به گزارش
سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز اخیراً موسسه آمریکایی اعراب (AAI) نتایج نظرسنجی خود پیرامون وضعیت اعراب و مسلمانان که هر دو سال یکبار برگزار میشود را منتشر ساخت. هدف از انجام این نظرسنجی، بررسی نگاه و رویکرد آمریکاییها نسبت به اعراب و مسلمانان است.
در نظرسنجی اخیر، ۱۱۰۰ تن از سراسر ایالاتمتحده شرکت کردند که نتایج آن عمیقاً ناامیدکننده به نظر میرسد و میتواند زنگ خطری برای تنگ شدن عرصه بر اقلیتهای قومی و مذهبی علیالخصوص مسلمانان قلمداد شود.
این نظرسنجی نشان میدهد که نظر مثبت و مساعد آمریکاییها نسبت به اعراب و مسلمانان رو به افول گذاشته و بسیاری از آمریکاییها در حال حاضر اعراب و مسلمانان را تهدیدی علیه حقوق و آزادیهای مدنی خود میدانند. بهعنوانمثال، در سال ۲۰۱۰، ۴۳ درصد افرادی که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند، نسبت به اعراب نظر مساعدی داشتند. حال این میزان به ۳۲ درصد کاهشیافته است. برای مسلمانها هم این نظر مساعد، از ۳۶ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۲۷ درصد در سال جاری نزول پیداکرده است.
یک پیامد مستقیم این شیب نزولی در نگاه و نظر مساعد را میتوان در تعداد قابلملاحظهی شرکتکنندگانی که خواستار اعمال مراقبتهای امنیتی شدیدتر علیه آمریکاییهای عرب تبار یا مسلمانان آمریکایی بودند، دید. علاوه بر این شمار زیادی نیز بر این باورند که به علت عدم اعتماد به عرب تبارها و مسلمانان، از آمریکاییها باید در مناصب و پستهای دولتی و کلیدی استفاده شود. ۳۶ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی احساس میکردند که قومیت و باورهای مذهبی بر تصمیمهایی که توسط آمریکاییهای عرب تبار و مسلمانان گرفته میشود، تأثیر منفی میگذارد.
در حال حاضر، بسیاری از مردم آمریکا بر این باورند که اسلام خشونت علیه غیرمسلمانان را ترویج و تشویق میکند که شاید یکی از عمدهترین دلایل آن را باید حملات ۱۱ سپتامبر دانست که بهاشتباه با اعتقادات و آموزههای اسلامی ارتباط داده میشود. شاید عدم درک صحیح از باورها و اندیشههای اسلامی یکی از عوامل اصلی در شکلگیری این دیدگاهها باشد که بیشک رسانههای جمعی ازجمله شبکههای تلویزیونی و کارخانهی فیلمسازی هالیوود که با سرمایهی صهیونیستها اداره میشوند، در شکلگیری و غالب شدن این دیدگاه از اسلام نقشی اساسی ایفا کردهاند.
این مسائل در حالی مطرح میشود که نظرسنجيها و تحقیقات متعددی که توسط موسسه AAI صورت گرفته نشان میدهد که در سالهاي اخير سهچهارم (۷۵ درصد) از مسلمانان آمريكا در امور خيريه شركت داشته و بهصورت ماهيانه و یا ساليانه، مبلغ معيني را به مراکز خیریه اختصاص دادهاند که آموزههای بشردوستانه و صلح طلبانه ی اسلام مبنی بر دادن صدقه و دستگیری از هم نوع، اصلیترین عامل در تشویق و ترغیب مسلمانان به شرکت در این امور خیر بوده است.
در یک نظرسنجی که توسط روزنامه واشنگتنپست در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت، مشخص گردید که درصد قابلتوجهی از آمریکاییها فاقد شناختی صحیح از اسلام بوده و بیشتر آن را با اندیشههای بنیادگرایانه طالبان و القاعده یکی میپندارند.
تبلیغات اسلام هراسانه پس از واقعه ۱۱ سپتامبر تأثیر بسیاری بر این نگاه تبعیضآمیز داشته است. این تبلیغات منفی باعث شده است که در حال حاضر شمار پرتعدادی از مردم آمریکا، اسلام را دینی متفاوت از سایر ادیان و مرتبط با تروریسم تلقی نمایند. این در حالی است که بسیاری از مردم آمریکا تاکنون از نزدیک با یک فرد مسلمان رابطه برقرار نکردهاند.
بهعنوانمثال، در این نظرسنجی شمار زیادی از شرکتکنندگان بر این باور بودهاند که اکثریت قریب بهاتفاق آمریکاییهای عرب تبار مسلمان هستند درحالیکه در واقعیت تنها یکسوم آنها مسلماناند. از این گذشته، این نظرسنجی نشان میدهد، افرادی که یک دوست مسلمان داشته یا حداقل با یک فرد مسلمان آشنا بودهاند، از دیدگاه بهمراتب مساعدتر و همچنین اعتماد بیشتری نسبت اعراب و مسلمانان برخوردار بوده و آنها را افرادی شایسته و قابلاعتماد برای تصدی پستهای دولتی میدانند که این دیدگاه بیشتر در مورد جوانان آمریکایی و آمریکاییهای رنگینپوست صادق است.
ناگفته نماند، این درک ناصحیح و برداشت غلط از اسلام و مسلمانان پیامدهای ناخوشایندی را برای مسلمان آمریکا نیز به همراه داشته است. تحقیقی که توسط مرکز تحقیقاتی «پیو» صورت گرفت نشان داد که مسلمانان آمریکا نسبت به دیگر اقلیتهای مذهبی ایالاتمتحده، با بیشترین میزان تبعیض مواجهاند.
با وجود تبلیغات فرهنگی منفی علیه اعراب و مسلمانان در آمریکا، جوانان آمریکایی بهواسطهی بهرهگیری از منابعی گستردهتر و مستقلتر مانند اینترنت شبکههای اجتماعی دیدگاه جامعتری و منصفانهتری نسبت به اسلام پیداکردهاند که خود جای بسی امیدواری دارد. در مقابل، آمریکاییهای مسنتر بیشتر به همان منابع اطلاعاتی سنتی و محدود چون رسانههای غالب که دارای غرضورزیاند، اتکا و بسنده میکنند و بنابراین نمیتوانند دیدگاه و درکی جامع و همهجانبه از اسلام داشته باشند و بیشتر درگیر همان کلیشهها و باورهای غلطاند و از دیدن واقعیت آنگونه که هست، عاجز میمانند.