در مناظره روز گذشته جهانگیری رسما خود را تنها نماینده اصلاح طلبان در انتخابات معرفی کرد و عملا روحانی را به حاشیه راند. او هرچند تأکید میکند که راه دولت کنونی باید ادامه یابد اما هیچگاه توضیح نداده که چه کسی باید این راه را ادامه دهد.
عصر امروز - اوضاع روحانی با ورود ضعیف وی به مناظرات و انفعال عمیق وی در مواردی چون وعده 100 روزه، تولید 4 میلیون شغل، کمک بابک زنجانی به ستادش و ... وضع او را نسبت به قبل بحرانی تر کرد.
محمد جعفری در تحلیلی از عملکرد اسحاق جهانگیری در مناظره اول نامزدهای انتخاباتی نوشت: «تا حالا در زندگیام انصراف ندادهام و از رقابتهای ریاست جمهوری هم انصراف نمیدهم، خودم میخواهم رییسجمهور شوم و اکنون رقیب روحانی هستم». اینها را اسحاق جهانگیری کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر میزان احتمال انصراف وی از حضور در انتخابات می گوید.
هرچند رسانهها خبر دادند جهانگیری با خنده و شوخی این جملات را بر زبان آورده است و گویا خود نیز به آنها باور ندارد. با این حال اگر قدری جدی به موضوع بنگریم چندان دور از ذهن نیست که این اظهارات به نوعی برای کاستن از فشار عنوان تحقیرآمیز نامزد پوششی و ضربه گیر باشد. به هر ترتیب این آشی است که خودیها برای جهانگیری پختهاند. کاندیدایی که به واسطه نوع ورودش به انتخابات از همان ابتدا نه خود و نه دیگران او را جدی نگرفتند.
حالا اما ماجرا قدری جدی تر هم شده. در مناظره روز گذشته جهانگیری رسما خود را تنها نماینده اصلاح طلبان در انتخابات معرفی کرد و عملا روحانی را به حاشیه راند. او هرچند تأکید میکند که راه دولت کنونی باید ادامه یابد اما هیچگاه توضیح نداده که چه کسی باید این راه را ادامه دهد. ادعای دیروز او گویای این واقعیت است که آقای معاون اول قصد دارد خود را به عنوان جنس اصلی و رئیسش را در جایگاه علی البدل جا بزند.
مرد دوم کابینه دولت اعتدال خود به خوبی میداند که چنانچه تنها به عنوان داربست روحانی در انتخابات حضور یابد، در انتخاباتهای آتی نیز به مهرهای سوخته تبدیل خواهد شد و این برای کسی که به تازگی جایگاه ویژه و درخور اعتنایی میان اصلاح طلبان یافته قابل قبول نیست. بر این اساس اقتضای نگاه آینده نگرانه آن است که جهانگیری با عنایت به جایگاه تازه به دست آمده، به انتخابات به طور جدی بنگرد.
به هر روی در غیاب هاشمی اوست که فاصله این جریان با حاکمیت را پر کرده و به عنوان حلقه رابط، زمینه ارتباط میان اصلاح طلبان را با نظام فراهم آورده است. همین موضوع حداقلی از اقتضائات ریاست جمهوری را در وی تقویت کرده است.
همچنین نباید فراموش کرد چهار سال قبل در فاصله زمانی چند ماه مانده به انتخابات به طور جدی از اسحاق جهانگیری به عنوان گزینه اصلی اصلاح طلبان برای کاندیداتوری یاد میشد و این بیانگر ظرفیت بالقوه وی برای تکیه بر کرسی ریاست جمهوری است.
به این موارد اضافه کنید انتقادات تند و تیز جهانگیری به عملکرد روحانی در جمع اعضای حزب کارگزاران را که حاکی از عزم وی برای ریاست بر پاستور داشت. انتقاداتی که هرچند در روزهای بعد تکذیب شد اما خبرهای غیر رسمی حاکی از واقعیت داشتن آنها بود.
اوضاع روحانی با ورود ضعیف وی به مناظرات و انفعال عمیق وی در مواردی چون وعده 100 روزه، تولید 4 میلیون شغل، کمک بابک زنجانی به ستادش و ... وضع او را نسبت به قبل بحرانی تر کرد.
با این وصف هیچ بعید نیست در صورت حضور موفق جهانگیری در دو مناظره باقی مانده و ارتقای موقعیت وی در نظرسنجی ها کاندیداتوری او شوخی شوخی جدی شود! اصلاح طلبان سخت در پی آنند که ضمن بازسازی خود برای همیشه به سواری دادن به روحانی پایان دهند. به ویژه در شرایطی که رأی منفی بی سابقه روحانی به عنوان رئیس جمهور مستقر تردیدهایی جدی را در این جریان پدید آورده است و اساسا به همین خاطر بود که آنها با جعل واژه، پدیده کاندید پوششی را علی رغم مخالفت صریح روحانی به وی تحمیل کردند.
از این رو در شرایطی که اصلاح طلبان خود را در شرایط آپاندیس دولت روحانی میبینند و به روحانی نیز به عنوان رحم اجاره ای خود مینگرند باید حضور جهانگیری را قدری جدی تر تحلیل کرد. به هر روی جهانگیری چنان شروعش را طوفانی رقم زد که پایانش "تکرار میکنم" به سود خوش باشد.
روحانی حضور کاندیدای پوششی در کنار خود را نوعی کسر شان تلقی می کرد؛ به این سبب که دلیل اصرار اصلاح طلبان برای حضور یار کمکی، شکننده بودن او و به بیان دقیق تر نیازمند حمایت بودن رئیس جمهور بود. با این وصف طبیعی است که روحانی راضی به پذیرش چنین ترحمی نباشد. حالا اوضاع قدری بدتر از قبل هم شده. او اینک موضوعیت خود را تا حدی زیادی از دست داده و در شرایطی که بنا بود جهانگیری در سایه او حرکت کند خودش به کلی تحت الشعاع قرار گرفته است.
در مجموع باید گفت حامیان ایده کاندیدای پوششی از همان ابتدا علت حضور کاندیدای پوششی را رعایت جانب احتیاط قلمداد میکردند. اینک به نظر میرسد با عنایت به موقعیت متزلزل روحانی، "روز مبادا"یی که اصلاحطلبان به دلیل واهمه از آن، روی به این ایده آوردند چندان دور نیست. با این وصف باید منتظر ماند و دید آیا این بار روحانی نقش عارف را بازی میکند یا آنکه شاهد رقابت جدی میان رئیس و معاونش خواهیم بود؟