توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۵
نفوذ روانشناسی در علوم مدیریت سازمانی
سندرم استکهلم پدیده ای است روانی و در مواقعی که حتی حس وفاداری تا حدی است که از کسی که جان، مال، و آزادی اش را تهدید می کند، دفاع نموده و به صورت اختیاری و با علاقه، خود را تسلیمیش می کند.
نفوذ روانشناسی در علوم مدیریت سازمانی
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز سندرم استکهلم پدیده ای است روانی و در مواقعی که حتی حس وفاداری تا حدی است که از کسی که جان، مال، و آزادی اش را تهدید می کند، دفاع نموده و به صورت اختیاری و با علاقه، خود را تسلیمیش می کند.

علت این عارضه روانی، عموما یک مکانیزم دفاعی دانسته می شود. لازم به ذکر است که این سندرم برای همه گروگان گیرها وگروگان ها پیش نمی آید.. (واژه سندرم استکهلم)

در وضعیت های تهدید و بقا همه به دنبال روزنه امید هستند، نشانه ای هر چند کوچک برای اثبات امید. وقتی گروگانگیر به قربانی کمی محبت نشان می دهد حتی اگر به نفع گروگانگیر باشد، قربانی آنها را به عنوان صفات مثبت زندانبان درک می کند. اجازه استفاده از حمام و خوردن و نوشیدن کافی است تا علائم سندرم بروز کند.

در رابطه با کارکنانی که دچار سندروم استهکلم شده اند، همانند یک گروگان باور دارند باید تحت سیطره این نوع مدیران قرار گیرند در این حالت همدردی نسبت به اینگونه مدیران شکل می گیرد و به صورت غیر متعارف این کارکنان از مدیران خود دفاع می کنند. با جملاتی مثل "می دانم از من بیگاری می کشد و هیچ استقلالی ندارم و تحت فرمان وی قرار دارم ولی هزینه زندگی یا حیات من را تامین می کند."

در این شرایط کارمندان دچار سندرم استکهلم، همه چیز را از دریچه مدیران خود می بینند، بنابراین تلاش می کنند تماس ها و موقعیت هایی که ممکن است مورد هدف سوء استفاده لفظی یا خشونت قرار بگیرد را به حداقل برساند.

در این سندرم کارکنان سازمان که سرخورده از بی عدالتی (به زعم خویش) در سازمان خود می باشند، با به اصطلاح "آدم بدها" که می توان آنها را رقبای خونین سازمان یا گروگانگیر دانست احساس همبستگی بیشتری می کنند و در جهت تامین منافع آنها بر می آیند.

فرزاد رمضانی راد دانشجوی دکترا مدیریت دولتی- گرایش رفتار سازمانی
کد مطلب : 224037