نقش رهبری وسران قوا در جمهوری اسلامی (قسمت اول)
4 مرداد 1399 ساعت 11:13
وظائف هر کدام از نهادها و روسای قوا و رهبری در قانون اساسی مشخص؛ و هر قوه و نهادی باید پاسخگوی عملکرد خود باشد و لذا طریقه بازخواست کردن و حساب کشی از آنها نیز درقانون بوسیله نهادهای نظارتی وقانونی مشخص شده است.
به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز قانون اساسی نقش و اختیارات و وظائف رهبری و قوای سه گانه را بطور مشخص؛ در ۱۷۷ اصل بیان نموده است.
اختیارات رهبری ۵ اصل؛ قوه قضائیه ۱۸ اصل؛ مجلس ۳۷ اصل؛ دولت ۳۸ اصل؛ و مابقی اصول به نیروهای نظامی و سایر دستگاههای دیگر مرتبط می شود.
در این سالهای اخیر بویژه؛ ۷ سال گذشته کم کاریها؛ خطاها؛ بی عرضه گی ها؛ عدم تدبیر صحیح در برنامه ریزی ها و عدم اجراء صحیح به قانون توسط سران قوا بویژه دولت؛ توسط افراد بدون اطلاع؛ جاهل؛ معاند؛ خواص باطل؛ ضدانقلاب داخلی با هدایت دشمنان خارجی بسوی رهبری نشانه رفته و پا سخگوئی به تمام مشکلات را متوجه رهبری می نمایند!
بنا بر این گزارش این در حالی است که وظائف هر کدام از نهادها و روسای قوا و رهبری در قانون اساسی مشخص؛ و هر قوه و نهادی باید پاسخگوی عملکرد خود باشد و لذا طریقه بازخواست کردن و حساب کشی از آنها نیز درقانون بوسیله نهادهای نظارتی وقانونی مشخص شده است.
چرا نمایندگان مجلس و رئیس جمهورها که مسقیم توسط مردم انتخاب می شوند رهبری باید پاسخگوی عملکرد آنها باشند در حالیکه امور اجرائی و قانونگذاری؛ در حیطه و مسئولیت رهبری نمی باشد و رهبری حکم پدر خانواده را و بعبارتی امام جامعه را دارند .
و لذا اگر فرزندی در یک خانواده به انحراف وخطا رفت و به وظائف خود عمل ننموده و به رهنمودها و تذکرات پدر خانواده اهمیت نداد؛ دراین حالت پدر باید پاسخگو باشد؟ یا فرزند خانه باید بازخواست و تنبیه ومجازات شود؟
ادامه دارد...
۳ مرداد ۹۹ فرهادنیا
کد مطلب: 285526
آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcf0td0vw6dcta.igiw.html