۱
توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۴۵
سخن گفتن ناشیانه با مردم یا پاشنه آشیل دولت حسن روحانی
روحانی باید بداند که دیگر زمان کلاس انشاء مدتهاست گذشته است و امروز زمان امتحان ریاضی در پیشگاه ملت است. حوادث دی ماه 96 خصوصا تجمعات سرمایه گذاران موسسه اعتباری کاسپین که به شعار بر علیه دولت و پرتاپ تخم مرغ به سمت شعب این موسسه انجامید موید این نکته بود که دیوار بدنه اجتماعی حامیانش ترک های سختی خورده است
سخن گفتن ناشیانه با مردم یا پاشنه آشیل دولت حسن روحانی
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز خبر این بود :" رئیس جمهور با مردم سخن خواهند گفت" . این جمله ایی بود که در طی دوران پاستور نشینی حسن روحانی و تیم مختلط و ناهمگون اعتدالیون و اصلاح طلبان همفکرش به روشی مرسوم تبدیل گردیده است.

اهدافی که در پشت این جمله نهفته است را قطعا حسن روحانی می داند اما مردم بنظر نمی آید برداشت مطمئنی نسبت به این موضوع داشته باشند و این راقم به سهم خود که شاید بسیاری از کاربران فضای مجازی نیز با آن موافق باشند این برداشت را دارم که ناپختگی تیم رسانه ای دولت و کم تجربه گی و شاید هم بی اهمیت بودن سیستم ارتباطی رئیس دولت با مردم شرایطی بوجود آمده است که دیگر باورمان نمی شود بتوان از این قبیل مصاحبه ها ماحصلی امیدوار کننده نسبت به وضعیت حال و آینده و معیشت خود بدست آوریم.

بعد از گذشت تقریبا 5 سال از عمر این دولت هنوز اندر خم مجری و سئوال و جواب رئیس دولت و ... مانده ایم و نتوانسته ایم نوعی پرسش و پاسخ قانع کننده را شاهد باشیم . و در نهایت  یک جمله دوباره به خود نمایی و تکرار مکررات خود رسیده است که : " روحانی تقریبا هیچکس را راضی نکرد. "

روحانی بارها با زبان بی زبانی از زبان خود و یا معاونان و یا معاونان ورزایش بیان داشته که اختیار کافی برای انجام ماموریت هایش ندارد البته این رفتار بی سابقه در تاریخ معاصر انقلاب اسلامی نبوده و نسل اول انقلاب بخوبی بیاد دارد که دولت موقت بارزگان نیز که دولتی از جهات مختلف خاستگاه اجتماعی، تحصیلات و جریانات سیاسی بسیار شبیه به دولت حسن روحانی بوده و طنز تلخ تاریخ این است که بازرگان هم از راه همین "سخن با مردم" در سیمای آن زمان این سخنان را بر زبان می آورد البته از حق هم نگذریم دولت مردان تدبیر مانند بازرگان مستقیما به تشتت و اختلافات سیاسی درون ساختار سیاسی و مستقر کشور اشاره نمی کند اما در مجموع همان راه است اما با زبانی ملین تر و تلطیف شده تر.

در باره آخرین مصاحبه و سخنان روز گذشته حسن روحانی به نکات ذیل می توان اشاره کرد:

1- روحانی باید بداند که دیگر زمان کلاس انشاء مدتهاست گذشته است و امروز زمان امتحان ریاضی در پیشگاه ملت است. حوادث دی ماه 96 خصوصا تجمعات سرمایه گذاران موسسه اعتباری کاسپین که به شعار بر علیه دولت و پرتاپ تخم مرغ به سمت شعب این موسسه انجامید موید این نکته بود که دیوار بدنه اجتماعی حامیانش ترک های سختی خورده است و ادامه این روند باعث فروپاشی زودهنگام و جوان مرگ شدن حیات سیاسی روحانی و اعتدالیون خواهد شد.

2- ملت ایران برای دادن نمره قبولی به دولت ها به زمین و نمادهای خدمت رسانی آنان نگاه می کنند اما در باره دولت تدبیر این امر در حد بسیار نازلی قرار گرفته است و دولتمردان بیشتر از آنکه بفکر اصلاح امور و ادامه طرح های عمرانی دولت های قبلی و یا جدید حوزه مسئولیتی خود باشند بفکر مسائل جناحی و پاسخ گویی به جریانات منتقد هستند و چنان به سیاسی کاری افتاده اند که برخی از مدیران دولتی با جسارت تمام دولت را متهم به آینده فروشی در قرار دادهای داخلی و خصوصا خارجی می کنند به این معنی که دولت سیزدهم  هیچ ماموریت و کاری ندارد بجز اینکه به تعهدات دولت اعتدال کمر همت ببندد و لاغیر..

3- اصل " ترمیم کابینه" که در تمام دولت ها و کشورها اصلی پذیرفته شده است در دولت حسن روحانی بدلیل " سهمیه بندی کاستی" قدرت این اصل متروک گشته است و هر قدر از عمر دولت که می گذرد ناکارآمدی برخی از وزرا رخ می نمایاند اما بدیل همان "سیستم تقسیم کاستی قدرت" تغییر چندانی در دولت ژنرال ها رخ نمی دهد که نتیجه طبیعی آن نیز رخوت و رکود بدنی و عملکردی در میان وزرا و پر رنگ شدن نقش معاونان در پاسخگویی و حضور در میان اصحاب رسانه خواهد بود بعنوان نمونه می توان ار ""برجام و نقش عباس عراقچی " در رسانه ها و توجیه مراحل مختلف برجام نام برد و ...

4- محرمانه سازی" فعالیت های دولت بیشترین ضربه را هم به دولت زده است در نتیجه ارزش مصاحبه ها ی حسن روحانی با مردم در رسانه ملی اهمیتی بیش از حد و بعضا افراطی پیدا کرده است که می تواند مصاحبه را به پاشنه آشیل دولت هم مبدل سازد به این معنی که هر قدر محرمانه سازی تشدید شود مصاحبه ها اهمیت دو چندان خواهد یافت و اگر در مصاحبه ها هم نتوانند به سئوالات پاسخ قانع کننده بدهند ضربه وارده بیشتر از مصونیت "با محرمانه سازی اطلاعات از منتقدان و مردم" خواهد بود.
 
5- حسن روحانی باید بداند که فن خطابه در منابر و مساجد و مجالس با فن خطابه در رسانه ها تفاوت ماهوی دارد هم از نظر گستردگی و عمق مطالب و هم از جهت مخاطبان آن به این معنی که وسعت ملی و منطقه ای و جهانی و اقشار مختلف در رسانه ها حضور قطعی دارند و هر گونه محرمانه سازی بی جهت و تلاش برای مخفی کردن برخی مسائل می تواند کوهی از انتقاد و یا برداشت ها را در پی داشته و بر " له و یا علیه" منافع و قدرت ملی" کشور وارد عمل شود.

6- بعنوان آخرین مورد می خواهیم بر این نکته پافشاری کنیم که دولت روحانی بر خلاف عقیده بسیاری از منتقدان و حامیانش دولتی تکنو کرات مانند دولت سازندگی و یا دولتی سیاسی مانند دولت اصلاحات نیست که بتوان آنرا با شاخصه های اقتصادی و یا سیاسی صرف به نقد کشید بلکه دولتی صرفا رسانه ای است بدون عقبه استراتژی اقتصادی یا سیاسی مدون در نتیجه رسانه ها در این دولت دائم رصد می شوند و رئیس دولت و مجموعه حلقه اول و بعضا دوم اطرافیانش بیشتر از همه رنگ و بوی رسانه ای دارند و اگر هم نتوانند پاسخ مناسبی به حضور پر رنگ خود بدهند القاب دهان پرکن است که یکی پس از دیگری نثار منتقدان می گردد.

در مجموع مصاحبه ها، سخنرانی ها و ...  هر چیز دیگری که مطرح شدن دولت و نقد عمالکردهایش را در پی داشته باشد بی تردید می تواند همراهی و یا تقابل دولت را در پی داشته باشد و سکوت و گذشتن از کنار نقدهای اثر گذار در فرهنگ واژ های دولتمردان تدبیر و امید معنا و مفهومی ندارد.

همین مشکل را شما در مصاحبه‌های عمومی با روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها و رادیو تلویزیون ‌ها هم دارید. گروه رسانه‌ای شما چنان ناشیانه و بسته عمل می‌کنند که خبرنگاران عموماً از مصاحبه ‌های شما اعلام عدم رضایت می‌کنند. شما از آزادی رسانه‌ها حرف می‌زنید و می‌دانیم که نظر واقعی تان نیز همین است، ولی گروه رسانه‌ای شما کاملاً عکس نظر شما عمل می کند. این دوگانگی را اگر برطرف نکنید، در این بخش هم مصاحبه هایتان ناکارآمد خواهد بود.

 رضا احمد زاده
کد مطلب : 229534
۱۳۹۶-۱۱-۲۶ ۰۰:۳۲:۳۹
انقلاب اسلامی انفجار خودآگاهی و فهم سیاسی در ملت ایران بود نه یک کارناول شادی و تفریحی و قرار است روز بازگشت به هویت انقلاب اسلامی باشد نه یک مراسم ملی گرایانه. متاسفانه برگزارکنندگان این راهپیمایی های چند سال اخیر تلاش کرده اند با انحرافی آشکار در هویت انقلابی و اسلامی این راهپیمایی آن را به مراسم سوت و کف و کارناول شادی با شعارهای ناسیونالیستی و شوونیستی تبدیل کنند. شما یادتان هست که وقتی روز 12 بهمن امام خمینی فرمود من توی دهن این دولت می زنم . مردم سوت و کف زدند که همانجا انقلابیون فریاد الله اکبر سر دادند تا نشان دهند ماهیت این انقلاب با میتینگ های سیاسی کمونیستها و ملی گرا ها بشدت فرق دارد. فضای تحمعات انقلابی همیشه با ذکر تکبیر و صلوات معطر باشد اما فضای تجمعات لیبرالها با سوت و کف. اما در چند سال اخیر و سیاستهای اعتدال سبب شد که افراد مجری برنامه های 22 بهمن به مردم بگویند کف بزنید و سوت بکشید! آیا انحراف را نمی توانید ببینید؟ ما با شادی مخالف نیستیم. اما ظاهر و باطن شادی مومتان با شادی کفار فرق دارد. سوت و کف عملی بی معنی و عبادت بت پرستان دور کعبه بود و هلهله یزیدیان زمانی که سر مقدس امام حسین علیه السلام را به دمشق آوردند. لهذا این عمل همواره مورد تقبیح مومنین و مخصوصا شیعه در طول تاریخ بود و اولین بار در ایام مشروطه بود که عده ای به تقلید از غربیها این چیزها را وارد فرهنگ سیاسی ایران کردند. حال آنکه ذکر تکبیر و صلوات و شعارهای انقلابی یعنی دادن معنا و روح به راه پیمایی. وقتی آن را با سوت و کف عوض کردید معنا و روح راه پیمایی را از آن گرفته اید.