بر سجده سجاد و به احمد صلوات/ بر نور دو دیده محمد صلوات/ او زینت عابدان اهل البیت است/ بر زینت عاشقان سرمد صلوات

1 ارديبهشت 1397 ساعت 20:27

حضرت زین العابدین علیه السلام می فرمایند: هر کسی که قانع باشد به آنچه که خدا تقسیم می کند برای او، پس او از ثروتمندترین مردم است.


به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز، امشب بزرگ مردی به جهان مي آيد كه دستانش بوي كرامت، پيشاني اش بوي عبادت و خاکساری و بندگي و گام هايش، نداي ايستادگي سر مي دهد.

حضرت امام علي ابن حسين ابن علي ابن ابيطالب عليهما السلام مشهور به زین العابدین و زینت عبادت کننده گان، چهارمين اختر آسمان ولایت بنا به قولي مشهور، در پنجم شعبان سال ۳۸ هجري قمري متولد شدند.

به گزارش عصر امروز در ادامه با دو کلام زیبا از سید والساجدین اشعاری از شعرای آیینی در شکوه ولادت ایشان تقدیم حضورتان می گردد.

۱. من قنع بما قسم الله له فهو من أغنی الناس.
هر کسی که قانع باشد به آنچه که خدا تقسیم می کند برای او، پس او از ثروتمندترین مردم است.
 
۲. عجبت لمن عمل الدار الفناء و ترک دار البقاء.
تعجب می کنم از کسی که عمل انجام می دهد برای دنیای فانی در حالی که آخرت را ترک کرده است.

#میلاد_امام_سجاد 
 
اِی سفره دارِ سفره یِ عشق وُ دعا سلام
دوّم علیِّ آلِ نبی چارُمین امام
اِی آشنایِ قَدر وُ قَدَر اِقتضایِ تام
اِی قبله گاهِ قلبِ من وُ مسجدالحَرام
 
اِی سیرتِ پیمبری وُ صولتِ علی
آئیـنه یِ تمام قَدِ دولتِ علی
 
آوایِ رَبنّایِ تو را عرش می شنید
ناز وُ نیازهایِ تو طنّاز می خرید
وقتی که اشکِ پاکِ تو بَر گونه می چکید
قلبِ امامِ کرب وُ بلا تُند می تَپید
 
آرامشِ دلِ حرَمی زاده یِ کرم
عزّت گرفته با قَدَمت خاکِ کشورم
 
آئینه یِ تمامی اوصافِ مصطفی
بااسمِ و رسمِ حیدری وُ صبرِ مجتبی
شد عاشقانه هایِ حرم بعدِ کربلا
بَر رویِ شانه اَش عَلَمِ روضه یِ خدا
 
مأمور صبر وُ گریه برایِ صیانَت است
اسلامِ بچه شیعه فقط با سیاست است
 
دینم حسین وُ قبله نمایِ دلم حسین
تنها کسی که مانده برایِ دلم حسین
شبهایِ جمعه حال وُ هوایِ دلم حسین
ذکرِ جنونِ کرب وُ بلایِ دلم حسین
 
تنها به شوقِ کرب وُ بلا می کشَم نَفَس
با هر نَفَس صدا زده اَم یا حسین وُ بَس
 
آمد سفیرِ کرب و بلا از حرم نَپُرس
از بی کسی وُ قافله یِ دلبرم نَپُرس
از کودکِ سه ساله یِ شاهِ کرم نَپُرس
از گریه های بی رَمقِ مادرم نَپُرس
 
دارم به روضه یِ تهِ گودال می رسَم
دارم به پیرُهَن ...وَ به جنجال می رسَم
 
جَنجال بود  سرِ کُشتنِ کسی!
بر رویِ سینه است خدا دشمنِ کسی!
هِی ضربه می زدند پسِ گردنِ کسی!
عمّامه رفت وُ بر سرِ پیراهنِ کسی!
 
دعوا که شد تمامِ حرم روضه خوان شدند
پائینِ نیزه سینه زَنان نُدبه خوان شدند
 
حسین ایمانی

#میلاد_امام_سجاد 
 
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
 
عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است
آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است
 
مرد شبهای مناجات علی بن حسین
ای برآورده ی حاجات علی بن حسین
نوه ی مادر سادات علی بن حسین
ذکر ما درهمه اوقات علی بن حسین
 
ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت
ای علی بن حسین بی علی میخوامت
 
شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو
اثر  خوف  خدا  هست  به  پیشانی تو
و زمین  تشنه لب گونه ی بارانی تو
عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو
 
ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است
پسر بانوی ایران نسبت را عشق است
 
تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری
زینت سجده - به سجاده ارادت داری
به روی شانه ی خود شال سیادت داری
گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری
 
مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا
ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری  آقا
 
قسمتت  بود  پیام  آور  قرآن باشی
دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی
با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی
سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی
 
کربلا بود ولی شام امانت را برد
خنده های سر بازار دلت را آزرد
 
محمدحسن بیات لو


#میلاد_امام_سجاد 
 
ما همان یا کریم بام شما
جبرئیل قدیم بام شما
 
صبح روز نخست خواندمتان
چقدر آشناست نام شما
 
صبح روز ازل حوالی نور
سجده کردیم بر کدام شما؟
 
من حلالم بود حلال شما
من حرامم بود حرام شما
 
چهارده قرن دست هیچ کسی
دل ندادم به احترام شما
 
به شما معدن کرم گفتند
و به ما سائل حرم گفتند
 
پر من بال و بال من پر شد
پر و بالی زدم کبوتر شد
 
به نفس های حضرت سجاد
حالمان خوب بود و بهتر شد
 
سحر پنجم عبادت بود
کوچه های خدا معطر شد
 
مردی از سمت ابرهای دعا
آمد و خشکی دلم تر شد
 
آمد و با خودش کتاب آورد
او امام آمد و پیمبر شد
 
مردی از سمت آفتاب آمد
با مفاتیح مستجاب آمد
 
آمده تا مرا تکان بدهد
چشم گریان به این و آن بدهد
 
آمده روی پشت بام سحر
با صدای خدا اذان بدهد
 
بشکند میله قفس را تا
بالها را به آسمان بدهد
 
با خودش مصحف نور آورده
تا خدا را به ما نشان بدهد
 
به نگاهش دخیل می بندیم
تا مناجات یادمان بدهد
 
ای مسیر سبز نجات
بر مناجات کردنت صلوات
 
ای مناجات و ای نسیم دعا
راه نزدیک ما به سمت خدا
 
ای که دریا کنار تو قطره
قطره با یک نگاه تو دریا
 
نذر سجاده قدیمی توست
چهارمین رکعت نوافل ما
 
ای امام علی دوم من
ای امام چهارم دنیا
 
مرد شب زنده دار سجاده
مرد محراب التماس دعا
 
از تو بوی نماز می آید
بوی راز و نیاز می آید
 
مادرت آفتاب حجب و حیاست
شرف الشمس سید الشهداست
 
مایه آبروی ایران است
افتخارم همیشه ام به شماست
 
از تو و مادر تو این دل ما
عاشق خانواده زهراست
 
یک سفر پیش ما نمی آیی
سفر مادری تو اینجاست
 
تو عجم زاده ای تو فامیلی
پس حرم سازی ات به گردن ماست
 
تو در این سرزمین گلکاری
به خدا حق آب و گل داری
 
آفتابی که حق کشیده تویی
جلوه ای که کسی ندیده تویی
 
با ظرافت ، خدای عز و جل
بی نظیری که آفریده تویی
 
آنکه با کفه تولایش
پای میزانمان کشیده تویی
 
شب اسیر هزار رکعت تو
به خدایت قسم پدیده تویی
 
نخلهای بلند نخلستان
بارش رحمتی که دیده تویی
 
با دعای غلام دارد...
...آسمان مدینه می بارد
 
 علی اکبر لطیفیان


 #ولادت_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام

نور حق می دمد از مشرق سجاده‌ ی تو
چه شکوهی ست در این زندگی ساده  ی تو
 
می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوت
آنکه از روز نخستین شده دلداده ‌ی تو
 
زمزم و کوثر و تسنیم به وجد آمده اند
از زلالی مِی و روشنی باده ‌ی تو
 
هر کسی معجزه ‌ی چشم تو را باور کرد
می شود بنده ولی بنده ‌ی آزاده‌ ی تو
 
با کرامات نگاهت دل هر عاشق را
می برد سمت خدا روشنی جاده ‌ی تو
 
آمدی تا به جهان نور یقین برگردد
نور ایمان و سعادت به زمین برگردد
 
مکه با مقدم تو عطر بهاران دارد
دیده ‌ی روشن تو رحمت باران دارد
 
کعبه بر شانه ‌ی لطف تو توکل کرده
با نفس های مسیحایی تو جان دارد
 
مثل جدّت تو نهادی حجر الاسود را
ورنه بی مرحمتت قامت لرزان دارد
 
هر کسی در دل او نور ولایت جاری ست
به کرامات تو و چشم تو ایمان دارد
 
از نگاهت همه اعجاز و یقین می بارد
چشم هایت چقدر تازه مسلمان دارد
 
آیه آیه کلمات تو همه روشنی اند
خط به خط مصحف تو جلوه ‌ی قرآن دارد
 
لحظاتت همه از نور خدا لبریزند
مگر این شوق الهی تو پایان دارد
 
شب گذشت و سر تو بر روی تربت مانده
در عروجی تو ولی شوق عبادت مانده
 
با تو هر لحظه‌ ی من بوی خدا می گیرد
عطر اخلاص و مناجات و دعا می گیرد
 
بچشان بر دل ما طعم عبوديّت را
سجده هامان به نگاه تو بها می گیرد
 
تو ولی نعمت ما و همه عبدت هستیم
رحمت واسعه ات دست مرا می گیرد
 
تا بقیعت دل شیدای مرا راهی کن
عشق از گوشه ‌ی چشمان تو پا می گیرد
 
آنقدر بنده نوازی که دل چون من هم
عاقبت تذکره ‌ی کرب و بلا می گیرد
 
بانی روضه ‌ی اربابی و باران باران
چشمم از محضر تو اذن بکاء می گیرد
 
از تو بر گردن اسلام چه دِيْنی مانده
با فداکاری تو شور حسینی مانده
 
رهبر جان به کف اهل ولایی آقا
مظهر بی بدل صبر و رضایی آقا
 
به تو و عزت و ایثار و شکوهت سوگند
علم افراشته ‌ی خون خدایی آقا
 
بیرق نهضت ارباب به روی دوشت
وارث سرخی خون شهدایی آقا
 
خطبه ‌ی حیدری ات کاخ ستم را لرزاند
دشمن تو نبرد راه به جایی آقا
 
کربلا را که تو به کوفه و شام آوردی
همه دیدند که مصباح هدایی آقا
 
مصحف چشم تو از عشق حکایت دارد
راوی غیرت و ایمان و وفایی آقا
 
دیده ‌ی غرق به خون تو گواهی داده
تو عزادار چهل سال منایی آقا
 
اشک هم از غم چشمان تو خون می‌ گرید
زائر جان به لب کرب و بلایی آقا
 
چشم های تو از آن ظهر قیامت می خواند
دم به دم در همه جا داشت مصیبت می خواند
 
غربت و بی کسی قافله یادت مانده
شام اندوه و شب هلهله یادت مانده
 
خار غم چشم تو را باز نشانده در خون
پای زخمی و پر از آبله یادت مانده
 
در خرابه تو هم از پای نشستی آخر
قامت خم شده ‌ی نافله یادت مانده
 
زخم بی مرهم چل روز اسارت آقا
سال ها سلسله در سلسله یادت مانده
 
سالیانی ست که این داغ شهیدت کرده
تلخی طعنه ‌ی صد حرمله یادت مانده
 
قاتلت درد و غم و بی کسی عاشوراست
سالیانی  ست دل زخمی ات ارباً ارباست

یوسف رحیمی


کد مطلب: 234119

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdchzkniw23nxzd.tft2.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir