دولت روحانی به کُما رفته ای است که مقبولیت تنفس مصنوعی ندارد؟

19 تير 1397 ساعت 9:51

وقتی خبر غیبت طولانی مدت و بقول برخی از مراکز خبری – رسانه ای فرار مسعود نیلی مشاور اقتصادی حسن روحانی را از حضور در محل کارش و عدم پاسخ به اقدامات مخربش در اقتصاد کشور را شنیدیم بنظرمان آمد که این دولت از امروز تا فرصت باقی مانده برای حضور در پاستور می تواند در کنار همه القابش یک "لقب بسیار با مثما و با معنی "را هم داشته باشد که شاید اگر ادعا کنیم که در سه سال آینده بارها در صحنه سیاست چسبیده و همراه با نام دولت تدبیر و امید در عمل هم دیده خواهد شد نام" دولت گریز از مرکز" باشد


به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز دولت حسن روحانی در مدتی که از حیات سیاسی‌اش می گذرد عناوین فراوانی را بخود اختصاص داده است. البته قصد نداریم تا یکبار دیگر این القاب را به رخ دیگران بکشیم که نه ضرورت دارد و نه کم در باره آن صحبت و مطلب به زیور طبع آراسته گردیده است.

بنا بر این گزارش اما وقتی خبر غیبت طولانی مدت و بقول برخی از مراکز خبری – رسانه ای فرار مسعود نیلی مشاور اقتصادی حسن روحانی را از حضور در محل کارش و عدم پاسخ به اقدامات مخربش در اقتصاد کشور را شنیدیم بنظرمان آمد که این دولت از امروز تا فرصت باقی مانده برای حضور در پاستور می تواند در کنار همه القابش یک "لقب بسیار با مثما و با معنی "را هم داشته باشد که شاید اگر ادعا کنیم که در سه سال آینده بارها در صحنه سیاست چسبیده و همراه با نام دولت تدبیر و امید در عمل هم دیده خواهد شد نام" دولت گریز از مرکز" باشد ادعایی دور از واقعیت نخواهد بود.

تمام القاب داده شده در طول 5 سال گذشته القابی بوده که بیشتر ناشی از رفتارهای سیاسی حامیان اصلاح طلب و یا عملکردهای ناشی از سوء تدبیر و فشار افکار عمومی بوده است اما لقب یاد شده اینگونه نیست چرا؟ اجازه دهید دلایل آنرا برایتان بازخوانی کنیم تا شاید شاخصه ایی باشد برای پیش بینی رفتار دولت در چند سال آینده.

شایان ذکر است که "گریز از مرکز" حالتی است که در آن یک وسیله یا جریان یا شخص تلاش می کند خود را با وسایل مختلفی همچون افزاینده های سرعت یا چالش های پی در پی سیاسی و حاشیه سازیهای سریالی، خویش را از زیر سایه ساختار قدرت سیاسی – اجتماعی  اشخاص و جریانات سیاسی خارج ساخته و برای خود هویتی مستقل و گفتمانی با مرزهای مشخص و قابلیت جذب حداکثری و دفع حداقلی تعریف نماید آنگونه که تاثیر گذار در ساختار قدرت بوده و بتواند در مبادلات و توافقات سیاسی داخلی و خارجی نظام سیاسی مستقر ایفای نقش نماید و این هم تلاشی است که دولت حسن روحانی بر آن اهتمام جدی دارد لذا بیان گوشه ای از این تلاش "گریز از مرکز گونه" که هم شامل اقدامات خود روحانی و اعتدالیون می شود و هم شامل اصلاح طلبان حامی اش می تواند جالب توجه باشد. این دلایل عبارتند از:

1- دولتمردان امروز حسن روحانی بیشتر از آنکه نگاه جریانی به دولت داشته باشند نگاهشان نگاهی حزبی - اصلاح طلبانه و بقولی، بنا به ضرورت هاست که همکاری با دولت را پذیرفته اند.

2- اگر اصل اول را بپذیریم باید قربانی شدن سیاسی و یا گذشت های سیاسی در بزنگاهها را نیز بنفع حزب متبوع خویش قبول کنیم. نمونه بارز و میدانی این ادعا فردی نیست جز دکتر "عارف" مرد در سایه و همیشه با گذشت! عالم سیاست اصلاح طلبان بنیاد باران/ که تاکنون در چندین نوبت این قربانی شدن را پذیرفته است و مشخص نیست تاکی او را نشان خواهند داد و در آخرین لحظه فرد دیگری را از پشت پرده بیرون خواهند آورد.

3- امروز حامیان و هم منتقدان حسن روحانی می دانند که دیگر این دولت توان افزایش آرای خاکستری مردم بنفع سبد آرای اصلاح طلبان و اعتدالیون را ندارد در نتیجه مباحثی مانند: خداحافظی برخی ورزا، ترمیم کابینه، تهدید روحانی به اجرای سیاست های ریاضت سیاسی بنفع اصلاح طلبان و...با روندی رو به تزاید در حال خود نمایی در فضای سیاسی – رسانه ای بنفع سیاستمداران و احزابی است که می خواهند از سایه و رحم اجاره ای دولت حسن روحانی خارج شوند و برای اینکار چاره ای ندارند جز اینکه روحانی و دولتش را به آرامی و با کمترین هزینه در زمینه ریزش آرای اجتماعی خویش از قطار متحد اصلاحات و اعتدال پیاده کرده و خود مستقلا در بزنگاه های انتخاباتی چند سال آتی شرکت کنند.

4- هم مجموعه دولت و هم شخص دولتمردان امروز با رفتارها و مواضع فردی و جمعی خویش بی میل نیستند تا خود را از "نقطه ثقل" سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی و استمرار خط سیاسی شان در دوره آینده ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی خارج سازند به این معنی که اگر برجام بر خلاف رهنمودهای رهبری به گونه دیگری به امضا می رسد، توافق نامه fatf بر خلاف نظر رهبری انقلاب توسط روحانی از شورای نگهبان درخواست استفساریه می شود، قرارداد پالرمو دائما بین مجلس و دولت و رسانه ها محل چالش های رسانه ای و سیاسی قرار می گیرد، بی کفایتی و عدم کفایت روحانی، طرح استیضاح روحانی و ورزای کلیدی و اقتصادی و سیاسیش مستمرا در مجلس و رسانه ها محل مناقشات سیاسی قرار می گیرد، ناتوانی در کنترل بازار طلا و ارز و بیکاری گسترده و تعطیلی سریالی واحدهای تولیدی – صنعتی و... همه نشانه هایی از تلاش برای گریز از مرکز دولتی هایی است که بعد از 5 سال اریکه قدرت داری چشم انداز شایسته ای را در برابر بی تحرکی خود و احساس رها شدگی ملی درمردم را نمی بینند.
 
در مجموع بنظر دولت روحانی درشرایط بغرنجی از نظر مقبولیت و حتی در برخی مواقع بحران مشروعیت نیز قرار می گیرد و تنها راه چاره را احتمالا در این خواهند دید که هرچه بیشتر حرف و رقیب مقابل را با لطایف الحیل هایی مانند: سخنرانی های باب طبع ایشان و یا ارائه چهره یک انقلابی تنها مانده در برابر آمریکا و غرب و شعارهایی که بتواند اقشار مذهبی و متدین به انقلاب را بنفع خویش مصادره به مطلوب سازد به خود نزدیک سازد خصوصا اینروزها که اصلاح طلبان حامی روحانی بر طبل بی کفایتی و سوء مدیریت وی و دولتش می کوبند و تلاش می کنند تا خود را از خاکریز "هزینه های" دولت خارج سازند و همین نکته است که اهمیت و ارزش نامه نگاری سردار سرافراز "قاسم سلیمانی" به حسن روحانی را دوچندان می سازد و اگر نگرانی انقلابیون را در این خصوص نوعی تنفس مصنوعی به عملکرد نه چندان قابل قبول خصوصا در موضوع استراتژی سیاست خارجی و برجام را قلمداد کنیم شاید این امر نیزبه مجموعه  "پیش بینی ها و انتقادات درست و بحق منتقدان نسبت به عملکرد سیاست خارجی دولت حسن روحانی" اضافه گردد ومبنایی باشد بر نوعی بازنگری در رفتار زود هنگام انقلابیون نسبت به این قبیل سخنان و مواضع رئیس دولت که بعضا خیلی زود هم با رفتارهای متناقض وی رنگ می بازد قرار گیرد.

در نتیجه بنظر می رسد زمان قضاوت در باره استمرار و ثبات این قیبل مواضع حسن روحانی بسیار زود باشد و رصد رفتارهای آینده درستی یا غلط بودن این ادعا را روشن خواهد ساخت.
                                                                                                     رضا احمدزاده


کد مطلب: 239329

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcf01d01w6dmma.igiw.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir