روحانی، فرمانده جنگ روانی – اقتصادی با دشمن که راهی برای رفع مسئولیت ندارد

16 اسفند 1397 ساعت 9:34

امروز کشور به فرمانده و شمشیری برای جنگ در میادین اقتصادی و سیاسی نیازمند است که این خصوصیات در دولت روحانی وجود ندارد. اما دولت روحانی باید با قبول مسئولیت تضعیف و تخریب عقبه اقتصادی و سیاسی این جنگ در طول 6 سال گذشته که رهبری بارها به آن اشاره کرده و بارها با بی اعتنایی دولت به عهده فراموشی سپرده شده است، پاسخگوی عملکرد خود باشد.


به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز در خبرها آمده بود که حسن روحانی مقام فرماندهی جنگ اقتصادی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی پیشکش کرده بود. ماوقع جریان این بود که روحانی در سفر اخیر خود به استان گیلان در شهر لاهیجان و در دیدار با مردم به این موضوع به این شرح اشاره کرده بود که: در میدان جنگ ما نیاز به یک فرمانده جنگ داریم. من در یک جلسه خصوصی دونفره که اردیبهشت با رهبر معظم انقلاب داشتم و در یک جلسه چندنفره با حضور برخی مقامات عالی رتبه، گفتم که شرایط امروز ما شرایط جنگ روانی و اقتصادی با دشمن است و در این شرایط ما نیاز به یک فرمانده داریم. همه مسئولین، ارکان و مردم در کنار هم با یک فرماندهی واحد باید کار خود را پیش ببرند تا دشمن را وادار به شکست کنیم.

پیشنهاد من این بود که خدمت ایشان اعلام کردم خود جنابعالی به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی و انقلاب، فرماندهی این جنگ را بر عهده بگیرید و همه ما، دولت و سایر مسئولان در خدمت شما خواهیم بود و راه و مسیر را آنطور که شما هدایت می‌کنید، ادامه می‌دهیم. ایشان فرمودند من قبول دارم شرایط، شرایط جنگ است و این جنگ نیاز به فرمانده دارد. فرمانده این جنگ باید رئیس‌جمهور کشور باشد. (1)

1- جای بسی خوشبختی بود که چندی است جناب روحانی در یک چرخش تعجب برانگیز در سخنان خود کلید واژه هایی همچون: دشمن، استکبار ستیزی و ... بکار می برند و باید این تغییر را هر چند دیر و بدون عمق و قوت کلامی و عملی است را به فال نیک گرفت. سخنان روحانی و تیم دولتمردانش کماکان انسان را به باور و ایمان قلبی در باره ضدیت وی با روحیه کدخدا باوری منتسب به روحیات و خصوصیات اخلاقی و رفتاری نمی رساند. این ضدیت و مبارزه جویی کلامی وی تنها بعد از افول و شکست "پروژه برجامیزاسیون" حسن روحانی و افق فکرش برای تعامل و نزدیکی با غرب اتفاق افتاده است نه قبل از آن که اگر اینگونه بود باور پذیری قالب جدید او بیشتر بود.

2- کشور به برکت فقدان استراتژی، و سیاست های غلط اقتصادی دولت اعتدال در بغرنجی قرار دارد آنگونه که مجلسیان هم در جریان بررسی و تصویب بودجه سال آینده بازگشت به استراتژی اقتصادی دهه 60 را در دستور کار دولت قرار دادند ( کوینی کردن ارزاق و مایحتاج اساسی مردم) روحانی که روزی دولت قبل از خود را به گدا پروری و تحجر اقتصادی متهم می کرد امروز قدم در راهی نهاده است که مجبور است تا در یک عقبگرد آشکار به روش دولتمردان سلف خود برگشت نماید. 

3- دولت اعتدال امروز بر خلاف نامش در نوعی افراط در نجومی خواری و لیبرالسیم افسار گسیخته بی هویت که حتی نمونه آنرا در تاریخ غرب هم تا به امروز نمی توان مشاهده کرد گرفتار آمده است. اشرافیتی که تمام مناصب و مزایای حکومت را تنها برای خود بازخوانی می کند و علیرغم اینکه تمام  مخالفان و موافقان منتقد خود را هم سرکوب کرده است دائما دم از وحدت می زند لاکن در عمل بدنبال نوعی فرافکنی است تا بتواند بازمانده مدت حیات سیاسی دولت تا سال 1400 را با حاشیه سازی و انحراف افکار عمومی به مسائل پیش پا آفتاده طی کند. بازیهای حیدری – نعمتی اصلاح طلبان حامی دولت و دولتمردان در فضای رسانه ای/ داستان حصریون فتنه گرفتنه 88 / حاشیه سازیهای نمایندگان وکیل الدوله مجلس دهم و خنثی بودن این مجلس در حمایت و نظارت و کنترل دولتمردان و بازخواست ژنرال های پیر و مدیران بی کفایت میانی و ارشد دولت / و... همه نمونه هایی از این حاشیه سازیهاست.

4- امروز دیگر نه وعده های مدینه فاضله سراب گونه، رقیب هراسی برای کسب آرای مردم در انتخابات، حاشیه سازی های سیاسی و اقتصادی هیچیک نمی تواند علامت سئوال بزرگی را که در باره مقبولیت و شاید در آینده ایی نه چندان دور مشروعیت قانونی دولت وجود دارد را رفع کند. سونامی گرانی های سرسام آور، کوچک شدن سفره ملت، اشرافیت متکبر که انقلاب اسلامی را همچون سفره ایی پر نعمت سهم و حق خود می داند همچنان در حال زدن ضربات پی در پی بر پیکره نحیف دولت روحانی است و اگر این شرایط را در کنار شکست های سیاست خارجی در زمینه برجام و تهدید آمریکا و اروپا به گسترش تحریم ها و فشارهای وارده بر اقتصاد ملی و ضعف وزارت خارجه در حفاظت حداقلی در خصوص نمایندگان سیاسی کشور در خارج قرار دهیم خواهیم دید که دولت روحانی در چه گرداب هولناکی قرار گرفته است.

5- با توجه به شمایی که درباره اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور برشمردیم طبیعی ترین و البته ساده ترین اتخاذ استراتژی فرافکنی و رفع مسئولیت از دولت تنها راه باقی مانده در وضعیت حاضر است و چه کسی بهتر از رهبر معظم انقلاب. راقم بر این باور است که بقول یکی از سیاستمداران عهد قجری دولت روحانی دولت شمشیر "سان و رژه " است نه شمشیر جنگ. و امروز کشور به  فرمانده و شمشیری برای جنگ در میادین اقتصادی و سیاسی نیازمند است که این خصوصیات در دولت روحانی وجود ندارد. اما دولت روحانی باید با قبول مسئولیت تضعیف و تخریب عقبه اقتصادی و سیاسی این جنگ در طول 6 سال گذشته که رهبری بارها به آن اشاره کرده و بارها با بی اعتنایی دولت به عهده فراموشی سپرده شده است، پاسخگوی عملکرد خود باشد.

پذیرش پیشنهاد روحانی به رهبری معظم انقلاب در شرایطی که دولت او آنرا ببار آورده است می تواند نوک پیکان انتقادات مردمی را از سمت دولت به سمت نظام اسلامی بچرخاند و این چرخش می تواند کریدوری برای فرافکنی و ایفای نقش اپوزیسیون و ترمیم چهره دولتمردانی را که با فتنه گران نرد عشق و دوستی می بازند و در غم فراق حصریون اشک می ریزند و در کنارش از مزایای قدرت نیز بهره می برند فراهم سازد. لذا رهبر فهیم انقلاب با درک بجا و صحیح از استراتژی جریان غرب گرای اشرافی منش در این باره با تاکید بر وجود جنگ فرمانده آنرا بحق رئیس قوه مجریه می دانند.

در مجموع باید گفت که دولت دوازدهم نه راه پس دارد و نه راه پیش باید بماند و با تمام توان با مشکلات خود ساخته و تضعیف عقبه علمی – اقتصادی دوران حاکمیتش روبرو گردد امروز منتقدان و مردم به آرامی و در سکوت نشسته و نظاره گر اقدامات دولتند و این فرمانده چه ضعیف باشد و چه قوی باید تاوان تمام ساده انگاریها و کدخدا محوری برنامه های اجرایی کشور را بپردازد چه با پیروزی و موفقیت که امیدواریم چنین باشد و چه با شکست و پایان حیات سیاسی خود و همراهان اصلاح طلبش.

رضا احمد زاده

1- روحانی: رهبر انقلاب فرمودند در جنگ اقتصادی رئیس‌جمهور باید فرمانده باشد/ خبرگزاری فارس/15/12/1397/ فیلم


کد مطلب: 253507

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcjyte8auqeiiz.fsfu.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir