به گزارش
سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز فراوان دیده و یا خود تجربه کردهایم که کارها بر وفق مرادمان نیست. به عنوان یک مسلمان، هم دین و آخرتمان را باید آباد کنیم و هم دنیایمان را اما، گاهی هرچه تلاش میکنیم نه میتوانیم دینمان را سامان دهیم و نه دنیایمان را. این مشکل ابعاد فردی و اجتماعی گستردهای دارد. بسیاری از مسلمانان در زندگی فردی خود دچار سردرگمی، تشتت و نابسامانی هستند و دولتهای اسلامی نیز در اتخاذ سیاستهای کلانی که منافع دین و دنیا را به طور همزمان تأمین کنند، عاجزند.
ما اکنون قصد نداریم این مطلب را از جهت پاسخ به شبهه بررسی کنیم. آخر عدهای همین مسأله را برجسته کرده و میگویند اگر دین اسلام، برحق و خدایش قادر مطلق است، چرا بندگانش در فلاکت و بدبختی و دشمنانش در ناز و نعمت هستند؟ این مغالطهای بیش نیست. نه رفاه اقتصادی نشانه حقانیت است[1] و نه فقر اقتصادی نشان باطل بودن؛[2] چه اینکه نه همه غیر مسلمانها خارج از حوزه دینداریاند[3] و نه همه آنها زندگی مطلوب و مرفهی دارند و نه همه کشورهای اسلامی در همه تاریخ بدبخت بودهاند.[4] اما گذشته از شبهات، برای سامان دادن به زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان، باید ریشه این اختلال شناسایی شود.
پاسخ قرآن به این اختلال
قرآن کریم ریشه این بحران را به ما نشان داده و این سندی بر حقانیت و اعجاز قرآن است که پس از 14 قرن از صدورش، توان حل پیچیدهترین مسائل بشری را دارد. از نظر قرآن کریم این اختلال به دلیل بر هم خوردن تعادل میان دو بعد اصلی انسان است: بعد تمایلات و نگرشها و ساحت عمل. زندگی اسلامی ظرافتهایی دارد و مسلمان باید بتواند میان جنبههای مختلف زندگی، به خصوص رابطه دنیا و آخرت، تعادل و تعامل برقرار کند. در ادامه با ارائه توضیحات، این مطلب روشن خواهد شد.
دو سنت خداوند برای بهبود زندگی انسان
یکی از اساسیترین سنتهای تغییرناپذیر خداوند برای انسانها این است که تا انسان نخواهد و اراده نکند، تغییری در شرایط او ایجاد نخواهد شد. خداوند در قرآن فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛[5] خدا سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند.» همچنین فرموده است: «ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِّعْمَةً أنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّروُا مَا بِأَنفُسِهِمْ؛[6] اين به خاطر آن است كه خداوند هيچ نعمتى را كه به گروهى داده تغيير نمىدهد جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند.»
سنت دیگر خداوند این است که تا انسان تلاش مجدانه نکند، نمیتواند به شرایط مطلوب و زندگی موفق دست یابد. قرآن در اینباره میفرماید: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ؛[7] هركسی در گرو اعمال خويش است» و «أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛[8] براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست.»
ظرافت زندگی مؤمنانه و یک بام و دو هوای مسلمانان!
هر انسانی چه مسلمان و مومن، یا کافر و ملحد برای رسیدن به زندگی ایدهآل باید دو سنت «اراده» و «تلاش» را مدنظر داشته باشد. اما این کار در زندگی مسلمانان دارای ظرافت خاص و نیازمند هوشمندی است. برای مسلمانی که به آخرت ایمان دارد، مهمترین مسأله ایجاد تعادل و تعامل میان دنیا و آخرت است. از دیدگاه اسلامی آخرت گرایی، اصل و اولویت زندگی مومنانه است و همه چیز در راستای آن باید تنظیم شود. از این رو امور دنیایی و مادی در عین اهمیت، تنها وسیله و ابزاری برای رسیدن به سعادت اخروی هستند و اصالت ندارند. به عبارت بهتر حتی جنبه مادی و تلاش دنیایی مسلمان نیز رنگ و بوی خدایی و آخرتی دارد. خداوند با زیبایی هرچه تمامتر این مطلب را در قرآن بیان فرموده است: «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعي لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْيُهُمْ مَشْکُوراً؛[9] و هركس خواهان آخرت است و نهايت كوشش را براى آن بكند و مؤمن باشد، آنانند كه تلاش آنها مورد حقشناسى واقع خواهد شد.»
امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز فرموده است: «إنَّ الدُّنيا لَم تُخلَق لَكُم دارَ مُقامٍ ولا مَحَلَّ قَرارٍ وإنَّما جُعِلَت لَكُم مَجازا لِتَزَوَّدوا مِنهَا الأَعمالَ الصّالِحَةَ لِدارِ القَرارِ فَكونوا مِنها عَلى أوفازٍ ولا تَخدَعَنَّكُم مِنهَا العاجِلَةُ ولا تَغُرَّنَّكُم فيهَا الفِتنَةُ؛[10] دنيا آفريده نشده كه براى شما سراى ماندن و جاى آسودن باشد؛ بلكه گذرگاه شما قرار داده شده تا از آن براى سراى استقرارتان توشه اعمال نيك برداريد. پس در دنيا همواره آماده باشيد؛ و زنهار كه خوشى هاى زودگذر آن شما را نفريبد و افسونگریهايش شما را گول نزند.»
بر اساس مطالب گفته شده ریشه مشکل عقب ماندگی یا درجا زدن مسلمانان، چه در بعد فردی و چه در ساحت اجتماعی این است که میان اراده و عمل آنها تعادل وجود ندارد؛ به عبارت دیگر، مسلمانان دچار یک بام و دو هوا شدهاند. گاهی برخی بر امور معنوی تأکید میکنند و دنیا را فراموش میکنند و بعضی به عکس مسائل مادی را در اولویت میگذارند. انسان مسلمان نمیتواند با دو اولویت زندگی کند. نمیتواند هم آخرت را اصل قرار دهد، هم دنیا را. تا زمانی که انسان اولویت و معیار اصلی زندگیاش مشخص نباشد نه اراده و عزم راسخ از او بر میآید و نه تلاشش به ثمر خواهد نشست.
حقارت زندگی ملحدانه
کافران و ملحدان اعتقادی به آخرت ندارند و سطح فهم و افق فکرشان تنها جنبه مادی و حیوانی زندگی است. هرچند این نوع زندگی، پست و حقیر است و ظرافت و هوشمندی زندگی مومنانه را ندارد اما، زندگی کفار کمتر دچار اختلال است؛ زیرا تمام خواسته و اراده آنها رسیدن به منافع دنیایی است و تمام تلاششان نیز در همان جهت است. بر اساس سنتهای الهی پیش گفته، هرکه عزم راسخ برای امری داشته باشد و همه تلاشش را برای رسیدن به آن معطوف کند، به موفقیت مد نظر خود خواهد رسید. خداوند در این باره فرموده است: «مَنْ کانَ يُريدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُريدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً؛[11] هرکس بهره زندگى دنیاى زودگذر را بخواهد و از سراى آخرت چشم بپوشد، در این دنیا به هر که بخواهیم و هر اندازه بخواهیم، بى هیچ تأخیرى عطا مىکنیم، آنگاه دوزخ را براى او مقرّر مىداریم تا ملامت شده و مطرود از رحمت خدا به آن درآید و به آتش آن بسوزد.»
جمع بندی
مؤمنانه زیستن، اوج هنر انسان و نهایت خردمندی را می طلبد. چه اینکه مسلمان بر اساس تعالیم قرآن و اهل بیت علیهم السلام باید بین دنیا و آخرت رابطه و تعادل برقرار کند و در همه ابعاد زندگی، چه در ساحت نگرش و اراده، و چه در بعد عمل همواره به این رابطه پایبند باشد. بروز کوچکترین اختلال در این رابطه آسیبزا خواهد بود. اما زیست ملحدانه هیچ ظرافت و پیچیدگی ندارد. کفار تکلیف خود را یکسره کرده و آخرتشان را تباه کرده اند؛ لذا تمام همت آنها دنیاپرستی و همه تلاششان برای پوشش دادن جنبه حیوانی زندگی است.
نویسنده: علی روشن
پی نوشت
[1] رک: https://btid.org/fa/news/162427
[2] رک: https://btid.org/fa/news/162421
[3] رک: https://btid.org/fa/news/162180
[4] رک: https://btid.org/fa/news/162184
[5] سوره رعد، آيه 11.
[6] سوره انفال، آيه 53.
[7] سوره مدّثّر، آيه 38.
[8] سوره نجم، آيه 39.
[9] سوره اسراء، آیه 19.
[10] عيون الحكم والمواعظ، ص148.
[11] سوره اسراء، آیه 18.