توصيه به ديگران
۰
شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۹
علامه می‌گفت هر برکتی پیدا کردم مدیون همسرم هستم
پسرعموی علامه طباطبایی گفت: ایشان تفسیر المیزان را تقدیم کرده بود به همسرش که پدر را به خواب دید که می‌گوید: چرا همه ثواب المیزان را به همسرت تقدیم کرده‌ای پس ما چی؟
Share/Save/Bookmark
به گزارش عصر امروز، روزنامه جام جم به مناسبت سالروز بزرگداشت علامه طباطبایی گفت‌وگویی با سیدمحمدصادق قاضی طباطبایی، پسرعموی ایشان انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.



بازمانده از تحصیل

- ولادتش در محله شادآباد تبریز بود. پدرش را در پنج سالگی از دست داد و مادر را در ۹ سالگی. یعنی در کودکی یتیم کامل شد.

- به اتفاق برادرش آقا سید محمد حسن الهی‌طباطبایی که او هم از بزرگان بود تحت تربیت آیت‌ا... آقاسید محمدباقر قاضی‌طباطبایی، پدر اولین امام‌جمعه تبریز که شهید شد، قرار می‌گیرد.

- در سال۱۳۰۴ شمسی برای تحصیل عازم نجف شد به اتفاق جمعی از جمله برادرش و مرحوم آیت‌ا... آقاسید حسین‌طباطبایی.

- وقتی به نجف رفت همراهان ایشان در حجرات مدرسه به‌خصوص مدرسه قوام ساکن شدند. علامه طباطبایی چون متاهل بود در نجف خانه‌ای اجاره کرد، اما با مشکلات معیشتی مواجه شد به گونه‌ای که نمی‌توانست اجاره خانه بدهد.

- مشکلات معیشتی باعث شد سال ۱۳۱۴ علامه طباطبایی به تبریز برگردد و نزدیک به ۱۰سال در همان منطقه شادآباد به زراعت پرداخت که همیشه از  این دوره به دوره‌ای یاد می‌کرد که به بطالت گذشت، بطالت نه به معنی بیکاری و بیعاری بلکه به این معنی که از تحصیل علم بازماند.

یا فهم یا مرگ

- از علامه طباطبایی نقل است اوایل تحصیل هر چه می‌خواندم چیزی نمی‌فهمیدم. یک روز به خداوند عرض کردم، خدایا یا فهم یا مرگ. همین باعث شد انوار الهی به ایشان برسد و فهم و درکشان وارد فاز دیگری شود.

- ایشان همه مراودات با اهل غیر علم را به صفر رساند و شبانه‌روز بیشتر از شش ساعت نمی‌خوابید و مدام در حال تحقیق و مطالعه بود.

- وقتی بار دوم به نجف رفت درجه اجتهاد گرفت و به قم برگشت و در کوچه یخچال قاضی، خانه‌ای بسیار محقر اجاره کرد که دو اتاق داشت.

- ایشان با مرحوم آیت‌ا... خمینی (ره) همسایه بودند. در همین زمان تدریس در مسجد سلماسی را شروع کرد که امام راحل هم در همین مسجد درس می‌داد. ایشان درس اخلاق و مرحوم علامه تفسیر و فلسفه درس می‌داد که مورد نقد هم بود و برخی از آیت‌ا...ها ایراد می‌گرفتند که تفسیر فقط در اختیار معصوم است و فلسفه هم مخصوص یونان است و شما چرا باید درباره فلسفه صحبت کنید.

- برخی از کلاس‌های ایشان تعطیل شد همچنان که برخی از کلاس‌های اخلاق امام خمینی(ره) که در مدرسه فیضیه برگزار می‌شد، تعطیل شد.

- علامه طباطبایی بعد از برگشت به قم شاگردان بزرگی را تربیت کردند بیشتر آنها از شخصیت‌های موثر در انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بودند که از میان آنها می‌توان به شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مطهری، مرحوم علامه حسینی و... اشاره کرد که آقای دینانی هم از شاگران ایشان است که بحمدا... در قید حیات هستند.

کرامات علامه

- مرحوم علامه از جوانی اهل عرفان، حکمت و دانش بود اما اینها هرگز ایشان را مغرور نکرد و چنان می‌زیستند که اگر کسی ایشان را در کوچه و خیابان می‌دید تصور می‌کرد طلبه‌ای ساده است.

- من سال ۱۳۴۳ در زندان قصر بودم و هم‌بند آیت‌ا... طالقانی و مرحوم بازرگان و دکتر سحابی. پدرم به همراه علامه طباطبایی به ملاقات من آمدند. زندان قصر یک در بزرگ داشت به سمت خیابان که هنوز هم هست و یک در کوچک داشت و افرادی که برای ملاقات می‌آمدند از این در باید وارد می‌شدند تا تفتیش بدنی شده و بعد وارد بندها شوند.

- پدرم متوجه می‌شود که یک طلبه جوان مقداری از اعلامیه‌های امام (ره) را همراه دارد. به او می‌گویند این‌کار خطرناک است. پدرم اعلامیه‌ها را از طلبه جوان می‌گیرد و می‌گوید اگر قرار است کسی بازداشت شود، بهتر است من باشم. علامه طباطبایی هم شاهد این ماجراست. نوبت تفتیش به پدرم که می‌رسد، مامور بدون این‌که ایشان را تفتیش کند اجازه عبور می‌دهد. بعدها که پدرم فوت کرد و ما نوشته‌های ایشان را می‌خواندیم به یک مطلب رسیدیم که ایشان نوشته بود باور دارد که این مصونیت یکی از کرامات همراهی با علامه طباطبایی بوده است.

ارادت به همسر

- مرحوم علامه طباطبایی احترام زیادی برای همسر و دخترانش قائل بود؛ دو دختر و دو پسر. آقا سید نورالدین و آقا سید عبدالباقی پسران ایشان بودند.

- عبدالباقی با آقا سید مصطفی خمینی باجناق بودند و هر دو داماد آیت‌ا... آقا مرتضی حائری بودند که یلی بود در تقوا و پسر آیت‌ا... حائری موسس مدرسه فیضیه بود.

حجم زیادی از تفسیر المیزان را مدیون همسرم هستم

- همسر علامه‌طباطبایی نقل می‌کند، علامه همیشه می‌گفت که حجم زیادی از تفسیر المیزان را مدیون همسرم هستم.

- همسر اول ایشان قمرخانم نام داشت. زمانی که ایشان فوت کرد من به یاد دارم از تشییع‌جنازه که برگشتیم منزل، علامه گریه می‌کرد. این را هم بگویم که ما پیش از این گریه علامه را فقط در مراسم روضه‌خوانی امام حسین (ع) دیده بودیم.

- ایشان در محلی نشسته بود که همسرش در آنجا می‌نشست. علامه امینی به علامه نزدیک شد و گفت، شما تفسیر سوره قیامت را نوشته‌اید چرا اینقدر محزون هستید؟ علامه‌طباطبایی در پاسخ گفتند: اول این‌که در محلی که همسرم می‌نشست، نشستم که جای خالی ایشان را نبینم و دوم این‌که هر برکتی که پیدا کردم مدیون همسرم هستم.

چرا همه ثواب المیزان را به همسرت تقدیم کرده‌ای پس ما چی؟

- ایشان تفسیر المیزان را تقدیم کرده بود به همسرش که پدر را به خواب دید که می‌گوید: چرا همه ثواب المیزان را به همسرت تقدیم کرده‌ای پس ما چی؟

- علامه طباطبایی بسیار خوش‌چهره بود که این میراث پدر بود. چشمان‌شان بسیار شفاف بود به‌گونه‌ای که نمی‌توانستی به چشمان ایشان نگاه طولانی‌مدت داشته باشی. آرامش ایشان بی‌نظیر بود.

- عالم بی‌نظیری بودند و متاسفانه جوانان امروزی ایشان را کم می‌شناسند. به نظرم با شناخت سبک زندگی ایشان و روحیاتی که داشت، راه روشنی می‌توان برای زندگی ترسیم کرد.
کد مطلب : 290130