توصيه به ديگران
۰
جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۴۴
اگر به دست تو باشد، بهشت هم بی بی // کنیز خانهٔ مولا شوی به قطعِ یقین
فدایِ خانهٔ پر مهر و شیر پرور تو // علیست آنکه تو را در نسب کند // به پایِ مادر سادات سروِ تو افتاد // نداشت دست و به صورت رسید ماه جبین تحسین
اگر به دست تو باشد، بهشت هم بی بی // کنیز خانهٔ مولا شوی به قطعِ یقین
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز 13 ربیه الثانی مصادف است با سالروز رحلت مادر عموی صاحب الزمان حضرت ام البنین علیها السلام.

ضمن تسلیت این غم جانسوز به محضر مولا و اقایمان حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشعار زیر را که در این ماتم جانسوز سروده شده است تقدیم شما خوبان می نماییم:

#حضرت_ام_البنین 
 
 
تویی تجسمِ روح ادب به روی زمین
کنارِ جلوه نوری همیشه سایه نشین
 
اگر به دست تو باشد، بهشت هم بی بی
کنیز خانهٔ مولا شوی به قطعِ یقین
 
نیازمند تو هستیم، مثل تشنه به آب
سلام مادرِ دریا سلام ام بنین
 
فدایِ خانهٔ پر مهر و شیر پرور تو
علیست آنکه تو را در نسب کند تحسین
 
به جانِ باغ تو آتش زدند فاطمه جان
نشست بر همه گلهای تو ، تبر به کمین
 
برای امرِ تو پا در رکاب چون رفتند
نیامدند مدینه دگر ، چهار نگین
 
به پایِ مادر سادات سروِ تو افتاد
نداشت دست و به صورت رسید ماه جبین
 
🔸شاعر : #حامد_آقایی


#حضرت_ام_البنین 
 
 
مویم که سفید فدای سرت حسین
عباس من فدای علی اکبرت حسین
 
گفتم به آب لب نزند تا تو تشنه ای
در آب بود فکر تو آب آورت حسین
 
گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن
شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین
 
از چار نازنین پسرم یک سپر رسید
 با کاروان غمزده خواهرت حسین
 
اینجا همه زگریه من گریه می کنند
اما تو  خنده شد به دو چشم ترت حسین
 
این گریه ها برای دو دست بریده نیست
گریم به دست بسته دو خواهرت حسین
 
تیر سعبه چشم اباالفضل را درید
ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین
 
عباس آخرین نفسش روی پای تو
تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین
 
طبق سفارشم همه جا همره تو بود
جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین
 
از خواهرت شنیده ام ای شاه بی کفن
مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین
 
از خواهرت شنیده ام غارت شد از تنت
پیراهن و عمامه و انگشترت حسین
 
زهرا اگر نبود بگرید برای تو
من گریه میکنم عوض مادرت حسین
 
🔸شاعر: #عبدالحسین_میرزایی


#حضرت_ام_البنین 
 
 
روزي که پا به عرش معلا گذاشتي!
بر هر چه داشت نقش تو را پا گذاشتي
 
در هيئت کنيزي اولاد فاطمه
اينگونه پا به خانه مولا گذاشتي
 
مي ريخت از نگاه تو احساس مادري
مرهم به زخم زينب کبري  گذاشتي
 
"مولاصدا بزن، نه برادر ! حسين را "
اين جمله را تو بر لب سقا گذاشتي 
 
در کربلا براي دل سنگ کوفيان 
چار آينه به رسم تماشا گذاشتي 
 
با تو بقيع داغ دلش تازه شد که تو 
پا جا پاي غربت زهرا گذاشتي
 
پيش از تو نوحه، شورحماسي نميگرفت
رسم خوشي ست آنچه که بر جا گذاشتي
 
از خوان نوحه خواني تو آب مي خورد 
چشمان خيس ما که بر آن پا گذاشتي ...
 
🔸شاعر: #سیدجواد_میرصفی



#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها 
#غزل 

 
ام البنین هم پیای زینب گریه می کرد
با ناله و غم های زینب گریه می کرد
 
اشکش دم مشک نگاه زخمی اش بود
با دیده دریای زینب گریه می کرد
 
می زد به روی زانوای خسته خود
با زجه و ای وای زینب گریه می کرد
 
گاهی میان خانه خود روضه خوان بود
تنهای تنها جای زینب گریه می کرد
 
می گفت زینب جان فدای اشک هایت
ای کاش می مردم به پای اشک هایت
 
#محمد_حبیب_زاده
کد مطلب : 277072