توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۱
ای نقش ترنج آسمون ها // ای نقشه ی تو گنج آسمون ها // ای جان حیات یا محمد // عالم به فدات یا محمد
باید تو را بالاتر از بالا صدا کرد // باید تو را والای بی همتا صدا کرد // ای رحمه للعالمین ما محمد(ص) // ای بی کران باید تو را دریا صدا کرد
ای نقش ترنج آسمون ها // ای نقشه ی تو گنج آسمون ها // ای جان حیات یا محمد // عالم به فدات یا محمد
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله و علیه و آله در روز هفدهم ربیع‌الاول و در روز جمعه، در خانه‌ای واقع در شعب ابی‌طالب به دنیا آمدند و این خانه الان به مکتبه محمد (صلی الله و علیه و آله) مشهور است.

نقل شده است: «هنگام تولد پیامبر صلی الله و علیه و آله شیاطین رجم شدند و بر اساس اخباری، آنان می‌توانستند تا این زمان به محافل ملائکه راه پیدا کرده، استراق سمع کنند، ولی از این زمان به بعد ممنوع شدند.

همچنین ابن‌هشام در کتاب (السیرةالنبویة، ج1، ص153) می گوید: برخی از راهبان یهودی در مکه در جمع قریش، از متولد شدن احمد در میان آنها خبر داده بود و (همان) هنگام ولادت ایشان یکی از یهودیان بالای یکی از برج‌های مدینه رفته، یهودیان را فراخواند. وقتی آنان جمع شدند، گفت: امشب ستاره‌ احمد طلوع نمود و او متولد شد.



ولادت پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم)


بسم رب‌ّ القلم از عرش، غزل نازل شد
مدحِ شیرین‌ سخنان بود، عسل نازل شد

شعرمان رفت به جایی که مَلک راه نداشت
روزِ آن منتِ خورشید و شبش ماه نداشت

نور، تا روبروی خویش گرفت آینه را
دید در جلوه‌ی نورش پسرِ آمنه را

آفرین گفت به خود؛ لب به تغزّل وا کرد
خالقِ شعر نشست و غزلی انشا کرد

وحی فرمود، به آوای سَلیس ای کاتب
از قلم هر چه شنیدی بنویس ای کاتب !

لهجه‌ی شعرِ خداوندِ زبان، مَکّی شد
آخرین سوره‌ی پیغامبران مَکّی شد

نام این نورِ به عرش آمده «احمد» باشد
و میان صُحُفِ فرش، «محمّد» باشد

قابِ قوسِین، هم از گنبدِ نامش پیداست
باید این نامِ خداگونه مشدّد باشد

قصه این است، که با نامِ خدای صلوات
شده نامِ نبوی خلق، برای صلوات

هر چه در باغ بهشتم گل و ریحان دارم
می‌دهم با صلواتم؛ در ازای صلوات

به نماز و به قنوت و به اجابت سوگند
مستجاب است، هر آیینه دعای صلوات

از دَمِ ماذنه‌های لبِ خوشبو دهنان
می‌رسد تا اُذُن‌ُ الله، صدای صلوات

تَکَم و در دلِ این آینه در تکثیرم
سیزده آینه را روبرویش می‌گیرم

چارده آیه‌ی این سوره‌ی مَکّی نورند
چارده نور، که از ظلمتِ عالم دورند

چارده عرش، که همسایه‌ی من در خاک‌اند
علتِ خلقِ زمین و سَندِ لولاک‌اند

حرف لولاک زدم؛ عرش، پر از زمزمه شد
صحبت از سِرّ وجودِ علی و فاطمه شد

علی و فاطمه بیت‌الغزل لولاک‌اند
ساکن بامِ فلک، آن طرفِ ادراک‌اند

نام این سوره‌ی مَکّی، مَدَنی شد آخر
رازِ پیدایش زهرا علنی شد آخر


#رضا_قاسمی




#مدح_رسول_گرامی_اسلام -صلی الله علیه و آله و سلم

آمد بهار و صد بهار آورده با خود
از آسمان بوی نگار آورده با خود

سر چشمه ی فیضِ خدا تاجِ نبوّت
هفت آسمان را رستگار آورده با خود

آن سینه ای که حاملِ وحی خدا هست
قرآنِ حق را اعتبار آورده با خود

بسمِ اللهِ الحَق ذاتِ یاسین است و طه
بسمِ اللهِ النّور اقتدار آورده با خود

قرآن که شد اکسیرِ دنیای وجودش
اعجازِ حق را آشکار آورده با خود

باید غبارِ دل به لبخندش بشوییم
با عطرِ زمزم جویبار آورده با خود

خاکِ قدومش توتیای چشمِ خورشید
تا نُه فلک را بی قرار آورده با خود

حقّا وجودش رَحمَهً العالَمین است
فیضِ کثیر و بی شمار آورده با خود

تسبیح گویش حضرتِ جبریل باشد
چون کوثری را چشمه سار آورده با خود

آری جهان سرمست شد از بوی سیبش
خُلقِ عظیمش لاله زار آورده با خود

قرآنِ او آغازِ اِقرآ بِسمِ ربِِک
حمدِ خدای کردگار آورده با خود

هر سینه مستِ شرح و تفسیرِ بلاغش
این تحفه را با افتخار آورده با خود

بر دوشِ او هفت آسمان لنگر گرفته
اعجازِ دستِ ذالفقار آورده با خود

دستی که نورِ پنج تن در پنجه ی او
بی شک چه دینِ استوار آورده با خود

بوی خدا می آید از باغِ جبینش
به چه شکوه و اقتدار آورده با خود

او سیزده نورِ خدا را نردبان است
هر یک به یک را شهریار آورده با خود

عالم همه در حلقه ی میم محمد (ص)
زلفش نسیمِ خوشگوار آورده با خود

مژده، دمیده پرتوِ نورِ حقیقت
بوی خوش سیمای یار آورده با خود

#هستی_محرابی




#پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم)

باید تو را بالاتر از بالا صدا کرد
باید تو را والای بی همتا صدا کرد
ای رحمه للعالمین ما محمد
ای بی کران باید تو را دریا صدا کرد
ثبت است بر طاق فلک نام بلندت
مثل خدا باید تو را یکتا صدا کرد
ما حلقه بر گوشیم پس یعنی همیشه
مولای من باید تو را مولا صدا کرد
نام تو نقش خاتم پیغمبران بود
باید تو را یس، تو را طه صدا کرد
از بین لب هایت هزاران ماه بارید
هر بار که زهرا تو را بابا صدا کرد
بر موج غم نوح نبی، موسی به دریا
نام تو را وقت عروج عیسی صدا کرد

نام تو حلال تمام مشکلات است
راه نجات مؤمنین و مؤمنات است

از جمله ی پیغمبران سر می شوی تو
یعنی که از خلقت فراتر می شوی تو
تو خاتم پیغمبرانی یا محمد
با حاصل آن ها برابر می شوی تو
وقتی خدا زهرا به تو بخشید یعنی
سر رشته ی آیات کوثر می شوی تو
«معراج تازه ابتدای راهتان است»
بین حرا وقتی پیمبر می شوی تو
در کوچه های قلب ما با خنده هایت
پرواز تا خورشید را پر می شوی تو
آقا هنوز عطرت میان شهر جاری است
با سیب زهرایی معطر می شوی تو
جان تو و جان علی نفسی است واحد
وقتی که با حیدر برادر می شوی تو

نام علی وقتی که از نامت جدا نیست
گاهی محمد را علی گفتن خطا نیست

همتایت ای والای بی همتا علی بود
مولای مولا تو، به ما مولا علی بود
بالاتر از بالاتر از بالا تو بودی
بالاتر از بالاتر از بالا علی بود
زیباتر از زیباتر از زیبا تو بودی
زیباتر از زیباتر از زیبا علی بود
ما از لب حق گوی تو این را شنیدیم
چرخیده حق دور علی، هر جا علی بود
این نور را بعد از تو حتی کور هم دید
حق با علی حق با علی حق با علی بود
وقت جدایی در شب معراج حتی
ذکر خدا هم با رسولش یا علی بود
در چین پیشانیت غم پیدا نمی شد
در لشکر تو یا محمد، تا علی بود

شکر خدا نام علی ذکر لب ماست
عشق علی و فاطمه نان شب ماست

عشق تو در جان علی، در جان زهراست
عشق تو ایمان علی، ایمان زهراست
ای سر لولا بین لبخند تو مستور
مستور لبخند تو در رضوان زهراست
نور خدا جاریست در پیشانی تو
روی تو بدر کامل تابان زهراست
یک قطره از آب وضویت را گرفتیم
دیدیم آری، کوثر قرآن زهراست
خیلی گرفتارم ولی این بار را هم
آقا قبولم کن، بگو مهمان زهراست
وقتی شما مهمان زهرایید یعنی
امید عالم سفره احسان زهراست
قبر شهید بی پلاک خفته در رمل
پائین پای تربت پنهان زهراست

باید که بر بالای هر منبر بگوئیم
تو یادمان دادی به او مادر بگوئیم

وحید محمدی




#پیامبر_اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)



امروز نوشتند کبوتر شدنم را
پروازکنان راهى دلبر شدنم را
چشمان من از شوق، مهیاى شراب است
مدیون توأم لذت ساغر شدنم را
آنقدر نرفتم ز در خانه گرفتم
تا روز ابد سائل این در شدنم را
گفتند برو نوکر صاحب‌کرمى باش
دادم به شما نامه‌ى قنبر شدنم را
یک‌عمر به دور سر تو گرد طوافم
امضا بزن از اهل جهان سر شدنم را
باید که بگوش همه حالا برسانم
فوراً خبر مست پیمبر شدنم را
خوب است بدانید به دربار رسیدم
تا پشت در احمد مختار رسیدم

روزى که تو از راه رسیدى دل ما ریخت
خیر قدمت وِلوله در أرض و سما ریخت
کفار هم از بودن تو بهره گرفتند
باران کرامات تو آقا همه‌جا ریخت
مکه ز نفس‌هاى تو توحید سرا شد
از بس‌که به هر جا گذرت عطر خدا ریخت
دیدند به ایوان مدائن ترک افتاد
از هیبت سبحانى تو بت‌کده‌ها ریخت
پیچید در عالم خبر آمدن تو
تا صبح در خانه‌ى تو خیل گدا ریخت
گر اهل مناجات شدیم علتش این بود
الطاف تو در کاسه‌ى ما شوق دعا ریخت
با امر شما ساعت خورشید عوض شد
حتى جهت حرکت خورشید عوض شد

تا هست خدا نام تو برجاست یقیناً
بر دامن تو دست گداهاست یقیناً
در کشور ما اسم تو در صدر اسامى است
چون نام محمد شرف ماست یقیناً
یک عمر پناه غم تو چادر زهراست
پس دختر تو ام ابیهاست یقیناً
فهمیده‌ام از بوسه‌ى هر روزه به دستش
آرامش تو حضرت زهراست یقیناً
وقتى همه‌جا ورد زبان تو على بود
یعنى که وصى، حضرت مولاست یقیناً
هربار که در جنگ به کار تو گره خورد
شمشیر على حل معماست یقیناً
با تیغ کج آورده به حیرت همگان را
خم کرده قد و قامت شمشاد قدان را

ما تا به ابد دست به دامان شماییم
خاریم ولى جزو گلستان شماییم
خشکیم، کویریم ولى شکرگزاریم
صد شکر که لب‌تشنه‌ى باران شماییم
از رى به امیدى در این خانه رسیدیم
راهى بده آقا همه مهمان شماییم
اى کاش که ما را به غلامى بپذیرد
تا فخر کنیم اینکه غلامان شماییم
ما شیعه شدیم از کرم حضرت صادق
مؤمن به تعالیم و مسلمان شماییم
ارث از تو گرفتیم که بى‌تاب حسینیم
دل‌سوخته‌ى دیده‌ى گریان شماییم
از یُمن روایات شما روضه‌نشینیم
در بَندِ حسینیم و گرفتار ترینیم

سیدپوریا هاشمی





#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله


جبریل اذان گفت و ز دستم قلم افتاد
صدلرزه به هرمیکده در جامِ جم اقتاد
یک نعره ی غوغا به حریمِ حرم افتاد
تنها نه عرب، بلکه به ملک عجم افتاد
 
دیدم که ز خورشید شعاعی فَوَران کرد
جبریل به دورِ سرِ کعبه طَیَران کرد

با آمدنش، یکسره، بی چون و چرا سوخت،
تنها نه که در، بلکه همه پنجره ها سوخت،
ای من به فدای قدمش "بتکده ها" سوخت
با آمدنش زیر و بمِ فتنه سرا سوخت

آمد که پرستیدن حق راه تو باشد
همراه خدا باش که همراه تو باشد

با حکمِ خداوند شده رهبر اسلام
آزادی انسان به زمین؛ پیکر اسلام
قرآن و ولایت شده دو شهپر اسلام
آمد به زمین حضرت پیغمبر اسلام

آمد به زمین شاه نشین دل سرمد
وصفش چه کنم؟ احمد و محمود و محمد

آمد که جهان صلح و صفا داشته باشد
تا یک نظری بر فقرا داشته باشد
آمد که زمین آل عبا داشته باشد
دارد همه چیز انکه خدا داشته باشد

آمد بِنِگارد به همه مصحف هستی
بی وقفه بیایید به الله پرستی

آمد که به ما یاد دهد: طرزِ بیان را
تشریح نماید همه آفاتِ زبان را
یا شیوه ی برخورد به پیشِ دگران را
پس داد بشارت به همه باغِ جنان را

پیغمبر ما احمد مختار؛ نوشته ست:
هرکس به علی دل بدهد اهل بهشت ست

آموزش اسلام خدا، بر همه داده
آرام نشستن به سر سفره ی ساده
حتی روشِ رفتنِ در کوچه و جاده
لبخند زنان ، چهره او پاک و گشاده

لبخندزنان داد جواب تَشَری را
شرمنده کند اصل حقوق بشری را

او آمده تا باز کند عقل و خرد را
تشریح کند آیه ی الله صمد را
تا ما بپرستیم همه ذات احد را
تا آنکه به محشر برسانند مدد را،

در سایه ی اسلام همه تحت حمایت
هستند، ولیکن همه با حُبّ ولایت

فرمود به هرشخص، پیام آور قرآن:
"بنشین و بیاموز تو در محضر قرآن
کشتیّ نجات است، تو وا کن در قرآن"
از اول قرآن شده تا آخر قرآن:

انسانیت و عقل و خرد گرچه مهیاست؛
"معیار قبولی همه، واژه ی تقواست"

#مهران_قربانی
کد مطلب : 289611