عصر امروز - نقش رهبری و وظائف قوا (قسمت سوم)

امام صادق علیه السلام فرمودند: ومن کان من الفقهاء؛ سائنا لنفسه؛ حافظ لدینه؛ مخالفاً لهواه؛ مطیعا لامر مولا؛ فللعوام ان یقلده (از میان فقها هرکسی که برنفس خود مسلط؛ حافظ دین خدا؛ مخالف هوای نفس خود و مطیع امر پروردگار باشد بر عوام واجب است که از او تبعیت نمایند. بعبارتی همین ولایت فقیهی که درجمهوری اسلامی داریم.

به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز اولین و دومین قسمت از سلسله مباحث نقش رهبری و وظائف قوا سابق بر این تقدیم شده بود که اینک قسمت سوم این بحث را در زیر مشاهده می فرمایید:

فقهاء فقط درسه چیز جانشین امام معصوم علیه السلام هستند.

امام زمان عج به علی سمری، آخرین نائب خاص خود فرمودند: درنبود امام معصوم و نائب خاص، مردم برای برون رفت از حوادث واقعه و موضوعات مهم خود؛ به فقهای عصر خود (نواب عام) مراجعه نمایند.

امام صادق علیه السلام فرمودند: ومن کان من الفقهاء؛ سائنا لنفسه؛ حافظ لدینه؛ مخالفاً لهواه؛ مطیعا لامر مولا؛ فللعوام ان یقلده (از میان فقها هرکسی که برنفس خود مسلط؛ حافظ دین خدا؛ مخالف هوای نفس خود و مطیع امر پروردگار باشد بر عوام واجب است که از او تبعیت نمایند. بعبارتی همین ولایت فقیهی که درجمهوری اسلامی داریم.

وظائف ولایت فقیه:

۱- بیان احکام شرعی وفروع ومعارف دین وفتوی دادن اینجا محدود به ولایت فقیه نمی شود و می تواند تعدد پذیر باشد و لذا مردم مجاز هستند از هر مرجعی که اعلمیت او برایشان به اثبات رسیده است حتی غیر رهبری تقلید نمایند تا در قیامت برای پاسخگوئی اعمال دینی خود حجت شرعی داشته باشند.

۲- منصب قضاوت: ولایت فقیه بعنوان حاکم شرع؛ ازجایگاه ویژه و واحد برخوردار است اما از آنجائیکه، اجراء امر قضا در گستره امروز امکانپذیر نبوده و کار حکومت معطل می ماند لذا این مسئولیت از سوی مقام ولایت به مجتهد جامع الشرائطی تفویض می شود و او به نیابت ازحاکم شرع، امور قضائی کشور را پیگیری و رسیدگی می نماید. در نتیجه، تعدد پذیری قضات در این بخش مجاز و بلامانع نیز می باشد.

۳-اصل مهم حکومت وحکومت داری: این اصل برخلاف اصول فوق تعدد پذیر نمی باشد و از میان فقهاء فقط یک نفر که به استناد حدیث امام صادق علیه السلام که شرایط چهارگانه را داشته باشد و به اضافه شرایط مصوب در قانون اساسی جمهوری اسلامی؛ تعیین می گردد و این مسئولیت، وظیفه ولایت فقیه بوده و اجازه تفویض را به دیگری ندارد و اطاعت از ایشان بر همگان واجب است.

یک نمونه؛ مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی در زمان حیات خود فرموده بودند اگر امام بعنوان ولایت فقیه دستور بدهند عبای مرا بدون اذن و رضایت من؛ از تنم دربیاورند و هرچه صلاح دانستند هزینه کنند؛ حق ایشان است و اعتراضی نمی توانم داشته باشم چون ایشان ولایت دارند .

و نمونه های بسیاری از این قبیل که مراجع و علمای بزرگ عصر کنونی از جمله آیات عظام؛ اراکی؛ مشگینی؛ بهاءالدینی؛ مصباح یزدی؛ جوادی آملی و دهها مرجع دیگر که در قید حیات هستند چنین اظهارات مشابهی در مورد ولایت فقیه بویژه در خصوص امام و مقام معظم رهبری اظهار داشته و مقید می باشند .

طریقه انتخاب رهبری وسران قوا ‌

۱- رهبری: مجلس خبرگان رهبری با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند و آنها نیز طبق شرایط قانونی و شرعی رهبری را انتخاب می کنند و لذا رهبری بعنوان ولایت فقیه و امام جامعه و بعنوان عالی ترین مقام کشور هستند. و لذا نظارت و یا عزل ونصب ایشان حق قانونی و شرعی اعضاء مجلس خبرگان می باشد ولا غیر. باید توجه داشت که مقام رهبری درامور اجرائی وبودجه نویسی دخالتی ندارند.

۲- رئیس جمهور: با تائید شورای نگهبان و انتخاب مستقیم مردم انتخاب می شود و در نهایت با تنفیذ رهبری و تحلیف در مجلس مشروعیت پیدا می کند. و لذا باید توجه داشت که رهبری به رای مردم احترام گذاشته و بدون اینکه در آن تصرف کنند رای مردم را بعنوان حکم رسمی تنفیذ می فرمایند. لذا پس از آن نظارت بر رئیس جمهور و وزرای ایشان بعهده مجلس می باشد و هرگونه سئوال و استیضاح از وظائف ذاتی نمایندگان مجلس خواهد بود ‌ولا غیر.

۳- نمایندگان مجلس: پس از تائید شورای نگهبان مستقیما توسط مردم انتخاب می شوند و پس از آن یک بررسی نهایی توسط کمیته ای در مجلس انجام و طی صدور اعتبارنامه؛ مشروعیت پیدا می کنند لذا اگر مفسده و خلافی از آنها سربزند باید گروه ناظر بر عمکرد نمایندگان و در نهایت قوه قضائیه برخورد نمایند.

۴- قوه قصائیه: توسط شخص رهبری انتخاب می شود و برای پنجسال سکان دستگاه قضا را بعهده می گیرد. لذا ضمن اینکه رئیس قوه قضائیه باید پاسخگوی عملکرد خود به رهبری باشد حفاظت و اطلاعات دستگاه هم موظف است کارکنان و قضات را زیر نظر داشته و به تخلفات و جرم احتمالی آنها رسیدگی نماید البته دادگاه ویژه روحانیت و دادگاه انتظامی قضات هم مسئولیت رسیدگی به جرائم قضات را دارند.

بنابراین: برای ارزیابی و رسیدگی به تخلفات نمایندگان مجلس و رئیس جمهور و اعضاء هیئت دولت؛ قانون شرح وظائف تعیین کرده است و طبق قانون رهبری نمی توانند وارد شوند و خودِ مردم باید در انتخاب خود دقت داشته و به تکلیف شرعی و قانونی خود عمل نمایند

چرا رهبری علنا وارد نمی شوند؟ (بخش الف)

این مطلبی است که طی چندین سال گذشته در رابطه با مشکلات کشور از سوی بعضی مردم مطرح می شود (پاسخ)

۱- طبق قانون اساسی تفکیک قوا و تقسیم وظائف کاملا مشخص و رهبری بعنوان ناظر عالی و هماهنگ کننده سه قوه و فرماندهی کل قوا و بعبارتی ولایت فقیه وامام جامعه تعریف شده است.

۲- اگر قرار باشد که مقام رهبری مداوم و به هر علتی وارد حیطه وظایف قوا و سایر سازمانها ونهادها بشوند پس تشکیل این سه قوه و اینهمه نهادهای نظارتی برای چیست؟ (البته مگر بنا به ضرورت)

۳- رهبری طبق اظهار خودشان: تذکرات آرام و یا شدید خود را بطور مستمر و در پنهان به مسئولین و بویژه رئیس جمهور می دهند و بعد از چندین بار خصوصی سپس علنی می گویند تا مردم هم در جریان قرار بگیرند و حجت تمام شود.

۴-قوه قضائیه مسئول رسیدگی به کلیه مفاسد اقتصادی وسیاسی و امنیتی می باشد که با انتصاب آقای رئیسی نهضت واقعی مبارزه بافساد شروع شده است.

۵- رهبری فرمودند: من وسط میدان هستم و از جپ و راست مشغول شمشیر زدن هستم.

۶- دستور ۸ ماده ای رهبری در خصوص مبارزه با فساد طی ۲۰ سال گذشته، توسط سران قوا روی زمین مانده و اقدام مناسبی نیز نشده است.

۷- اکثراین فسادها در دولت انجام می شود و رئیس جمهور باید پاسخگو باشد.

۸- طبق قانون اساسی؛ مجلس وظیفه دارد که کارهای دولت را رصد کرده و از او حساب وکتاب بخواهد وبا طرح سئوال و بازخواست رئیس جمهور و استیضاح احتمالی، جلوی ناکارآمدی و فساد را بگیرد نه اینکه با او تبانی کرده و حق سکوت دریافت کند و یا بخاطر هم حزبی بودن درحق مردم خیانت کند. (برخی از مجالس گذشته).

۹- مردم باید به بلوغ سیاسی برسند و در انتخاب مسئولین؛ بجای لجبازی؛ از عقلانیت استفاده کنند و اگر اشتباه کردند خودشان مجبور می شوند که هزینه اشتباه خودرا بپردازند نه مقام رهبری

۱۰- دردی ماه ۹۴ برجام امضاء شد و شخص آقای روحانی قول داده بود که تحریمها برداشته شده و برای مردم گشایش اقتصادی می شود و گفتند مسئولیت برجام بامن است. اما پس از امضاء هیچ اتفاقی نیفتاد و روز بروز وضع اقتصادی مردم وخیم تر و تحریمها هم هرروز بیشتر شد و کسی هم سئوال نکرد که چرا چنین شد. بلاخره مردم دوسال فرصت داشتند که فکر کنند که آیا رئیس جمهور راست گفته یا دروغ و یا در انجام وعده خود درخصوص برجام ناتوان بوده و به عملکرد او نمره بدهند اما همین مردم درحالیکه ناتوانی دولت را در اقتصاد و سایر مسائل دیدند اما در سال ۹۶ بالجاجت خود ۶میلیون هم بیشتر از دور اول به روحانی رای دادند و حالا می گویند فریب وعده های روحانی را خوردیم و یا چرا رهبری وارد نمی شود کجا رهبری باید وارد شود شما رای دادید و می گوئید رهبری عزل کند . مگر قانون اجازه می دهد.؟ خودتان عزلش کنید!

۱۱- رهبری به رای مردم احترام گذاشته و آنرا تنفیذ کردند و بعبارتی تصرف نکردند. و لذا این مردم هستند که باید به رهنمود ها و چهار چوبهائی که رهبری معین کرده بودند توجه می کردند که حالا پشیمان نشوند. حدود ۷ سال است که حضرت آقا بطور مستمر؛ خصوصی به مسئولین و علنی به مردم در خصوص تمام مسائل کشور حرف می زنند مقصود و ناراحتی خود را بصورت شفاف از رسانه ملی و دیدارها اعلام می کنند بویژه در خصوص برجام ورسیدگی به معیشت مردم. مکرر به رئیس جمهور و مجلس تذکر می دهند چند نفر ازاین مردم به خیابانها ریختند و بعنوان مطالبات رهبری و بعنوان امام جامعه از فرمایشات ایشان دفاع کرده ومسئولین مربوطه را باز خواست کردند.

۱۲- تمام این اتفاقات بدیهی است وتمرینی است برای انتخاب بهتر برای فرداهای دیگر وآشنا شدن به وظایف خود ‌وسایر مسئولین ومقام ولایت .

ادامه دارد...

۹ مرداد ۹۹ فرهادنیا