توصيه به ديگران
۲
جمعه ۲۴ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۲۵
تفسیر سیاسی یک آیه از قرآن کریم
علمیت برای سیاستمدار بودن در زمانه ی خود به تنهایی کافی نیست زیر (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا) کنایه از برتری های دیگری غیر از علمیت است که خداوند به حضرت داوود وسلیمان داده است که به دیگر اهل علم نداده است یا بلعکس(عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ) پس بنابراین روشن می شود که سیاستمداران باید ویژگی های دیگری نیز غیر از علمیت هم داشته باشند.
تفسیر سیاسی یک آیه از قرآن کریم
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز در سوره نمل آیه پانزدهم خداوند چنین می فرماید که:(وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَ قَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ ) ما به داوود و سليمان دانش داديم. و آن دو (باهم یا اول داوود بعد سلیمان به صورت جداگانه)گفتند که: سپاس از آنِ خدايى است كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمن خود برترى داد.
 
پیام های سیاسى آیه:
 
آنچه در این آیه آمده است چند مطلب است که خودش را نشان می دهد نخست آنکه: وظیفه یک سیاستمدار این است که حکم خدا را بفهمیده، زیرا که" علماً " در این آیه به معنای : فهماً است، تا بتواند آن را اجرایی کند و دوم: آنکه توانایی این را داشته باشد که دیگران را به اجرا کردن آن دستورات دعوت نماید، هم به صورت علمی و هم عملی و سوم :شایستگی و بایستگی برای اداره امور اگر در نزدیکان او دیده شد به آن ها سپرده شود و چهارم: تا زمانی که عالمان صالح در میان هستند اداره امور اصلی به دیگران داده نشود.

اصل نياز به رهبری براى اداره جامعه، قابل انكار نبوده، حتی اگر هم در شيوه تعيين او اختلاف وجود داشته باشد که مستقیماً از طرف خداوند انتخاب شود یا به صورت غیر مستقیم این رهبر دانا انتخاب شود. نياز به رهبر سياسى که عالم و دانشمند باشد در همه اقوام گذشته و امروز در طول تاريخ بوده است. 

لذا این آيه شريفه دلالت بر این دارد که برخلاف تصور رایج، زیبایی چهره و ثروت و حسب و نسب و مسائلی از این قبیل نیست که اشخاص را بالا می برد بلکه علم است که باعث صعود و جهل است که باعث سقوط سیاست مداران می شود و خداست که به هر آنکه صلاح بداند علم و نورانیت آن را عنایت می کند تا حق را از باطل و حرام را از حلال و خیر را از شر و مصالح را از مفاسد و ناچیز را از با ارزش تشخیص بدهد.

سیاستمداران باید از اهل علم باشند(وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا). بدون دانایی الهی، تداوم نظام دینی و الهی امكان پذير نيست زیرا که عدم آگاهی باعث می شود که آسیب های غیر قابل جبرانی به دیگران وارد شود و پرواضح است که معنای «علم» در اینجا معنی گسترده ای دارد که شامل همه قوانین دینی و اخلاق اکتسابی و تمام علوم مرتبط برای سیاست ورزی که برای اداره امور لازم بوده است می باشد.

پیام دیگر این آیه و مسئله مهم دیگر این است که در سیاست لازم است که احترام پیشکوت و آنها که سن بیشتری دارند همواره محفوظ بماند گرچه پدر و پسر باشند چون اول نام حضرت داوود(ع) بعد نام حضرت سلیمان (ع) بیان شده است. (دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ).
 
نکته های سیاسی آیه:
 
نکته اول: سیاست باید در دست صالح ترین افراد زمان خود باشد و احراز آن لازم است (دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ) ونه هر کسی که خود را سیاستمدار بداند بخواهد امور را در دست بگیرد.
 
نکته دوم: خود خواهی در سیاست بی معنا است چون ممکن است دیگر مومنانی هم باشند که از آن سیاستمداران فضیلت بیشتری از هر لحاظ داشته باشند یا اینکه هم رتبه و مساوی باشند(فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ).

اساس فضیلت علم است. (فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ)سه معنا می تواند داشته باشد: اول اینکه در صورت اعطای حکم مسئولیت تواضع لازم است. دوم آنکه همه مومنین درحکومت حقی دارند. سوم آنکه در هیچ زمانی این علو مرتبه برای صاحب آن حکم نباید مشتبه شود که بر دیگران برتری دارد.

درباره این نکته باید گفته شود که علمیت برای سیاستمدار بودن در زمانه ی خود به تنهایی کافی نیست زیر (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا) کنایه از برتری های دیگری غیر از علمیت است که خداوند به حضرت داوود وسلیمان داده است که به دیگر اهل علم نداده است یا بلعکس(عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ) پس بنابراین روشن می شود که سیاستمداران باید ویژگی های دیگری نیز غیر از علمیت هم داشته باشند.

نکته سوم: گفتار رهبران گذشته و رهبران آینده باید برای ذات اقدس الوهیت باشد که (قَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ) و امام خميني(ره) در تفسیر سوره حمد اینگونه بیان فرموده  است: "الحمدللّه‏ يعني، جميع انواع ستايشها مختص به ذات مقدس الوهيت است. ... چون حمد در مقابل نعمت و انعام و احسان است و منعمي جز حق در دار تحقق نيست، (پس)جميع محامد مختص او است.
 
نکته چهارم: نعمت های ویژه برای افراد مسئولیت های ویژه به ارمغان می آورد از جمله شکر آن نعمت نه عصیان و ظلم به آن نعمت و دلیل آنکه  پس  از بیان «علم»، سخن از «شکر» آمده است نه فخر فروشی و عُجب پس این روشن می شود که هر نعمتی را شکری مخصوص به خودش را لازم دارد، و حقیقت شکر در اینجا اولاً تنها به زبان نیست بلکه به عمل با اعضا و جوارح است و آن مشغول شدن و دعوت به طاعت ها و عبادت ها وترک معصیت ها است و ثانیاً آن که از نعمت در همان راهی که برای آن نعمت ها داده شده است استفاده شود.

حجت الاسلام محمد ادریسی
کد مطلب : 224478