمانده مخلوط شده و فضایی پر از حس را خلق کرده است. «ممد نبودی ببینی» فارغ از تمام جنبه‌های منحصر به فرد خود، نمادی از یک موقعیت مکانی (شهر) است که آزادی و فتح آن به‌عنوان هدفی اولیه در پرده‌ای از تاثر پیرامون غیبت فرمانده شهر جنبه‌ای روایی می‌یابد، از همین جهت در بیش از سه‌دهه‌ای که از سرودن آن گذشته، همواره به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از داستان «خرمشهر» شناخته شده است.
 
 
 فرمانده‌ای غایب و شهر و ایمانی که سقوط نمی‌کند
«امیدی به زنده ماندن نداشتیم. مرگ را می‌دیدیم. بچه‌ها توسط بی‌سیم شهادتنامه خود را می‌گفتند و یک نفر پشت بی‌سیم یادداشت می‌کرد. صحنه خیلی دردناکی بود. بچه‌ها می‌خواستند شلیک کنند، گفتم: ما که رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چند تا از آنها را بزنیم، بعد بمیریم. تانک‌ها همه طرف را می‌زدند و پیش می‌آمدند. با رسیدن آنها به فاصله 150 متری دستور آتش دادم. 4 آرپی‌جی داشتیم، با بلند شدن از گودال، نخستین تانک را بچه‌ها زدند. دومی در حال عقب‌نشینی بود که به دیوار یکی از منازل بندر برخورد کرد. جیپ فرماندهی پشت سر، به طرف بلوار دنده عقب گرفت، با مشاهده عقب‌نشینی تانک، بلند شدم و داد زدم: ‌الله‌اکبر، ‌الله‌اکبر،... حمله کنید؛ که دشمن پا به فرار گذاشته بود...». اینها بخشی کوتاه از خاطرات فرمانده شهر خرمشهر از نخستین روزهای حمله به شهر و مقاومت 45 روزه او و سایر نیروهای مردمی مبارز در حفظ شهر است. شاید نقطه برجسته‌ای که مساله جهان‌آرا به مثابه فرمانده شهر آزاد شده را تبدیل به نقطه‌ای منحصر به فرد در جریان مبارزات در مسیر آزادسازی خرمشهر می‌کند، الگوی مبارزاتی او در جریان مقاومت‌ها جهت سقوط نکردن و سپس آزادسازی این شهر باشد. بسیج بی‌سابقه مردم بومی با کمترین امکانات و حمایت‌های نظامی، فریب چندین و چند باره ارتش عراق و مسائلی از این دست او را تبدیل به الگویی بی‌بدیل در جریان مبارزات کرده بود. مجموعه این مسائل اما باعث شد به رغم فاصله 8 ماهه میان شهادت او تا آزادسازی شهر، او به‌عنوان فرمانده‌ای غایب تبدیل به نمادی از مقاومت در جریان آزادی شهر شود. به عبارت ساده‌تر نماد فاتح خرمشهر فرمانده‌ای است که ماه‌ها پیش از آغاز عملیات آزادسازی این شهر خود به شهادت رسیده بود اما شخصیت برجسته او باعث شده بود به‌عنوان نمادی معنوی شناخته شود. تصویر و تصوری از فرمانده‌ای که سقوط شهر را جایزتر از سقوط ایمان‌ها می‌دانست، مومنانه‌ترین تصویر از شهر را بازنمایی کرد.


کد مطلب: 260990

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcdnz0xzyt09n6.2a2y.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir