توصيه به ديگران
۰
يکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۲۹
آرامش دلم دو جهان در پناه توست یا هادی(ع) // کارم همیشه گیر نفوذ نگاه توست یا هادی(ع)
گوشه ی صحن عجب حال و هوایی دارم // برسرم سایه ی ایوان طلایی دارم // ازسر سفره ی او نان و نوایی دارم // سامراییم و عادت به گدایی دارم // سامرا ، کرب و بلایی به نظر می آید // این دو شش گوشه به دنیا چقدر می آید
آرامش دلم دو جهان در پناه توست یا هادی(ع) // کارم همیشه گیر نفوذ نگاه توست یا هادی(ع)
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز نیمه ذیحجه سال ۲۱۲ هجری قمری مصادف است با ولادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت حضرت امام علی النقی(ع).

آقایی که نمونه ی انسان کامل و برگزیده ای است که به عنوان الگوی رفتاری و مشعل فروزان هدایت جامعه بشری از سوی خداوند تعیین شد تا گفتار و رفتار و خوی و منشش ترسیم حیات طیبه انسانی و وجود مقدسش تبلور تمامی ارزشهای الهی باشد.

ضمن تبریک این شب گرامی به ساحت قطب عالم امکان و همه محبین حضرتش اشعاری را در مدح وجودش تقدیم شما خوبان می نماییم:


#امام_هادی _علیه_السلام

بر لکنت زبان من آقا امان دهید.
یا لطف کرده و به بیانم توان دهید.
تا مدح یک فضیلتتان را بیان کنم.
قدر تمام عمر جهانم زمان دهید.
کار از کمیت لنگ غزل هم گذشته است.
الفاظ قاصرند به الفاظ جان دهید.
تا حق مطلب از سر ایمان ادا کنم.
ابن سکیت نطق مرا در فشان دهید.
بر ذوق کور من تب دریای ملتهب.
سقفی بلند تر، ز خود آسمان دهید.
از وحی در ثنای تو باید مدد گرفت.
پس کوی جبرئیل امین را نشان دهید.

تا دعبل و کمیت و فرزدق شوم به پات.
شب تا سحر غزل بسرایم، غزل برات.

بر شیر پرده جان بده دم را به هم بریز.
بالاتر از مسیح عدم را به هم بریز.
شعری بخوان که وقت هدایت گری شده.
ارکان کفر و ظلم و ستم را به هم بریز.
آقا اگر بناست دمی بی تو سر کنم.
تقدیر من به لوح و قلم را به هم بریز.
اصلا به دست های کریمت گل مرا.
از نو سرشته، آب و گلم را به هم بریز.
بر سائل درت نظری کن ز روی لطف.
کل معادلات کرم را به هم بریز.
آقای مهربان دلم با تبسمی.
دریای پر تلاطم غم را به هم بریز.

آرامش دلم دو جهان در پناه توست.
کارم همیشه گیر نفوذ نگاه توست.

انداخت گر چه کینه ی دشمن به زحمتت.
یک ذره کم نشد به خدا از شرافتت.
گردیده بارها متوکل ذلیل تو.
بوده رفیع سایه ی دیوار عزتت.
صد آسمان فرشته به شمشیر آخته.
دارند چشم در پی فرمان حضرتت.
راضی نشد دلت رسد آسیب بر عدوت.
جوش و خروش داشت ز بس دیگ رحمتت.
آورده دائما سر تعظیم را فرود.
دنیای علم عالمیان پای حکمتت.
اسلام رفت تا به دل قاره ی سیاه.
از برکت درایت بسیار و همتت.

نورت گرفته کشور دلها به جلوه ای.
از بس شبیه حضرت زهرا به جلوه ای‌.

از کفر محض با دمت ایمان درست کن.
از زنگی سیاه مسلمان درست کن.
در پای درس و بحث سراسر هدایتت.
از وحشیان حقیقت انسان درست کن.
از راز قلب مرد مسافر خبر بده.
از او کسی شبیه به سلمان درست کن.
ای حسرت بهشت خدا خاک پای تو.
از دوزخ خرابه گلستان درست کن.
یک خنده ی ملیح به لبهای خود نشان.
قبله برای یوسف کنعان درست کن.
با سطری از معارف والای حضرتت.
راهی برای بینش قرآن درست کن.

در وصف خوبی تو هزاران حکایت است.
عشقت همان میان بر راه هدایت است.

چون نوکری که خو کرده بر امیر خود.
من را نما به نیمه نگاهی اسیر خود.
تا جای دیگری نروم از درت، مرا.
بر خانه ات الی الابدی کن فقیر خود.
در باب معرفت تو مرا پای جامعه.
بخشیده ای بصیرت و کردی بصیر خود.
دست مرا بگیر و ببر تا غدیر خم.
با سطری از زیارت اهل غدیر خود.
اهل گناه بودم و با مهربانی ات.
وا کرده ای تو پای مرا در مسیر خود.
از سختی زمان گله ای نیست، شکر حق.
خواندی مرا به خنده به مهمان پذیر خود.

دل بسته ی کلامکم النورتان منم.
در باب عشق وصله ی ناجورتان منم.

دنیاست عبد خانه ی عبدالعظیم تو.
محتاج دست های همیشه کریم تو.
با اهدنا الصراط تو اهل هدایتم.
با نور توست راه دلم مستقیم تو.
این حس همیشه بوده به همراه من که هست.
مشمول من عنایت و لطف قدیم تو
در کاظمین، مدینه و قم، مشهد و نجف.
شد تازه پای جامعه روح از نسیم تو.
با جامعه، زیارت هر یک از اهل بیت.
دارم سلام بر تو و قلب سلیم تو.
حال و هوای گنبد سلطان که جای خود.
دارد هوای گنبد تو یا کریم تو.

نزدیک شد محرم شاه شهید دین.
امضا بزن حواله ی دل را یک اربعین.

رسول رشیدی راد




#امام_هادی_علیه_السلام

آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند
دهمین پنجره را سمت خدا باز کند
تا که یک پرده ، خدا را به من ابراز کند-
جگر شیر بیارید که اعجاز کند
دهمین مرتبه امروز، قیامت آمد
علی آخر دنیای امامت آمد

رد پایش همه جا قبله نما می سازد
خطی از جامعه اش جامعه را می سازد
خادم خانه اش از خاک، طلا می سازد
کرمش نیز به شدت به گدا می سازد
بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است
نوه ی ارشد آقای خراسان شده است

گوشه ی صحن عجب حال و هوایی دارم
برسرم سایه ی ایوان طلایی دارم
ازسر سفره ی او نان و نوایی دارم
سامراییم و عادت به گدایی دارم
سامرا ، کرب و بلایی به نظر می آید
این دو شش گوشه به دنیا چقدر می آید

مجید تال




#امام_هادی_علیه_السلام


ای جلوه ی حق،رَبّ عیان،حضرت هادی
ای رازق هر خُرد و کلان حضرت هادی

ای شرط دهم بهر قبولیِ عبادات
ای مظهر توحید جهان حضرت هادی

ملک و ملکوت،پُر شده از وجه تو مولا
ای روح نماز،اصل اذان،حضرت هادی

بر جمع خلایق نَفَسَت جامعه آورد
شهد دو لبت رازق جان حضرت هادی

گنجینه ی اسرار خداوند حکیمی
ای عالم پیدا و نهان حضرت هادی

رسم و منشت بخشش و احسان مداوم
روزیِ گدایت برسان حضرت هادی

خدمت ننمودم به شما ای گل زهرا
آقایی و من هم ز بدان حضرت هادی

ای کاش شوم کلب سر کوی تو مولا
نامم بزنی بین سگان حضرت هادی

از نسل رضایی و ز اولاد جوادی
ما را ز درت دور مران حضرت هادی

باید که خدا مدح امامش بنگارد
اوصاف شما فوق بیان حضرت هادی

بی شک که خدا بهر تولای تو مولا
بر اهل جهان داده زبان حضرت هادی

از سختی دنیا و بلاها به قیامت
خواهم ز شما برگ امان حضرت هادی

خواهم که ببینم فرج حضرت مهدی
در دست شما فعل و زمان حضرت هادی

/عبدِ کریم



#امام_هادی_النقی_علیه السلام



بی قرارم فقط برای شما
صحن دل مملوّ از هوای شما

السلام علیک یا هادی ع
در دل شیعه هست جای شما

با سلامی که محضرت دادم
می رسم صحن با صفای شما

در مسیر بهشت خواهم بود
همقدم پشت ردّ پای شما

نامتان آمد و شب میلاد
پرکشیدم به سامرای شما

پس بخوان آیه آیه جامعه را
تا بپیچد کمی صدای شما

ای جگرگوشه ی امام رضا ع
راضی ام می کند رضای شما

ذکر باب المراد ما هستی
هادی بن جواد ما هستی

ای نوابخش بی نوایی ها
فصل لبخند همصدایی ها

بین ما فاصله چه بسیار است
خسته ام خسته از جدایی ها

بهترین وقت دل سپردن بود
لحظه ی سبز آشنایی ها

با خدایی و هر که دور از توست
گشته همرنگ بی خدایی ها

دست ما را بگیر و لطفی کن
تا که باشیم از فدایی ها

هر که همسایه با تو شد آسود
خوش به احوال سامرایی ها

زائر بی قرارتان نامش
رفته در جمع کربلایی ها

سامرا حکم عطر کربلا دارد
آب و خاکی پر از بها دارد

شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
کد مطلب : 300454