توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۵۹
سبک زندگی ایرانی اسلامی و مسیری که ما باید طی کنیم
اگر بخواهیم تمدن نوین اسلامی را تشکیل دهیم و جلوی تهاجم فرهنگ و سبک زندگی بیگانه بایستیم باید اول ارائه الگوی جدید و مبتنی بر آموزه های اسلام در موارد مختلف که در زندگی مردم تاثیر گذار است را در نظر بگیریم و پس از آن معرفی و ترویج این الگو در برابر الگوهای رایج غربی اجرا شود.
سبک زندگی ایرانی اسلامی و مسیری که ما باید طی کنیم
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز جنگ نرم، نفوذ و تهاجم فرهنگی واژه هایی هستند که این روزها بسیار شنیده می‌شوند و در مورد آنها سیمنار، سخنرانی و مقالات بسیاری ارائه شده اما نقطه موثر و همگرایی این واژگان کجاست؟ پاسخ بسیار ساده و شفاف است نقطه همگرایی همه این مسائل در نوع فکر و زندگی افراد یک جامعه قرار دارد.

در واقع اگر در یک جامعه افراد مختلف دارای تفکر و سبک زندگی ای خاص باشند که بومی و مطابق با تمدن آن جامعه خاص نباشد این مساله باعث خواهد شد که آن جامعه تحت نفوذ قرار بگیرد.

به همین دلیل است که در سطح جهان کشورهای مختلفی را می بنیم که علی رغم پیشرفت های صنعتی، اقتصادی، تکنولوژیک و علمی تحت نفوذ فرهنگی قرار دارند چرا که مردم آن کشور در نوع تفکر و سبک زندگی خود از
در واقع اگر در یک جامعه افراد مختلف دارای تفکر و سبک زندگی ای خاص باشند که بومی و مطابق با تمدن آن جامعه خاص نباشد این مساله باعث خواهد شد که آن جامعه تحت نفوذ قرار بگیرد.
یک مدل بومی پیروی نمی‌کنند.

به همین دلیل است که مشاهده می شود که کشورهای پیشرفته ای چون آلمان و فرانسه سعی بر این دارند که فرهنگ بومی خود مانند زبان، تاریخ و نوع زندگی و سازختمان سازی را حفظ کنند تا از هجوم فرهنگ غربی یا آنگلاساکسونی در امان بمانند.

کشور ما نیز بعلت تلاش غرب برای یکپارچه سازی فرهنگ غربی و جهانی کردن سبک زندگی غربی در معرض چنین هجومی قرار دارد و البته به خاطر نوع دین و مذهب اکثریت مردم کشور این تهاجم بیش از دیگر کشورها و فرهنگ های جهان برای ایران احساس می شود.

این روزها حضور ماهواره، بعنوان یکی از ابزارهای جنگ نرم و تهاجم فرهنگی، در زندگی مردم به عنوان یک رسانه نقش پررنگی دارد رسانه ای که سعی دارد با استفاده از برنامه های متنوع و رنگارنگ خود بر سبک زندگی مردم تاثیر بگذارد و از نوع لباس پوشیدن و غذا خوردن و ارتباطات آزاد تا نگهداری سگ در آپارتمان را ترویج می کند که متاسفانه تاثیراتش هم در جامعه قابل مشاهده است و اگر به این مساله توجه نشود جمهوری اسلامی از درون تغییر خواهد کرد.

در واقع شکل گیری تمدن به دو پایه اساسی احتیاج دارد یکی مساله پیشرفت در حوزه های مختلف
این روزها حضور ماهواره، بعنوان یکی از ابزارهای جنگ نرم و تهاجم فرهنگی، در زندگی مردم به عنوان یک رسانه نقش پررنگی دارد
اقتصادی، علمی، صنعتی و ... است و دیگری مساله سبک زندگی و نوع نگاه به زندگی و مسائل مختلف آن است. پایه اول ابزار شکل گیری تمدن و پایه دوم مبنای تمدن است بنابراین بدون آنکه تمدنی مبنا داشته باشد هر چقدر هم پیشرفته باشد باز یک تمدن محسوب نمی شود و نمی تواند از سطح خرده فرهنگ که جزیی از یک تمدن بزرگ است فراتر رود.

شاهد این مساله در کلام رهبر معظم انقلاب اینگونه آمده است: «ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم ... این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.

آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح می کنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشته‌ایم ... اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است
در واقع شکل گیری تمدن به دو پایه اساسی احتیاج دارد یکی مساله پیشرفت در حوزه های مختلف اقتصادی، علمی، صنعتی و ... است و دیگری مساله سبک زندگی و نوع نگاه به زندگی و مسائل مختلف آن است.
که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است23/07/1391».

بنابراین می‌بینیم که برای دستیابی به تمدن نوین ایرانی - اسلامی و جلوگیری از خو گرفتن مردم به سبک زندگی غربی به ترویج سبک زندگی بومی تمدن مطلوب در کنار پیشرفت های علمی نیازمندیم اما در عالم واقع باید بگوییم در این زمینه بر خلاف پیشرفت های علمی بسیار تازه کار هستیم و در ابتدای مسیر قرار داریم.

در واقع ما در حالی می خواهیم تمدن نوین اسلامی را تشکیل دهیم که نتوانستیم پایه های اقتصاد اسلامی، شهرسازی و مسکن اسلامی، الگوی مصرف اسلامی، رسانه اسلامی و ... را استوار کنیم و تنها را راهی که در پیش روی داریم تلاش و همت مضاعف در این مسیر است و یکی از عوامل عدم موفقیت در این زمینه ها عدم تلاش برای جایگزینی مدل بومی آنها بجای مدل غربی است. 

اگر بخواهیم تمدن نوین اسلامی را تشکیل دهیم و جلوی تهاجم فرهنگ و سبک زندگی بیگانه بایستیم باید چند مساله را در نظر بگیریم. اولین مورد ارائه الگوی جدید و مبتنی بر آموزه های اسلام در موارد مختلف که در زندگی مردم تاثیر گذار است و پس از آن معرفی و ترویج این الگو در برابر الگوهای
برای دستیابی به تمدن نوین ایرانی - اسلامی و جلوگیری از خو گرفتن مردم به سبک زندگی غربی به ترویج سبک زندگی بومی تمدن مطلوب در کنار پیشرفت های علمی نیازمندیم
رایج غربی است که این مساله در میان مسئولین احتیاج به صرف هزینه و انرژی است که در گام اول باید اجرا شود. 

در گام دوم باید الگوی جایگزین قوانین و سیاست های تشویق و تنیبه در نظر گرفت تا بتوان این الگو را در جامعه نهادینه کرد همچنان که ما برای خیلی از مسائل جنبه تشویق و تنیبه در نظر داریم می توان برای مسائل مختلف فرهنگی نیز الگوی تشویق و تنیه در نظر گرفت متاسفانه ما در ایران فقط قانون گذاری انجام می دهیم و نهایتا برای اجرای قانون فقط سیاست تنبیهی در نظر می گیریم حال آنکه اسلام برای پیاده سازی بسیاری از مسائل از سیاست های تشویقی و بشارت دهی استفاده می کند.

در بسیاری از کشورها مخصوصا کشورهای غربی برای اینکه فرهنگ مطلوب خود را در بین مردم نهادینه کنند در مسائل مختلف از سیاست های تشویقی بهره گیری می کنند که می توان نمونه این سیاست های تشویقی را در مورد سیاست های جمعیتی، محیط زیست و حتی الگوی مصرف مشاهده کرد البته در کنار سیاست های تشویقی، تنبیه هم در نظر گرفته شده است.

در گام سوم برای شکل دهی تمدن در سطح کلان صادر کردن سبک و نوع زندگی ایرانی اسلامی است که می توان با استفاده از بستر رسانه های جمعی و تبلیغات به این مهم دست یافت.

بهروز کلاته
کد مطلب : 149514