نقش رهبری وسران قوا در جمهوری اسلامی (قسمت پایانی)

15 مرداد 1399 ساعت 19:38

رهبری چگونه باید وارد شوند؟ ایشان از روز اول وارد شده بودند اما مردم دقت نمی کنند خودِ آقا فرمودند: من سالهاست وارد شدم و چپ و راست دارم شمشیر می زنم. ایشان فرمودند: ورود رهبری در موضوع مدیران(دولتی) نه عقلی است و نه منطقی، ونه قانون اجازه می دهد.


به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز اولین و دومین و سومین قسمت از سلسله مباحث نقش رهبری و وظائف قوا سابق بر این تقدیم شده بود که اینک قسمت چهارم و پایانی این بحث را در زیر مشاهده می فرمایید:

چرا رهبری علنا وارد نمی شوند؟ (بخش ب)

رهبری چگونه باید وارد شوند؟ ایشان از روز اول وارد شده بودند اما مردم دقت نمی کنند خودِ آقا فرمودند: من سالهاست وارد شدم و چپ و راست دارم شمشیر می زنم. ایشان فرمودند: ورود رهبری در موضوع مدیران(دولتی) نه عقلی است و نه منطقی، ونه قانون اجازه می دهد.

اگر منظور سئوال کنندگان؛ حضور میدانی و فیزیکی و مستقیم رهبری است که این انتظار و روش در هیچ جای دنیا مرسوم نبوده و اصلاً امکان عملی شدن ندارد. اما معظم له با نمایندگان و عوامل و منصوبین انقلابی خود وارد شده اند. مثل:

۱- آقای رئیسی را با آن روحیه انقلابی آوردند و مسئولیت قوه قضائیه را برای مبارزه جدی با فساد منصوب فرمودند که طی دوسال گذشته شاهد تحول بوده ایم.

۲- آقای فتاح را به کمیته امداد و پس از ایجاد تحول در آنجا به ریاست بنیاد مستضعفان منصوب کردند که ضمن وظائف جاری به محرومین هم رسیدگی می کنند. بویژه در وضع کرونایی امروز.

۳- آقای بختیاری از قائم مقامی آستان قدس به ریاست کمیته امداد امام (ره) منصوب و در خدمت رسانی به محرومین سرعت بخشیده اند.

۴- آقای مخبر در ستاد اجرائی حضرت امام که خدمت به محرومین را مضاعف و چند برابر گذشته افزایش داده اند. 

۵- فرماندهان نیروهای مسلح به همراه پرسنل آنان و بسیجیان کل کشور.

۶- رئیس ستاد کل نیروهای مسلح

۷- نیروی قدس سپاه هم برای امنیت مردم در سطح داخل و منطقه اینها بعنوان نمایندگان رهبری با تمام امکانات؛ اضافه بر وظائف جاری خود؛ در زلزله؛ سیل؛ کرونا و سایر بحرانها بصورت شبانه روزی فعال هستند.

 ۸- جلسات مستمر و طولانی با مسئولین کشوری و لشگری و نهادهای زیر مجموعه خود و فرماندهی در مسائل اساسی کشور‌.

آیا رهبری بیشتر ازاین باید وارد بشوند؟ تازه اینها، ظاهر کار است و موارد مهم پنهانی بیشماری وجود دارد که از دید عمومی کاملا خارج است. ازجمله بازرسان مخفی؛ نمایندگان ویژه؛ و گزارشگران مورد اعتماد که موظف به اطلاع رسانی متقن و صحیح در همه زمینه ها به حضرت آقا می باشند. ضمن اینکه تذکرات و رهنمودهای لسانی ایشان بصورت مستمر به مسئولین و آحاد جامعه داده می شود.

اگر منظور معترضین؛ ورود حضرت آقا برای عزل ریاست جمهوری و نمایندگان بی کفایت مجلس دهم بوده که باید گفت: ضمن موانع قانونی؛ اینها از وظایف مردم است که با غفلت و کوتاهی وکم کاری خود؛ برای کشور؛ وبالِ گردن درست کرده اند و خودشان هم باید درستش کنند و هیچ ربطی به رهبری ندارد .

چرا رهبری علنا وارد نمی شوند (بخش ج)

مگر قانون و قرار است که فقط رهبری و به تنهائی انقلاب رابه پیش ببرند؟ و یک تنه مقابل دشمنان خارجی بایستند؟ و یک تنه هدایت مسئولین کشور را بعهده داشته باشند؟ پس تکلیف مردم بعنوان پشتوانه و صاحبان اصلی انقلاب چیست؟

مسئولین قوا کجای این انقلاب قراردارند؟ دلسوزان و مقلدین خمینی کجا هستند؟ سربازان و دوستداران امام زمان(عج) کجایند؟ حتی کسانیکه فقط ادعای خاک و وطن پرستی دارند چرا خاموشند؟ غائبین چه کسانی هستند؟

مگر قرار است که رهبری مثل یک پدر و همیشه لقمه را بجوند و در دهان فرزندان خردسال خود بگذارند؟ بلاخره این فرزندان بزرگ شده و یا می شوند؟ و لذا بلوغ سیاسی، بصیرت، موقعیت شناسی؛ دشمن شناسی، حرفِ حق شناسی و درک اهداف انقلاب و حداقل نفع شخصی افراد و خانواده هاچه می شود؟

تاکی باید یک نفر بعنوان نماینده مجلس و یا رئیس جمهور بیاید و طبق سلیقه و درک ناقص خود؛ زندگی مردم را به آشوب بکشاند و روح و روان مردم را تکه تکه کرده و به وضع فعلی دچار نماید؟ و لذا اینکه بعضی افراد می گویند که چرا رهبری وارد نمی شوند این جفای بزرگی درحق معظم له می باشد.

حضرت آقا حدود سه سال پیش فرمودند آقای ترامپ اگر برجام را پاره کنی ما آتش می زنیم. سئوال؟ چه کسی باید در مقابل این گستاخی آمریکا؛ زمینه آتش زدن برجام را برای رهبری آماده کند و حرف امام المسلمین بر روی زمین نماند ؟

جز دولت و شخص رئیس جمهور؟ چرا فضای جامعه آماده نیست که رهبری مقابله به مثل نموده و جواب این شیاد بین المللی راب دهد؟ حضرت آقا در مقابل حرف ذلیلانه روحانی فرمودند: مگر مامذاکره کردیم که آمریکا بی آبرو بشود؟ ما مذاکره کردیم که تحریمها بر داشته شود نه چیز دیگری. (توجه) 

۱- مجلس دهم چرا به شروط ۹ گانه رهبری در خصوص برجام توجه نکرده و دولت را به میز محاکمه نکشانده بود؟

۲- شورای عالی امنیت ملی چرا به شروط ۲۸ ماده ای رهبری عمل نکرد؟

۳- هیئت نظارت بر برجام چرا کوتاهی و جفا کرد؟

پس: اساس سرمایه این انقلاب مردم هستند.و لذا وقتی مردم در تصمیم گیری های نهائی غائب و خاموش هستند رهبری چه باید بکنند؟ وقتی مردم در انتخاب نمایندگان و مسئولین کشور دچار غفلت؛ خطا؛ اشتباه؛ فریب خوردگی؛ و لجاجت می شوند رهبری چه می توانند بکنند؟ آیا رهبری طبق قانون و عقل و منطق می توانند رئیس جمهوری که ۲۴ میلیون رای آورده را عزل نمایند؟ و اگر چنین کردند محکوم به دیکتاتوری نمی شوند؟ پس مجلس بعنوان مسئول اصلی چکاره است؟

آسیبها کجاست؟!

با توجه به 3 قسمت قبلی باید ضمن تشخیص نقش رهبری و سران قوا؛ به نقاط آسیب و قوت هم توجه جدی بشود. و لذا وقتی رهبری نظام بعنوان عالیترین مقام کشور مطالبی را در صحنه داخلی و بین المللی ایراد می فرمایند بمنزله این است که زبان و قدرت همه ملت ایران و زبان انقلاب و اسلام؛ به صدا درآمده است که آحاد جامعه را مکلف به قرار گرفتن در پشت سر رهبری ساخته و ضمن تشکیل صدا و صف واحد قدرت ملی متجلی گردد.

اینجا خواص و سران قوا و مراجع و علماء، مسئولیت خطیری دارند تا فرمایشات رهبری را به یک گفتمان عمومی تبدیل و یکبال رهنمودهای رهبری توسط مردم و بالِ دیگرِ آن؛ توسط مسئولین نظام وخواص، بر روی دستان آنها گرفته شود و در این حالت است که دشمن؛ حساب کار خود را خواهد کرد و موقع مذاکره و معامله از جایگاه برابر وارد می شود نه برتر و بالاتر؛ دو نوع انتخاب در کشور صورت می گیرد:

۱- توسط رهبری؛ که بر اساس قانون اساسی؛ فرماندهان نظامی و مسئولین نهادهای زیر نظر خود را طبق قاعده ای که دارند منصوب و در موعد مقرر جابجا می نمایند و معمولاً حساسیتی نیز نسبت به این موضوع در جامعه دیده نمی شود.

۲- انتخاب توسط مردم صورت می گیرد مثل شوراهای شهر و روستا؛ رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، که تمام مشکلات کشور از این ناحیه متوجه مردم می شود.

سئوال اینجاست که الف: فسادها وخلافها درفرماندهان نظامی ومدیرانی که رهبری منصوب می کنند دیده می شود و یا چند در صد است؟

ب: یا انتخابهائی که توسط مردم صورت گرفته و حاصلش رئیس جمهور بی تدبیر؛ مجلس حزبی و برخی نمایندگان فاسد؛ و شورای شهر سیاست زده و بی کفایت است.

توضیح اینکه: شورای نگهبان را متهم نکنید. این شورا طبق قانون حداقلها را تائید می کند و می تواند بکند و نه بیشتر از آن؛ ضمن اینکه رهنمودها و تذکرات مستمر رهبری، حجت عقلی و شرعی را برمردم تمام می کند و جای هیچگونه عذری را باقی نمی گذارد. پس:

نمایندگان مجلس دهم را شورای نگهبان تائید کرد و نمایندگان مجلس یازدهم را هم شورای نگهبان تائید کرد اما حاصل آن؛ دو نتیجه متفاوت بود و نقش مردم تعیین کننده بود نه تایید شورای نگهبان. پس با انصاف و بصیرت قضاوت نمائید. پایان.

۱۲ مرداد ۹۹ فرهادنیا


کد مطلب: 285845

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcjxie8iuqeooz.fsfu.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir