توصيه به ديگران
۵
شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۰۴
نقش مردم در حکومت اسلامی و غیر اسلامی
آنان كه در قبرستان تاريك به ظاهر خفته‌اند، اگر بيدار شوند و زبان باز كنند، شايد اين جمله را فرياد زنند: در زندگي‌تان پرچم سفيد تسليم را جز براي اهل سلام بالا نبريد تا آسيب نبينيد. پس سلام بر اهل سلام.
نقش مردم در حکومت اسلامی و غیر اسلامی
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز پیکار به اختیار نظری و پیکار به فرمان عملی درآشکار و پنهانی با آنها که ظلم را رواج می دهند و دفاع از مظلومان و گرفتن حقوق محرومان مانند: افشای نجومی ها و یا افشای هویت و مکان تروریست ها و یا کمک به همسایه ها از هر مذهب و دینی که باشند و ... توسط مردم با احساس وظیفه عمومى واقعاً آتش به جان خیلی ها انداخت و البته بسیارآتش ها نیز خاموش می کند.
 
يارى مردم که نباشد هیچ حکومتی برپا نیست چه اسلامی باشد و چه غیراسلامی. حکومت بی وفادار و اقبال مردمی همچون خاکستری بر سر راه بادها است که نه تنها از خودی ها خورده است بلکه از بیرون هم زده می شوند.
 
تبیین نقش مردم در حکومت ها ضروری است و هر ذهن بیداری می پذیرد که اجراى عدالت و دفاع از محرمان و کم درآمدها و رسیدگی به بیچاره ها و مبارزه با دزدها و مستلب ها و مختلس ها، همچون ساير مسائل که معیشت و معاد به آنها گره خورده است البته در صورت مبسوط الید بودن و قدرت انجام برعهده ی علما و رهبران دينى است.
 
اما وظيفه حفظ و نگهداری حكومت ها به عهده مردم است پس تنها وظیفه حاکمان بر مردم و مسئولان آنها نسیت که حکومت داری کنند بلکه مردم در حکومت داری نقش کلیدی دارند.
 
در نهج البلاغه از اميرمنطق و بیان حضرت علی(علیه السلام) هست که فرمود: « و ما أخذَ اللّه‏ُ على العُلماءِ ألاّ يُقارُّوا على كِظَّةِ ظالمٍ، و لا سَغَب مظلومٍ، لألقَيْتُ حَبْلَها على غارِبِها». یعنی: اگر خدا از علما و رهبران دينى پيمان محکم مبارزه با تجاوز ها و سرخوشی ظالمان و گرفتن حقوق از کف رفته محرمان را نمى‏ گرفت، افسار اين حكومت را که در دست گرفته ام از دستم خارج می کردم  و بر گردنش گذاشته و آن را رها مى‏ كردم.
 
وفادارى و حضور و همكارى مردم ریشه ی هر حكومت طاغوتی و پادشاهی را می خشکاند .به حکم عقل  بعد از برپا شدن حكومت نسبتاً مطلوب، همه اعم از مرد و زن و پیر و جوان برای اجراى حدود الهی و پشتیبانی از حکم اسلامی و اجرای آن که مربوط به انسان با خدایش و احکام مرتبط با انسان با خودش و احکام در ارتباط با انسان با دیگران است باید پیش قدم شوند.
 
فقط درصورتی استمرار دستاورد ها امکان پذیر است که این آمادگى همه جانبه باشد تا اين رویداد اجتماعى بزرگ در حوادث مختلف رکود و ایستایی نداشته باشد و به بن بست نرسد.
 
خلاصه اینکه: بزرگان، یک کشور هم پا می خواهد و مردم باید با آنان نه یک قدم عقب تر و نه یک قدم جلوتر همراه و هم پا شوند و همواره به آرمان ها دست وفاداری بدهند یعنی اینکه از اوامر و نواهی و نظرات و پيشنهادات و حتی انتقادات آنان بدون ادبار پيروى و استقبال كنند.
 
توجه به این نکات ضروری است و اين مهم بر سه اساس استوار است:
 
اول: مقاصد و اهدافی كه مصلحت سنج ها می گویند وظيفه های مهمی را برای مطالبه گری مردم و حتی نخبگان مشخص می کند؛
 
دوم: زنده کردن مبانی و زنده نگه داشتن اصول وفروع و ارزشهای به یادگار مانده از انبياء و امامان و علما و رهبران دينى گذشته و امروز انکار ناپذیر است.
 
سوم: فرمانبردارى و ایستادگی و وفادارى مردم با رهبرى برای کم کردن مشکلات و  تمدن سازی.
 
در صورتى كه اين سه شرط محقق نشود، نه تنها هیچ وظیفه ای بر عهده بزرگان دين نیست، بلكه حتی تکاپو برای آن کم ارزش می شود به این دلیل که این بی اعتنایی ها موجب از بین رفتن استدراجی ارزشها الهی نیز می شود.

حجت الاسلام محمد ادریسی
کد مطلب : 204463