توصيه به ديگران
۰
جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۰۷
تدوین الگوی استراتژی مطلوب سازمانها با رویکرد سازگاری
امروزه با ورود بانک‌های متعدد به عرصه صنعت بانکداری کشور و ایجاد بازاری رقابتی‌تر از گذشته، نقش مدیریت استراتژیک بیش از بیش در بانک‌ها و موسسات مالی پررنگ شده است.
تدوین الگوی استراتژی مطلوب سازمانها با رویکرد سازگاری
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز بدون شک استراتژی یکی از جذاب ترین و درعین حال مرموزترین واژه های عرصه مدیریت است. امروزه با ورود بانک‌های متعدد به عرصه صنعت بانکداری کشور و ایجاد بازاری رقابتی‌تر از گذشته، نقش مدیریت استراتژیک بیش از بیش در بانک‌ها و موسسات مالی پررنگ شده است. رویکرد مدیریت استراتژیک بسیار وابسته به ماهیت محیط است. محیطی که کسب و کار (کلاسیک، تکاملی، آرمانی، شکل پذیر و دشوار و خشن) درآن جریان دارد نوع رویکرد(متعارف،سازگار،آینده نگر،آینده ساز،بازسازی) رادرتدوین استراتژی تعیین می کند.

محیط های سازمان درحوزه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، قانونی می تواند از منظر پیش بینی پذیری و شکل پذیری متفاوت باشند و همچنین درطول زمان این دو ویژگی شان تغییر نیز بکند.

برای موفقیت سازمان در زمینه خدمات فناوری می بایست با رشد سریع در پاسخ به موج تغییرات فناوری با بهره گیری ازمجموعه از نوآوری های مدارم درمدل کسب وکاربهره برد.
نیاز به سازگاری و تطبیق با نیاز به جهت گیری بیرونی همراه است که به کل سازمان تسری پیدا می کند و در همه مراحل، از تدوین استراتژی گرفته تا سازمان دهی و نوآوری، گسترش می یابد.

جهت گیری استراتژیک نهایی سازمان حاصل مجموعه ای از طرح های جداگانه است که برای پاسخ گویی به تغیرات خاص درمحیط وسایر شرایط جدید درهریک از بخش های کسب وکار طراحی شده اند. مهم ترین بخش مدل نوآوری سازمان" مشتری مداری "است. فهم نیازهای مشتری ودراغلب موارد پیش دستی برای برآورده ساختن این نیازها محور اصلی نوآوری استراتژیک سازمان است که به نوآوری در راهکارهای کسب و کار سازمان، ارائه خدمات ومدل های خدماتی کمک می کند.

زمانی که محیط پیش بینی ناپذیر و انعطاف ناپذیر و مزیت نیز گذرا هستند، سازمان ها به منظور دست یابی به موفقیت باید خود رابرای سازگاری هرچه سریع تر با محیط آماده کنند.
در صنعت خدمات فناوری اطلاعات،که همواره درحال تغییر است، رویکرد سازگاری مبتنی بر سازگاری مدارم بافرصت ها و شرایط میتواند به رشد و مزیت منتهی شود.

سازمان هایی که از رویکرد سازگاری بهره می گیرند، همواره با ایجاد گزینه های جدید، شیوه انجام کارکسب وکار را تغییر می دهند، نوید بخش ترین گزینه را انتخاب می کنند، و سپس قبل از تکرار این چرخه، از این گزینه انتخاب شده برای گسترش مقیاس و بهره برداری ازآن استفاده می کنند. در این رویکرد مفهوم مزیت موقت و متوالی جایگزین مزیت رقابتی پایدار در دیدگاه متعارف می شود.

در این رویکرد "استراتژی" واحد وجود ندارد. رویکرد سازگاری متکی به برنامه نیست. بلکه به جای تاکید بر تحلیل و برنامه ریزی، بیشتر برتجربه و آزمایش تاکیدمی شود، کانون اصلی این رویکرد هدف نیست، بلکه وسیله است.

اساساً، استراتژی سازگاری زمانی به کارگرفته می شودکه پیش بینی هادیگر قابل اطمینان نباشد و به دلیل تغییرات مدارم و چشم گیر درفناوری، نیازهای مشتری، محصولات و خدمات رقیب، یا ساختار صنعت امکان تدوین برنامه های دقیق و بلند مدت وجود نداشته باشد. چنین محیطی خود را در نوسان تقاضا، تغییر جایگاه رقبا، نوسانات سود، خطای عمده درپیش بینی، توافق کوتاه مدت در پیش بینی نشان می دهد.

این رویکرد باید با هدف تشخیص بهتر نشانه های تغییر، آزمایش و تجربه و انتخاب برمبنای جهت گیری بیرونی، طرح های عملی از پایین به بالا، و چابکی و انعطاف پذیری سازمانی، درتمام ابعاد سازمان جریان پیدا کند.

در این سازمان ها بدلیل نیاز به ترغیب افراد در راستای یادگیری از پایین به بالا و خلاقیت فردی، معمولا به کارکنان خود آزادی عمل بیشتری می دهند و ساختاری نسبتا مسطح دارند که مبتنی برتمرکز زدایی است.

رویکرد سازگاری فرهنگی انتقادپذیر وغیر رسمی برایبرای تشویق افراد به ارائه ایده های نو است. چنین فرهنگی با فراهم کردن زمینه مناسب برای انتقاد سازنده وگسترش تنوع شناختی ،انتقاد وچالش رادرسازمان ترویج می کند.

فرهنگ این سازمان ها مبتنی برخلاقیت، انظباط فردی، آزادی عمل، و مسئولیت پذیری است که برپایه " کارگروهی کاملا هماهنگ و در عین حال مستقل "شکل گرفته است " و هدف آن، افزایش اندازه، سرعت و انعطاف پذیری در سازمان است.

خاطر نشان می گردد مدیران سازمان های فعال در محیط های تکاملی برای رهبری سازمان به جای هدف گزینی، بستر حرکت را مشخص می کنند. به این منظور، باید در سازمان جهت گیری بیرونی ایجاد کرد، فرهنگی را ترویج داد که حامی آزمایش و تجربه بیشتر را مشخص نمود.

لذا مدیران برتر به جای تلاش برای کنترل کارکنان خود،می کوشند با ایجاد بستر مناسب راهی رابرای رسیدن به نتایج مطلوب پیدا کنند. و بجای تدوین برنامه ای ثابت وواحد از طریق تحلیل و پیش بینی، با ایجاد وبهره برداری از گزینه های مختلف خود رابرای آینده آماده کرد. شایان ذکر است درتدوین الگوی استراتژی مطلوب سازمانها با رویکرد سازگاری می بایست مشتری محوری، جایگزین محصول محوری(RM) وهمچنین راه حل محوری، جانشین وظیفه محوری (SRM) گردد.

منابع:
مدیریت استراتژیک برای دنیای واقعی، نوسیندگان مارتین ریوز،نات هاناس، جانمجایا سینها، مترجم: سامرندناسوتی چاپ اول 1394، انتشارات آترا

فرزادرمضانی راد- اداره کل زیر ساخت ونرم افزار بانک ملت
 
کد مطلب : 174941