یک تحلیلگر ارشد نظامی آمریکا تاکید کرد حملات موشکی و هوایی دقیق از انحصار آمریکا درآمده و واشنگتن نمی‌داند در مقابل این حملات به عربستان چه بکند.
به گزارش عصر امروز موسسه مطالعات بین‌المللی و استراتژیک که پنجمین اندیشکده پرنفوذ جهان محسوب می‌شود، تحلیلی به قلم آنتونی کوردزمن و درباره حملات اخیر مقاومت یمن به عربستان منتشر کرد.
کوردزمن می‌نویسد: حملات به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در حال حاضر سطح جدیدی از خطر را نشان می‌دهد که جنگ‌ها در منطقه خلیج فارس تا چه اندازه بر تامین انرژی و اقتصاد جهانی تاثیرگذار خواهد بود. این حملات پیش از این دستکم بحران‌های جزئی در صادرات نفت جهان ایجاد کرده و تعمیر این زیرساخت‌ها در عربستان و از سرگیری صادرات به مسائل اساسی تبدیل شده‌اند. با این حال، جدی‌ترین چالش کوتاه‌مدت و بلندمدت این است که چگونه حملاتی از این دست را در آینده متوقف کنیم.
عربستان سعودی و شرکت دولتی آرامکو هیچ‌گونه اطلاع دقیقی در مورد میزان خسارت ناشی از حملات ارائه نکرده‌اند.
با این حال، عربستان سعودی اظهار داشته است که تولید حدود ۵ میلیون بشکه در روز یا بیش از نیمی از تولید آن به حالت تعلیق درآمده است. این رقم معادل ۶ درصد از روزانه نفت طبیعی عادی جهان است. بهای نفت در حال حاضر جهش یافته و دیر یا زود سعودی‌ها مجبور هستند علاوه بر تعیین مقیاس واقعی خسارت، مدت زمان لازم برای تعمیر و بازیابی را هم مشخص کنند. این حملات بسیار گسترده بوده‌اند.
حوثی‌ها ادعا می‌کنند ۱۰ «هواپیمای بدون سرنشین» را برای این امر به‌کار گرفته‌اند. گفته می‌شود حوثی‌ها سیستم حمله‌ای به دست آورده‌اند که برد آن بسیار بیشتر از حد لازم است و می‌تواند تا ۱۵۰۰ کیلومتر پرواز کند.
ایران ممکن است حملات فنی را انجام نداده باشد، اما در این موضوع تردید بسیاری وجود دارد که حوثی‌ها توانسته باشند بدون کمک ایران این سیستم‌ها را راه‌اندازی کرده باشند. مانند برخی از حملات اخیر به نفتکش‌ها، هرگز نمی‌توان به درستی اثبات کرد چه کسی مسئول این حملات بوده است. این یک هشدار در مورد خطرات طولانی‌مدت است.
مکان‌یابی و هدف‌گیری حملاتی که از سوی پهپادها و موشک‌های کروز انجام می‌شود، بسیار سخت است. دستکم سیستم‌های ایرانی هم GPS و هم قابلیت تصویربردای دارند که می‌توانند به طور دقیق هدف‌گیری کنند. این سیستم‌ها همچنین رادارگریز هستند و می‌توانند به راحتی پرواز کنند و دارای پروفایل‌های پروازی هستند که شناسایی آنها دشوار است.
از طرف دیگر، توانایی‌های جنگنده‌های سعودی و رهگیری موشک‌های زمین به هوا برای پوشش دادن مناطق وسیع با هرگونه اثربخشی نامشخص است و دفاع موشکی بالستیک تنها می‌تواند با یک تهدید متفاوت مقابله کند.
به همین دلیل است که موفقیت در حملات موجود، دستکم می‌تواند به عنوان یک انگیزه اصلی برای ایران، حزب‌الله و سایر قدرت‌های اینچنینی برای توسعه چنین نیروهایی و همچنین موشک‌های بالستیک و موشک‌های کروز با هدایت دقیق باشد.
بنابراین در آینده نزدیک، هیچ راه مطمئنی برای تخمین تهدید فوری حملات بیشتر وجود ندارد. لذا چه ایران به شیوه‌ای مستقیم به عربستان سعودی حمله کرده باشد یا نه، این حملات بدون شک در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد و موشک‌های بالستیک را هم باید به این وضعیت اضافه کند.
در واقع ایران در حال حاضر چالش‌برانگیزترین مورد است. عربستان سعودی باید در اجرای هر نوع انتقام‌جویی، آسیب‌پذیری خاص خود را در نظر بگیرد و ایالات متحده باید تأثیر هرگونه تشدید در کاهش بیشتر صادرات و واردات نفت از خلیج فارس را در صورت جنگ در نظر بگیرد. جهان به واردات نفت از این منطقه نیاز دارد.
حملات به عربستان سعودی هشدار راهبردی را ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد دوران برتری هوایی ایالات متحده در خلیج فارس و انحصار آمریکا در مورد توانایی حمله دقیق، به سرعت در حال کمرنگ شدن است. پهپادها با هدف‌گیری دقیق و موشک‌های کروز به فهرست دارایی‌های نظامی ایران افزوده شده و شروع به گسترش در میان حوثی‌ها و حزب‌الله کرده‌اند.
چنین حملاتی همچنین می‌تواند با طیف گسترده‌ای از اشکال دیگر حمله غیرمتعارف، چه در زمین و چه در خلیج فارس مرتبط باشد.
