توصيه به ديگران
۰
چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۷
فیلم خواب زده ها، نشان از خوابزدگی عوامل تولید آن دارد!
خواب‌زده‌ها را می توان یک هجو عظیم همراه با رفتارهای عجیب و غریب آدمها و شخصیتهای دخیل در آن دانست که همگی ایشان غیر از مواضع اروتیک و جنسی سرشار خود (که نشات گرفته از ابعاد قوی و وجوه شهوانی همیشه موجود در آثار صاحبان این اثر است)، اسیر مالیخولیای روایی نویسندگان اثر در مقام صاحبان آن می باشد؛ صاحبانی که به بهانه ی ترسیم مفهوم انسانی و اسلامی حق‏ الناس، خود را به خواب زده و خواب‌زده‌ها را در نازلترین وجه بصری و دراماتیک، با انبوهی از تعالیم مفسدانه همچون عادی سازی روابط دون فرهنگ ایرانی و احکام اسلامی زن و مرد و همچنین قبح زدایی از روابط همزمان زنان و ... به روایت نشسته اند.
فیلم خواب زده ها، نشان از خوابزدگی عوامل تولید آن دارد!
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز خواب‌زده‌ها، عنوان فیلمی سفارشی است که قرار است از کارگردان، نویسنده و تهیه کننده ی آن اعاده ی حیثیت نموده و ایشان را پس از مجعوله ی من مادر هستم تطهیر و بار دیگر بر سر در سینماها و در تیزرهای بین برنامه ی شبکه های مختلف سینما مطرح سازد. لذا از این جهت است که ژانر این اثر سینمایی را به هیچ عنوان نمی توان در دسته آثار دیگر عوامل خواب‌زده‌ها ارزیابی نمود و آن را به عنوان طراز فکری ایشان در ژانر کمدی مطرح ساخت.

خواب‌زده‌ها، با معرفی ناقص و بی سرو سامان کاراکترهای فیلم آغاز و با تمرکز بر کارخانه دار به ظاهر مجردی به نام فيروز نشاط که البته طبق معمول گونه آثار ترسیمی توسط سوسیالیستهای لیبرال مآب سینمای ایران، همه کاره بوده و در خفی، اوج بی اخلاقی و بی بندوباری را طی می نماید، با زنی جدید الورود در زندگی خود به نام پیشو که البته نامی اتقاق خلوتی از برای اوست آشنا می شود؛ زنی که تحقق منویات فيروز مبنی بر احاطه اش را در گرو موافقت بر سرمایه گذار او بر تولید آثار خواننده جوان رپی با نام هنری دیازپام گذاشته و در این مسیر اگر چه در خفی پیشو و دیازپام سر و سری با یکدیگر دارند، اما در ظاهر پیشو به نوعی شریک جنسی فيروز معرفی می گردد؛ شریکی که تاریخ مصرف او به هنوز به پایان نرسیده و در خانه و کاشانه ی فيروز همچنان ورود و خروج دارد.

عدم توان صاحبان اثر در تقویت درام و ترسیم کیسیتی و کجایی کاراکترها، با رویای فيروز نشاط در حالت خلسه وارد مرحله ای جدید مادر مرحوم فيروز می شود؛ مادری مقتدر که گوش او را در خواب می گیرد و می گوید تا فردا شش صبح وقت دارد از کسی که دل او را شکسته حلالیت بطلبد و گرنه میمیرد و به جهنم می رود؛ سخنی که نویسنده در مقام تعمیم آن به مردمان کل شهر برآمده و فردا صبح همگی این خواب را دیدهاند و از گفته های مادر فيروز مطلع می باشند؛ گفته هایی که مصداق آن نازگل مشرقی است و از این جهت فيروز در صدد کسب حلالیت از او برآمده و در نهایت هم به گونه ای حشو و زاید و در مطلق بی نظمی آکنده با هرج و مرج دراماتیک موفق به آن می شود.

بر این اساس خواب‌زده‌ها را می توان یک هجو عظیم همراه با رفتارهای عجیب و غریب آدمها و شخصیتهای دخیل در آن دانست که همگی ایشان غیر از مواضع اروتیک و جنسی سرشار خود (که نشات گرفته از ابعاد قوی و وجوه شهوانی همیشه موجود در آثار صاحبان این اثر است)، اسیر مالیخولیای روایی نویسندگان اثر در مقام صاحبان آن می باشد؛ صاحبانی که به بهانه ی ترسیم مفهوم انسانی و اسلامی حق‏ الناس، خود را به خواب زده و خواب‌زده‌ها را در نازلترین وجه بصری و دراماتیک، با انبوهی از تعالیم مفسدانه همچون عادی سازی روابط دون فرهنگ ایرانی و احکام اسلامی زن و مرد و همچنین قبح زدایی از روابط همزمان زنان و ... به روایت نشسته اند.

البته باید توجه داشت که خواب‌زده‌ها، اگر چه داستانی لجام گسیخته و ساختار ضعیفی دارد که با حضور غیر واقعی و نچسب امثال ابر و بیات به عنوان بازیگران سرگردانی که نه کارگردان توان بازی گرفتن از آنها را دارد و نه خود آنها از چنان هنرمندی ذاتی برخوردارند که (مثلا بیات به عنوان زنی چهل و دوساله در نقش دختری بیست و پنج ساله با رفتار دخترکان دبیرستانی) ایفای نقش کنند؛ اما حضور بازیگران کاربلدی همچون فرهاد اصلانی و اکبر عبدی، خمودگی اثر را کاسته و این در حالی است که تعمد جریانات خاص سینمایی (بویژه پس از اعطای نشان دولتی درجه یک فرهنگ و هنر توسط احمدی نژاد به اکبر عبدی) بر دو جنسه نمودن بازیگران حرفه ای و منحصر به فرد و کم حاشیه ی سینمای ایران همچنان ادامه داشته و موجب ظهور اکبر عبدی توانمند در نقش دو خواهر، یکی متجدد و دیگری سنتی در خواب‌زده‌ها گردیده است.

در مجموع خواب‌زده‌ها نمونه ای روشن از جمع بین رسانه ی ملی و سینما است که محصول آن صرف نظر از تبیین سطح و میزان عدم دقت و فهم عمیق صاحبان اثر از مبانی ارزشی ایران و اسلام، عمق فاجعه ی موجود در سیمای جمهوری اسلامی را تعیین و ترسیم می نماید و مشخص می سازد که چگونه یکی از مدیران ارشد رسانه ی ملی (که از سال ۱۳۸۴ مدیر گروه فیلم و نمایش شبکه چهار بوده و در سال ۱۳۹۱با حفظ سمت مدیر گروه مجموعه‌های تلویزیونی شبکه اول سیما نیز شده، در مقام نویسنده و تولید کننده خواب‌زده‌ها همچون دو اثر فاخر پیشین خود، یعنی قصه پریا (به عنوان فیلمی که در سال ۱۳۸۹ ساخته شد و سپس مسرقه بودن داستان آن خبرساز گردید) و من مادر هستم (به عنوان فیلمی که در سال ۱۳۸۹ تولید و به صراحت تقابل با احکام اسلامی را در دستور قرار داده و جو جامعه را در زمان اکران عمومی خود متشنج ساخت) که اتفاقا نویسندگی آنها را نیز همچون خواب زده ها با زوج هنری خود لیلا لاریجانی، به سرانجام رسانده و کارگردانی آنها را نیز همواره فریدون جیرانی برنامه ی هفت پیشین رسانه ی ملی عهده دار بود) از افکاری سخیف و عقایدی دون برخوردار می باشد؛ افکار و عقایدی که ظهور و بروز آنها در رسانه ی ملی همواره موجب نزول اجلال و وهن نظام جمهوری اسلامی در منظر عمومی شده است.
کد مطلب : 94931