۲۰ هزار فریم عکس از دفاع مقدس گرفتم/جانباز خیبری را دریابید
خبرگزاری فارس , 4 فروردين 1396 ساعت 8:51
علیرضا جلیلیفر گفت: بعد از ۳۳ سال به دیدن جانباز خیبر رفتم اما شرایط سختی را پشت سر میگذارند؛ این جانباز قطع نخاع حتی تختخواب مناسب ندارد که او را به راحتی جابجا کنند.
به گزارش عصر امروز عکاسان دفاع مقدس لحظات نابی را ثبت کردهاند که این لحظات برای همیشه در تاریخ این رویداد بزرگ انقلاب اسلامی ایران ماندگار شده است؛ طوری که تعدادی از عکسها، نماد یک اتفاق، یک عملیات، یک پیروزی و یا یک چهره ماندگار است.
یکی از عکسهای خوب و ماندگار، مربوط به عملیات خیبر است؛ عکس خوبی که ما را معطل میکند به چهره رزمنده جوانی که پای چپ او قطع شده و دردی در پس سکوت حنجره خاک دارد. این جوان با چشمهایش مظلومیت را فریاد میزند. خستگی و تحمل درد را میتوان از چهره این رزمنده مجروح فهمید. رزمندهای که ساعتها سینهخیز حرکت کرده تا خود را نجات دهد.
جانباز دفاع مقدس «محمدکریم کیانی فلاورجانی»
«علیرضا جلیلیفر» عکاس این صحنه است که بعد از گذشت 33 سال رزمنده قطع پا «محمدکریم کیانی فلاورجانی» را پیدا کرده است.
وی در گفتوگو با فارس درباره ورود به حوزه عکاسی، اظهار داشت: سوم چهارم دبستان بودم که شکوفایی استعداد عکاسی از کلوپ عکاسی که در مدرسهمان تشکیل شده بود را احساس کردم؛ آن زمان یک دوره کوتاه عکاسی سیاه سفید را پای درس استاد اعتمادی شاگردی کردم البته همان موقع دوربیندار نشدم و مدتی گذشت تا توانستم دوربیندار شوم.
جلیلیفر یادآور شد: در دورانی که دوربین نداشتم هم دست از علاقه خودم برنداشتم و عکاسی میکردم؛ آن هم با شیوه خاص خودم مثلا با دستم یک کادر مربعیشکل درست میکردم و روبروی هر منظرهای که خوشم میآمد میگرفتم و با این مدل عکاسی میکردم.
وی بیان کرد: کمکم با گذشت زمان پول جمع کردم و دوربینی به قیمت 40 تومان خریدم؛ یادم است آن زمان بهترین دوربین لوبتیل 2 بود ولی خب به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی دوربینی که من خریدم قیمت پایینتری داشت. بعد از خرید دوربین هم مدتی بدون فیلم عکاسی کردم.
«محمدکریم کیانی فلاورجانی» بعد از 33 سال
این عکاس دفاع مقدس گفت: عکاسی تا دوران انقلاب ادامه داشت و در دوران انقلاب هم ارزش عکاسی آن قدر برای من محرز نشده بود و به همین دلیل عکاسی از تظاهرات و برنامههای انقلاب را از دست دادم و بیشتر وقتم صرف گرفتن عکس یادگاری شد.
وی خاطرنشان کرد: در اسفند سال 60، هجده ساله بودم که نیروی رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدم؛ آن موقع در مسجد انقلاب فعالیت میکردم که میتوان به چاپ عکس، پارچهنویسی و نقاشی از پرتره شهدا اشاره کرد.
جلیلیفر یادآور شد: به مرور زمان که واحد عکاسی در مسجد انقلاب وسیعتر شد، به صورت جدی وارد مقوله جنگ شدم؛ اولین حضورم هم در جبهه برای عکاسی به این صورت بود که حکمی از اصفهان برای حضور تیمی مشتمل از عکاس و فیلمبردار و صدابردار در عملیاتهای جنگی صادر شد. به همین منظور گروهی از اصفهان به سمت جنوب حرکت کردند و دو روز مانده به عملیات به منطقه رسیدیم. آن قدر این رفت و آمدهای ما به جبهه زیاد شده بود که وقتی بچهها ما را در منطقه میدیدند میفهمیدند که قرار است عملیاتی صورت بگیرد.
وی بیان داشت: از جمله دلخراشترین عکسهایی که در زمان جنگ گرفتم کشتار دسته جمعی شهدا پشت سنگر تیربار یا در میدان مین بود البته پیروزیها هم شیرینترین خاطرات را برای ما داشت.
این عکاس دفاع مقدس تصریح کرد: من در طول سالهایی که عکاس جنگ بودم، نزدیک به 20 هزار فریم عکس گرفتم که حتی بخش زیادی از این عکسها را هنوز کسی ندیده است.
جلیلیفر در کنار «محمدکریم کیانی فلاورجانی»
وی درباره حضورش در عملیات خیبر گفت: یکی از عملیاتهایی که در آن حضور داشتم عملیات خیبر بود. در جریان این عملیات، صبح زود از منطقه دژ مرزی عبور میکردم؛ ناگهان چشمم به رزمندهای افتاد که پایش روی مین رفته و قطع شده بود؛ وی با این وضعیت نزدیک به 150 متر سینهخیز خودش را از محل حادثه دور کرده تا به محور اصلی دژ مرزی برسد.
جلیلیفر افزود: وی از من تقاضا کرد تا او را به عقب جبهه منتقل کنم؛ عکاس بودم و رسالت دیگری داشتم و نصفه قولی به او دادم و گفتم «ببین برادر من! میخواهند آتش تهیه بریزند؛ میدانی در آتش تهیه، شیری که از مادرت خوردی را از چشمانت بیرون میکشند. پاشو این مسیر را برو من نمیتوانم کمک کنم» من باید میرفتم و عکسهای خیبر را میگرفتم.
وی اظهار داشت: آقای «کیانی» از این عملیات جان سالم به درد برد اما در عملیات دیگری حضور داشت که قطع نخاع شد. عکس وی یکی از عکسهایی بود که چاپ شد و مورد توجه مردم قرار گرفت؛ این عکس توسط برادر آقای کیانی خریداری شد و بعد از 33 سال که به خانه این جانباز رفتم، روی دیوار خانهشان نصب بود. البته عکس با کیفیتی نبود و برایشان عکس با کیفیت قاب کردم و بردم.
این عکاس دفاع مقدس گفت: امسال بعد از گذشت 33 سال که به دیدار این جانباز رفتم، دیدن من برایش جالب بود. اگر چه قدرت تکلم نداشت و با اشاره و جملاتی کوتاه باهم ارتباط برقرار کردیم.
وی یادآور شد: آقای کیانی هم اکنون در شهرستان لنجان اصفهان با همسرش زندگی میکند. البته وی چند سال پیش در زمین کشاورزی کار میکرد اما مدتی است که از کار افتاده شده. شرایط جسمی و حتی مالی خوبی ندارد و به کمک همسر و برادرش به سختی جابجا میشود.
جلیلیفر در پایان خاطرنشان کرد: خانواده این جانباز با حق جانبازی و پرستاری، ماهانه یک میلیون و 700 هزار تومان حقوق میگیرند و با توجه به خرج و مخارج درمان برایشان کافی نیست؛ آنها حتی هزینه خرید تختخواب مناسب برای آقای کیانی را ندارند و دیگران این هزینه را تقبل کردند.
کد مطلب: 194220
آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcf0jdyxw6d10a.igiw.html