معصومه(س) که ستاره ی ایمان و باوراست // گنجینه ای ز عصمت زهرای(س) اطهراست

6 آذر 1399 ساعت 10:29

دردانه موسی ابن جعفر علیهما السلام شخصیتی گرانسنگ دارند که مولای ما حضرت امام رضا علیه‌السلام در زیارتنامه حضرت معصومه (س) و در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏ خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوند می ‏شوند.


به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز 10 ربیع الثانی مصادف است با شهادت دختری که عظمت وجودی ایشان باعث افتخار شیعه و عالم اسلام است.

دردانه موسی ابن جعفر علیهما السلام شخصیتی گرانسنگ دارند که مولای ما حضرت امام رضا علیه‌السلام در زیارتنامه حضرت معصومه (س) و در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏ خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوند می ‏شوند.

عظمت مقام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی - قدّس سره - بارها برای طلاب می فرمودند:
علّت آمدن من به قم این بودکه پدرم، آقا سید محمود مرعشی نجفی چهل شب در حرم امیر المؤمنین (علیه السلام) بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند. پس شبی در حالت مکاشفه، حضرت علی (علیه السلام) را مشاهده کرد که به ایشان فرمود: سید محمود چه می خواهی؟
عرض می کند: می خواهم بدانم قبر فاطمه ی زهرا سلام اللّه علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم.
حضرت فرموده بودند: من که نمی توانم برخلاف وصیت آن حضرت قبر او را معلوم کنم.
عرض می کند: پس من هنگام زیارت چه کنم؟
حضرت فرموده بودند: خداوند متعال، جلال و جبروت حضرت فاطمه را به فاطمه ی معصومه - سلام اللّه علیهما- عنایت فرموده اند؛ پس هر کس که بخواهد به زیارت حضرت فاطمه ی زهرا سلام اللّه علیها نایل شود، به زیارت حضرت فاطمه ی معصومه  سلام اللّه علیها برود...



#حضرت_معصومه _سلام_الله_علیها

عُمری غُبارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما
تا در جوارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما
هرچند بارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما
در سایه سارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما

اهلِ دیارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما


ای آرزویِ پنجره فولاد آمدیم
ای قبله‌گاهِ طاقِ گوهرشاد آمدیم
بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم
بابُ‌الجَواد حاجتِ ما داد آمدیم

حالا کنارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما


تا نور میدَمی به تمامِ چراغها
رَد میشویم مثل نسیم از رواقها
معراج میرویم به دوش بُراقها
فریاد میشویم از این اشتیاقها

دل بی قرارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما


ما را که عُمرِ نوح دَمی نیست پیشِ تو
ما گَشته‌ایم هیچ غَمی نیست پیشِ تو
شاه و گدا زیر و بَمی نیست پیشِ تو
یادِ بهشت جُرمِ کَمی نیست پیشِ تو

مَحوِ بهارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما


روحُ الاَمین که حاجِبِ دولتسَرایِ توست
از خادمانِ کعبه‌یِ دارالشفایِ توست
تو کیستی که صحنِ رضا در هوایِ توست
ایوان طلا هواییِ گنبد طلایِ توست

شُکرَش دُچارِ حضرت معصومه‌ایم ما


با لطفِ مادرانه‌ات اِحیا شدیم شُکر
بِرکه نَه ، رود نَه ، دریا شدیم شُکر
مولا نگاه کرده و آقا شدیم شُکر
ذُریه‌های حضرت زهرا شُدیم شُکر

ایل و تبارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما


بانو ! اگر چه پیش تو خِشتِ مُحَقَریم
از خِشتهایِ خانه‌یِ موسی بنِ جعفَریم
عُمریست از کنارِ شما لُقمه می‌بریم
از صحنِ جامع آمده‌ایم و کبوتریم

سُجده گذارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما


ما را نشان گرفت اگرچه مَلالِ غَم
هر‌چند پُر شده همه‌جا قیل و قالِ غَم
ما را گِره زدند به پَرهایِ بالِ غَم
ما را گِره زدند ولی بی خیالِ غَم

تا خاکسارِ حضرتِ معصومه ایم ما


تا سر سپرده‌ی عَلَم زینبیه‌ایم
سر میدهیم و مَردِ غَمِ زینبیه‌ایم
ما از غبارِ محترمِ زینبیه‌ایم
ما کُشته مُرده‌یِ حرمِ زینبیه‌ایم

چون ذوالفقارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما

حسن لطفی




#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها



هزاران بوعلی؛ فارابی و سقراط و بطلمیوس
به علم و طب و حکمت خاک کویت هم نخواهد شد

میان مرقدت زهرای اطهر در حلول آید
شبیهت هیچ ؛ مریم تار مویت هم نخواهد شد

بهشت ماست اقلیمی که نامت را فرا گیرد
که نهر سلسبیل آب وضویت هم نخواهد شد

به دلتنگی به قم چون آمدی بهر رضا جانت
دگر بغضی جلوادار گلویت هم نخواهد شد

تویی معصومه آنکس محتجب گشته حجاب از او
کسی هم کفو بهرت نیست؛شویت هم نخواهد شد

کریمی آنچنانی که به جز لطف و عطای تو
نصیب هیچکس حتی عدویت هم نخواهد شد

به حکم باب تو زوار تو اهل جنان باشد
که اهل نار جذب سمت و سویت هم نخواهد شد

عُلوّ مرتبت ذاتیست است بین دودمان تو
تراوش جلوه گُنگِ سبویت هم نخواهد شد

تمام عاصیان را گر به محشر بر جنان رانی
نوای لاغری از های و هویت هم نخواهد شد

تو اقیانوسی و در محضرت دریاست بی مقدار
جهان منهای تو همشأن جویت هم نخواهد شد

شرف بر کعبه داری کعبه ای در قالب انسان
بدینسان پرده اش جلباب رویت هم نخواهد شد

سعادتمند تنها با ارادت میکند یادت
شقی قادر به استشمام بویت هم نخواهد شد

اگر چه دم زند «اهل نجف» از ساحتت هر دم
ولیکن سیرِ سرّ گفت و گویت هم نخواهد شد

#سید_مهدی_طاهری



#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها



در آن شهری که بانوی بهشتی چون تو هم باشد
سزاوارست نام هر خیابانش "ارم" باشد

رسیدی تا نشان ما دهی آن قبر پنهان را
بنا این است در قم، فاطمه صاحب حرم باشد

تبسم میکند ناخواسته...در قلب زائرها
مگر صحن تو اصلا میگذارد درد و غم باشد؟

ندیدم هیچ شب در حوض، کامل انعکاسش را
همان بهتر قد مهتاب هم پیش تو خم باشد

حریم آسمانی تو پروین دارد و خوب است
اگر نام یکی از باب ها باب القلم باشد

کرامت میکنی تا گاه از نزدیک و گاه از دور
تنور شعرمان گرم است ای خورشیدِ بیت النور

به دریا میزند اینجا دل، آهوی بیابان هم
به پابوسی میاید از مسیر دور، باران هم
زیارت میکنندت عاشقان در باد و بوران هم
ز تو رو برنمیگرداند این زلف پریشان هم
هدایت شد به راه راست در شهرت خیابان هم
قمت را مطلع خورشید میداند خراسان هم
به شوقت غرق "بهجت" شد دلِ تنگِ "گذرخان" هم
کنار این حرم مست است "قبرستان شیخان" هم
صفائی چون "صفائیه" ندارد باغ رضوان هم
دل "آذر" به تو گرم است در فصل زمستان هم
رسیدی با چنان حجبی که تا پایان دوران هم
نبیند گرد محمل را نگاهِ "چارمردان" هم

نشسته عطر جنت در حریمت روی هر دامان
شمیمت پرکشیده تا خودِ "بلوار پردیسان"

قمت مانند مشهد شوکتی دارد که حیرانم
برایت در زیارت "آمدم ای شاه..." میخوانم

چنان خوبی که یادم میرود پیش تو مشکل را
تویی آنکه امین الله دستت میدهد دل را

سلام ای گرد و خاک صحن هایت سرمه افلاک
سلام ای آستان قدسیِ تو مدفنِ لولاک

چه القابی: کریمه، مرضیه، معصومه، مقدامه
گرفته زائرت از آتش دوزخ امان نامه

#مسعود_یوسف_پور




#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها


آقا سلام خواهرتان روبراه نیست
دور از تو کار هر شب او غیر آه نیست

می خواست تا به طوس بیاید ولی نشد
ور نه رفیق بی کسی ات نیمه راه نیست

وقتی به قم رسید خرابه نشین نشد
آسوده باش خواهر تو بی پناه نیست

یک مرد هم نیامده نزدیک محملش
شب را به آفتاب که اذن نگاه نیست

اذنم بده به طعنه بگویم به شامیان
در قم محب فاطمه بودن گناه نیست

دروازه را که دید به یاد رباب گفت
در شهر شام هیچ کسی سر به راه نیست

زینب کجا و محمل بی سایبان کجا
بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا

زهر فراغ خورد ولی دست و پا نزد
معصومه ات بجز تو کسی را صدا نزد

مسموم شد ولی به هوای زیارتت
با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد

میخواست تا شهیده شود مثل مادرش
هرچند تازیانه به او بی حیا نزد

از کوچه ای گذشت که نامحرمی نداشت
اطراف او کسی سخن نابجا نزد

آقا اجازه؟! فاطمه ی تو زمین نخورد
اینجا کسی به ساحت او پشت پا نزد

اصلا به جان فاطمه سوگند یارضا
اورا کسی برای رضای خدا نزد

اذنم بده به طعنه بگویم مدینه را
قم ،امن بود، فاطمه را بی هوا نزد

این کوچه ها کجا؟! غم آن کوچه ها کجا
زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا




#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها



کجا دارم به جز صحن و سرایت؟
پناهی نیست جز ایوان طلایت

تو خورشیدی که دائم در طلوعی
فدای جود و احسان و عطایت

به درگاه شما ما در رکوعیم
نظر داری همیشه بر گدایت

میان شهر قم جنت عیان است
شما بی مثلی ای دخت ولایت

عزیز و دلبر موسی ابن جعفر
شده جان امامت بر فدایت

حرم معراج قلب نوکرانت
بِه از نَعمات عالم لقمه نانت

تو زهرا، زینبی، حبل المتینی
تو از نسل همان نور مبینی

تویی معصومه و عصمت ذلیلت
که باشد مریم و هاجر دَخیلت

تو دست خالیم را کُن نظاره
تو پُرکن دستِ خالی با اشاره

ندارم حاجتی غیر از ظهورش
سلامم را رسان بی بی حضورش

/عبدِ کریم


کد مطلب: 290632

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcjtye88uqehmz.fsfu.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir