کلید روحانی همه چیز ما را گرفت!

3 مرداد 1399 ساعت 16:15

سخن و منظور این است که چرا زمانی که در انتخابات قسم جلاله خورد که اگر مشکلات کشور راه حل نداشت او نمی امد چرا آمد و چرا امروز به این وضع در آمده ایم که حتی هیچ کلامی در عذرخواهی از زبان دولتمردان بگوش نمی رسد.


به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز شاید برخی ها با خواندن این مطلب راقم را متهم به سیاه نمایی کنند لاکن نه قصد سیاه نمایی داریم و نه می خواهیم بر تمام سوء تدبیرها و سوء مدیریت ها ماله کشی کنیم. فضای امروز کشورمان جدای از اقتدار و نمایش قدرت افتخار آمیز نیروهای مسلح کشور در عرصه دفاع و اقتدار، مملو از ناامیدی اقشار متوسط و متوسط رو به پایین از بهبود وضعیت است.

در سال ۹۲ روزی که روحانی با نشان دادن کلید، خویش را گشاینده و ناجی دربهای رفاه و معیشت ملت ایران و تعامل با جهان معرفی کرد بسیاری از مردم در خیابانها به برکت تیم انتخاباتی رنگارنگ حسن روحانی که در سوابق خود برگه های زرینی از براندازی و استحاله طلبی و اشراف گرایی افراطی را داشتند، در خیابنها زدند و رقصیدند و سلبریتی ها نیز در باغ سبزی را نشان دادند که خود سالها در باغ شداد غرب در رفت و آمد بودند.

اما امروز حامیان حسن روحانی در سکوتی مرگبار فرو رفته و بعضا با انتشار توبه نامه از حمایتهای بنفش خود اظهار پشیمانی می کنند اما افسوس که دیگر دیر شده است:

۱- وضعیت اشتغال و تولید به نازل ترین حد خود رسیده است و کارخانجات یکی پس از دیگری تعطیل می شوند و بر تعداد درخواست کنندگان بیمه بیکاری افزوده می شود.

۲- برجام شکست خورده و بر عمق و وسعت تحریم ها افزوده شده است و تعامل با جهان به واژه ای مضحک تبدیل شده است که در آن بویی از اقتدار و قدرت نمایی مدعیان در عرصه های دیپلماسی دیده نمی شود.

۳- اقتصادی کاریکاتوری از لیبرالیسم دولت آقای حسن روحانی خود به درد بی درمانی تبدیل شده است که نه راه پس دارد و نه راه پیش. تزریق نقدینگی های بدون پشتوانه که بر تورم موجود نیز دامن می زند خود حدیثی است که تفسیر جداگانه ای را طلب می کند کمک های معیشتی و یارانه وکمک های کرونایی در انواع آن بیش از انکه حرکتی بستر ساز و دارای عمق باشد تنها مسکنی است که تلاش می کند درد مردم را برای مدتی ساکت کند. شاید اگر ادعا کنیم دولت حسب ضرب المثل از این ستون به آن ستون فرج است را دنبال می کند ادعایی بیراه نباشد. ماههای فشار داخلی و خارجی دولت به اوج خود رسیده است و حتی اقشاری از مردم و نمایندگان مجلس خواستار استیضاح و استعفای روحانی شده اند که البته خود دولت نیز بی میل برای فرافکنی از مسئولیت و وعده های برزمین مانده اش از این طریق نیست و بجا رهبری معظم انقلاب فرمودند که دولت باید تا آخرین ساعت کاری خود بماند و کار کند.

۴- در جهان سیاست نیز اولین جریان، اصلاح طلبان هستند که با نامه های سرگشاده و سخنرانی و اظهارات فضایی تلاش می کنند تا ضمن مخفی کردن۸ سال حمایت و استفاده از برکات و نعمات دولت حسن روحانی در جایگاه منتقد خود را از دولت جدا نشان دهند تا شاید از سونامی شکست های پی درپی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و شوراهای شهر روستا فرار کنند اما چسبندگی جریان اعتدال با اصلاح طلبان به حدی است که با شنیدن نام هریک نام دیگری بی اختیار به ذهنها متبادر می گردد. اصولگرایان هم خود را در آغاز راهی می بینند که همانند اوایل دهه۸۰ به فتح تمام سنگرهای قدرت ختم خواهد شد.

لاکن سخن و نتیجه نهایی ما این است که عملکرد روحانی هرچه بود درست است که نتوانست تمام توان ما را در اندوخته ها، خودباوری ها، اعتماد بنفس ها و... در ملت مان نابود سازد اما جرات دوباره پیمودن راهی سخت را که رفته بودیم در ما نابود کرد و این در حالی است که او خود می گفت ما به عقب باز نمی گردیم اما بعد ار ۱۴۰۰ قطعا تکرار راههای رفته دور از انتظار نخواهد بود.

سخن ما این نیست که او عامدا قدم در این راه نهاد بلکه منظور این است که چرا زمانی که در انتخابات قسم جلاله خورد که اگر مشکلات کشور راه حل نداشت او نمی امد چرا آمد و چرا امروز به این وضع در آمده ایم که حتی هیچ کلامی در عذرخواهی از زبان دولتمردان بگوش نمی رسد. بر این باوریم که روحانی نامش در تاریخ مردان تاثیر گذار انقلاب اسلامی ثبت شده است اما آیا قضاوت نهایی تاریخ او را محکوم خواهد کرد یا تبرئه؟! انتخابات ۱۴۰۰ و گذر زمان باید آنرا نشان دهد.

رضا احمد زاده


کد مطلب: 285471

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcefn8wzjh8vei.b9bj.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir