به گزارش
سرویس سیاسی عصر امروز روزنامه اطلاعات در مطلبی تحت عنوان " سیره صلح جویانه پیامبر (ص) " به قلم محمد تقی فاضل میبدی مطالبی را منتشر نموده است که در ظاهر شاید به بعد مهرورزی پیامبر(ص) پرداخت است ولی در باطن هدفش تضعیف راه و مرام پیامبر (ص) و نظام اسلامی می باشد.
بنا بر این گزارش در اینکه از صفات مشترک همه انبیا رحیم بودن و شفقت ورزیدن به همه بشریت است و اینکه آنان برای زدودن رنج وآلام و دفع بلاهای اجتماعی که آدمیان گرفتار آنند تلاش و کوشش کرده اند شکی نیست ولی اینکه اگر دشمنان به حریم مردم و اسلام اهانت کنند و انبیا با آنان مدارا نمایند هم سخنی خلاف واقع و دور از سنت الهی و هدف بعثت انبیا می باشد.
ابتدا به بخشی از این مقاله توجه نمایید:
**پیامبری که بعضاً او را جنگجو معرفی می کنند، در اینجا از طرف خداوند مأمور است که از مخالفان خود درگذرد، علاوه بر گذشت، با آنان مشورت کند.
**رفق و مدارای پیامبر تنها با یاران نبود، بلکه با مخالفان خود که سالها او را مورد اذیت قرار داده بودند، چنین برخوردی داشت.
**بنا به روایت مورخان، پیامبر اسلام هیچ گاه از این اصول اخلاقی عدول نکرد و همیشه مردم را به حسن خلق، مدارا با دیگران و نفی خشونت دعوت می کرد.
**اینکه می توان در هر آیین معتقد به خدا و روز قیامت بود و عمل صالح انجام داد و اهل نجات بود.
**عفو، استغفار برای مخالفان و مشورت با آنان در امور اجتماعی،
**اصل اخلاقی دیگری که در سیره پیامبر اسلام(ص) وجود دارد، شرح صدر است. این اصل در میان پیامبران الهی مشترک است. شرح صدر یعنی اینکه انسان بتواند گفتار و کردار مخالف خود را تحمل کند.
به گزارش عصر امروز در خصوص این اظهارات که ظلم به دین و آیین اسلام و پیامبر اکرم (ص) و رحمت للعالمین می باشد بیان می نماییم:
1- گذشت پیامبر(ص) از مخالفان خود تا جایی بود که این مخالفت به اصل اسلام و شریعت نبوی و جامعه مسلمانان ضربه و لطمه وارد نمی کرد پیامبر(ص) چون از حق خودش می گذشت به صفت هایی که باریتعالی به وی داده است شهره شد و الا همین پیامبر(ص) مامور به این بود که در مقابل کفار با شدیدترین وضع برخورد نماید " اشداء علی الکفار" لذا با کسانی که قصد ایجاد شبهه و هرج و مرج در جامعه اسلامی را داشتند ایشان به شدت برخورد می نمود.
لذا از این روی خدای کریم هم منافقین را از کفار بدتر دانسته و دستور برخورد شدید با منافقین را صادر می نماید چون منافق تحت لوای اسلام به مردم لطمه می زندد لذا اینکه ما در این دو بحث برای خواننده ایجاد شبهه کنیم و به دروغ نسبتهای خلاف به پیامبر(ص) که با همه و حتی کسانی که قصد از بین بردن جامعه اسلامی را داشته اند مدارا داشته اند بدهیم نسبت دروغ به پیامبر(ص) و خدا داده ایم.
2- دستور به نفی خشونت نکته درستی است که پیامبر(ص) می فرمودند ولی اگر افرادی همانند فتنه گران و منافقین 88 به خشونت دست زدند تکلیف چیست؟ جناب فاضل! شما بفرمایید باید همانند گفته برخی از کشیشهای مسیحی طرف دیگر صورت را گرفت و گفت یک سیلی دیگر هم بزنید!
کجا خداوند چنین ظلمی را می پذیرد که شما این نسبت دروغ را به پیامبر(ص) و دین خدا می دهید!
3- راستی اینکه گفته اید می توان در هر آیین معتقد به خدا و روز قیامت بود و عمل صالح انجام داد و اهل نجات بود را با آیه شریفه " وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ " " و هر کس که دينی جز اسلام اختيار کند از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از زيانديدگان خواهد بود " چگونه توجیه می نمایید؟
4- درکجا دستور داده شده است که با منافقین و دشمنان مردم در امور جامعه مشورت شود از این مشورت قرار است چه عایدی به نفع مردم برسد!
5- در خصوص شرح صدر هم همان مطالبی که در خصوص رافت پیامبر(ص) گفتیم وارد است شرح صدر در دعوت به اسلام و دین نه شرح صدر نسبت به توطئه منافقان علیه اسلام و نظام اسلامی!
6- و اگر این افکار شما را در خصوص پیامبر(ص) قبول نماییم پس جنگهای صدر اسلام با منافقین و مشرکان برای چه روی داده است و یا جنگهایی که امیرالمومنین(ع) برای حفظ حکومت اسلامی با مسلمان نماهایی که نفاق در عمق وجودشان ریشه دوانده بود، جنگهایی همچون جمل و خوارج که با بتن مردمی صورت گرفته بود که اکثرا و به ظاهر جزء قاریان و حافظان قرآن بودند!
