توصيه به ديگران
۰
شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۱۰
6 پرده از بحران آب
‌تصمیمات غلط در برخی موارد ضربات جبران ناپذیری به سرنوشت آب وارد کرده است که اثر آن سال های سال دامنگیر حوضه های آبی کشور شده است.
Share/Save/Bookmark
به گزارش عصرامروز به نقل از فارس، “آب نیست” این جمله ای است که بارها از زبان مسئولان حوزه آب در رسانه ها و به شکل های مختلف شنیده ایم. چه بخواهیم و چه نخواهیم داستان آب امروز بحرانی تر از هر زمانی شده است و هر روز به عمق آن افزوده می شود. بحران آب ابعاد گسترده ای دارد که طیف وسیعی از دلایل را در بر می گیرد از شرایط طبیعی و اقلیمی گرفته تا ضعف دیپلماسی در بهره‌برداری از آب های مرزی و مدیریت منابع داخلی، که هرکدام از این دلایل به تنهایی در تشدید این بحران دامنگیر، نقش مهمی را بازی می کند.‌ بررسی و واکاوی هر یک از این دلایل می تواند در رسیدن به یک راهبرد مناسب و جامع کمک شایانی کند.

اقلیمی که خشک می شود؛ آبی که بخار می شود

اقلیمی که سرزمین ما در آن قرار دارد در حال کوچ اجباری از شرایط نیمه خشک به خشک است و در سه دهه اخیر دمای هوا به طور میانگین نیم درجه افزایش یافته است البته این همه ماجرا نیست این تراژدی زمانی غم انگیزتر می شود که بدانیم میزان بارش در ایران یک سوم جهان و تبخیر در آن سه برابر متوسط دنیاست. شرایط اقلیمی و محیطی بستری را فراهم کرده که باید در آن بهره برداری از آب با ملاحظه و مراقبت بیشتری صورت بگیرد اما شاهد آن هستیم نه تنها این مراقبت بیشتر نشده بلکه توسعه بدون توجه به این امر مهم صورت پذیرفته است. تمرکز جمعیتی در دشت های کم آب مانند حوضه آبی تهران و توسعه بر روی دشت های ممنوعه آبی مانند غرب مشهد از مثال هایی است که نشان دهنده بی توجهی به شرایط اقلیمی است.

تصمیم های غیرکارشناسانه

‌تصمیمات غلط در برخی موارد ضربات جبران ناپذیری به سرنوشت آب وارد کرده است که اثر آن سال های سال دامنگیر حوضه های آبی کشور شده است. تصمیماتی مانند مجوزهای بی حساب برای حفر چاه در طول سالیان دراز که چاه های دشتی مانند مشهد که ممنوعه نیز بوده از حدود ۱۵۰۰ حلقه چاه به حدود ۷۰۰۰ حلقه چاه رسانده است. همین تکثیر بیش از اندازه و خارج از چارچوب چاه های دشت مشهد کار را به جایی رسانده که در حال حاضر سالانه بیش از یک میلیارد متر مکعب آب اضافه برداشت از دشت مشهد داریم و این در حالیست که در سال ۸۵ مجلس شورای اسلامی طرحی را برای مجوز دار کردن چاه های غیرمجاز به تصویب رساند که نه تنها به اهداف خوب طرح (از جمله مدیریت و ساماندهی چاه های غیر مجاز) نزدیک نشدیم بلکه به اذعان مسئولین تعداد چاه های غیر مجاز به حدود ۲ برابر رسید.

گاهی نیز در تصمیم هایی که به صورت طرح و یا پیشنهاد پروژه بر روی میز مسئولان گذارده می شود فشار غیرکارشناسی برخی نمایندگان برای توسعه بخش خود بدون توجه به ظرفیت های آبی منطقه دیده می شود احداث پروژه های بزرگ فولاد یا پتروشیمی که صنایعی آب بر محسوب می شوند در مناطق خشک و کم آب نمونه هایی از این موضوعند.

پارادوکس صرفه جویی و افزایش سطح زیر کشت

مشکل بهره‌وری آب در ایران بخصوص در بخش کشاورزی ریشه‌ای عمیق دارد. در برخی از منابع بهره‌وری آب را حدود ۴۰ درصد عنوان کرده‌اند که با توجه به وضعیت منابع آبی و اقلیم خشک و نیمه خشک ایران بهره‌وری بسیار کمی است. سیستم های آبیاری تحت فشار و قطره‌ای باوجود اینکه برخی کارشناسان آن را بدون آسیب ندانسته‌اند فعلاً روشی قابل قبول برای حل مساله بهره‌وری پائین آب به شمار می‌رود. اما تا کنون طبق آمار تا پایان سال ۹۲ سطح زیرکشت با آبیاری تحت فشار در ایران تنها به ۲۰۰ هزار هکتار رسیده که عدد چشمگیری نیست.

به هر تقدیر آنچه امروز تحت عنوان بهره وری پائین آب به بحران آن دامن می‌زند روش‌های غلط و سنتی آبیاری، عدم استفاده مناسب از تکنولوژی و مشکل خرده مالکی در کشاورزی است. اما در بحث بالا بردن بهره وری آب تله‌ای نیز وجود دارد که کمتر به آن دقت می شود و آن اینکه آب حاصل از صرفه جویی و بهره وری دوباره در افزایش سطح زیر کشت مصرف می شود. این کار هر چند تبخیر و هرز رفت آب را کم می کند اما در عمل مقدار مصرف و بهره برداری از آب کمتر نمی شود. در حالی که آب حاصل از صرفه جویی باید در چاه برای تقویت سفره های زیر زمینی بماند.

نگاه مهندسی و مشکلات سازه ای

نگاه مهندسی به مسائلی که ابعاد اجتماعی دارند اغلب دردسرهایی ایجاد می کند که به راحتی نمی توان از سد آن گذشت. به طور نمونه نگاه سازه‌ای به مساله آب و مهار آن باعث شد تا امروز ایران یکی از بزرگترین کشور های سد ساز در دنیا باشد در حالی که روان آب ها در ایران سهم ناچیزی در منابع آبی دارند و از طرفی احداث بی رویه این سدها کشور را با مشکلات متعدد دیگری از جمله تغییر اقلیم زیستی روربرو کرده است. به طور نمونه یکی از دلایل به وجود آمدن شرایط بحرانی فعلی در دریاچه ارومیه، احداث سدهای غیر کارشناسی در حوضه‌های بالادست این دریاچه بوده است. مسابقه سدسازی در ایران در حالی است که حجم آبگیری شده پشت سد های کشور کمتر از ۳۰ درصد ظرفیت آن‌هاست. تعجب برانگیزتر این است که بودجه مورد نیاز برای اتمام پروژه های آبی کشور که عمدتا هم سد هستند حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان برآوردشده که این رقم برابر بودجه ۷۰ سال مدیریت منابع آب کشور است!

کشت بدون الگو

اگر بپذیریم در ایران بیش از ۹۰ درصد آب به بخش کشاورزی اختصاص یافته است پس باید پذیرفت که حساسیت تصمیمات در این بخش اثرات فراوانی دارد یکی از این تصمیمات تحت عنوان الگوی کشت خود را نشان می دهد الگویی که باید متاثر از ارزش افزوده و محدودیت های منابع آبی باشد اما شاهد آن هستیم که در مناطق کم آب همچنان دست به کاشت محصولات آب طلب، زده می شود و در برخی موارد این محصولات از ارزش افزوده بسیار کمی هم برخوردار هستند به عنوان نمونه باوجود کم آبی، ایران صادر کننده هندوانه است که محصولی آب طلب و با قیمت نازل و ارزش افزوده پایین به شمار می رود. این نوع کشت و صادرات آن نه تنها باعث تشدید کم آب می شود بلکه در بحث آب مجازی باعث تراز منفی تجاری آبی نیز می شود. بنابراین به سرعت باید به یک الگوی کشت هوشمند و مقتصدانه دست یافت.

ارزشی که افزوده نمی شود

از گلوگاه های دیگر بحران آب می توان به مساله قیمت گذاری نامناسب آب اشاره کرد چرا که در قانون آنچه به عنوان قیمت آب مطرح می شود شامل هزینه انتقال و تامین و نگهداری شبکه است که آن هم با یارانه دریافت می شود نه ارزش واقعی خود آب! این نگرش غیراقتصادی به آب موجب شده تا آب ارزان به راحتی هدر رود بدون اینکه دغدغه اقتصادی برای صرفه جویی وجود داشته باشد. بنا به اعتراف خود مدیران و کارشناسان آبی کشور مهمترین دلیل به سامان نرسیدن ماجرای آب در طول سالیان دراز ساختار مدیریت چندپاره آب و ناهماهنگی میان متولیان این بخش در کشور است. اگر مدیریت یکپارچه آب و هوشمندسازی آن اگر به درستی اجرا شود می توان امیدوار بود که خسارت ملی بی حساب ناشی از مصرف بی رویه از ذخایر آبی کاهش یابد و حیات و حتی امنیت ملی نسل آینده با خطر کمتری روبرو باشد.
کد مطلب : 95134