شماری از اقدامات علیه این توافق، ترس از فروپاشی احتمالی این توافق را افزایش داده است. این اقدامات شامل وضع تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران در ماه اکتبر، ضبط اموال ایران به اجازه دادگاه عالی آمریکا در ماه آوریل، دستگیری ده سرباز آمریکایی در آبهای خلیج فارس در ماه ژانویه، تهدیدات ترامپ برای لغو یا مذاکره برای توافقی دیگر میشود. در سطوح ریشهای تر، انتظارات ایران برای دستاوردهای اقتصادی پس از برجام و انتظارات آمریکا برای تغییر رفتار ایران در منطقه دست کم تا امروز محقق نشده است.
دو دلیل اصلی برای عملکرد ناموفق برجام این است: نخست، ماهیت خود توافق که فقط برخی نگرانیهای کوتاه مدت را پوشش میدهد و مشکلات استراتژیک و عمیقتر را حل نشده باقی میگذارد. دوم، بازگشت به قدرت تدریجی مخالفان توافق در واشنگتن و تهران است. این دو عامل حیات توافق را به خطر میاندازد.
برجام بیشتر ازدواج صوری بود تا تلاش برای بهبود روابط آمریکا و ایران. هر دو کشور با اهداف و منافع و انتظارات متفاوت پای میز مذاکره نشستند. هدف ایران از مذاکره، بهبود وضع اقتصادی بود. تا کنون ایران دستاورد چندانی از لغو تحریمها نداشته است، چرا که سیاستهای آمریکا مانع از دسترسی ایران به دلار و نهادهای بانکی جهانی میشود. هیاتهای تجاری به تهران میشتابند اما سرمایهگذاری چشمگیری مشاهده نمیشود.کنگره آمریکا هم که قطعنامهای صادر کرده تا بوئینگ نتواند با ایران برای فروش هواپیماهای مسافربری معامله داشته باشد، اقدامی که فراتر از بحث تحریمهاست.
تهران کم کم متوجه میشود که توافق هستهای در رفتار و نگرش آمریکاییهای نسبت به ایران هیچ تغییری ایجاد نکرده است.
آمریکا هم امیدوار بود که رفتارهای منطقهای ایران تغییر کند و به جای آن که رقیب واشنگتن باشد به یک همپیمان تبدیل شود. از سوی دیگر واشنگتن امید داشت که با توافق هستهای، ایران از تغییر رژیم سوریه حمایت کند. دولت اوباما امیدوار بود که این اقدامات همچنین به تقویت اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در تهران بیانجامد و تغییر در سیاست داخلی به کمک اصلاح طلبان، در نهایت سیاست خارجه این کشور رابه نفع غرب تغییر دهد.
عدم پیشرفت در روابط آمریکا و تهران در پسابرجام بیانگر تفاوتهای عمیق سیاسی، ایدئولوژیک و استراتژیک این دو کشور است.
از نظر سیاسی، ایران و آمریکا دو قطب متفاوتند. آمریکا مدعی است که جامعه آزاد و باز دارد و ایران تحت فرماندهی ولایت فقیه اداره میشود که پیرو قوانین اسلامی است. از سوی دیگر، تجهیز و تسلیح کشورهای خلیح فارس از سوی آمریکا خود پیامی تهدید آمیز برای تهران محسوب میشود. بدین ترتیب، برجام نتوانسته محیط استراتژیک، کشورهای خلیج فارس را به نفع ایران تغییر دهد. این خیزش کشورهای عربی بود که موجب گسترش دامنه نفوذ ایران از خلیج فارس تا دریای مدیترانه شد.
در سال گذشته، توافق دستاورهای مثبت اندکی داشته است. درست است که اکنون اظهارات تهدید آمیز کمتری از سوی اسرائیل و آمریکا علیه ایران میشنویم، اما حملات اسرائیل علیه حزب الله و جنگجویان در سوریه نیز کاهش نیافته است. ایران به تعهدات خود در برجام پایبند بوده و حق دارد تجارت نفتی داشته باشد اما تراکنشهای مالی بانکهای بینالمللی در دستان آمریکاست. سرمایهگذاری خارجی که مد نظر بود نیز حاصل نشده است. به جای آن که شاهد، نتایج واقعی توافق باشیم، اغلب ایرانیها از اقدامات آمریکا ابراز نارضایتی میکنند.
به نظر میرسد استراتژی آمریکا ممانعت از دستیابی ایران به منافع برجام باشد، به حدی که ایران هم از تعهدات خود، خودداری کند و سپس واشنگتن به بهانه اقدامات ایران، تحریمهای بیشتری را اعمال کند.