توصيه به ديگران
۰
چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۰۷
پالس های سیاسی غلط داخل ایران به اروپا و آمریکا
یکی از محورهای مهم دیپلماسی در دنیای امروز نحوه ارتباط با خارج از مرزها و کشورهای همسایه و منطقه و جهان می باشد. انقلاب اسلامی که به معنای واقعی آن انقلابی تمام عیار بود تمام معیارهای عادی دیپلماسی جهانی را درهم شکست و مبانی جدیدی را در برقراری روابط سیاسی با دیگر کشورها بازخوانی کرد.
پالس های سیاسی غلط داخل ایران به اروپا و آمریکا
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز ظاهرا ما ایرانیان برای یاد گرفتن نوعی دیپلماسی بومی که همگام با فرآینده سیاسی جهانی بتواند حافظ منافع اسلامی و ملی ما باشد راه درازی در پیش داریم و باید همچنان در این راه با روش آزمایش و خطای محورهای اصلی این نوع دیپلماسی را یاد بگیریم و سوگمندانه هر دولتی که در پاستور مستقر می شود نمی تواند و یا کسر شان سیاسی خود می داند که از تجربیات دولت های ماقبل خود بهره ببرد مگر آنکه نوعی زبان مشترک با آنان در خود احساس کند. 

یکی از محورهای مهم دیپلماسی در دنیای امروز نحوه ارتباط با خارج از مرزها و کشورهای همسایه و منطقه و جهان می باشد. انقلاب اسلامی که به معنای واقعی آن انقلابی تمام عیار بود تمام معیارهای عادی دیپلماسی جهانی را درهم شکست و مبانی جدیدی را در برقراری روابط سیاسی با دیگر کشورها بازخوانی کرد.

مواردی همچون:
. صریح بودن در بیان اهداف و منافع اسلامی و ملی انقلاب اسلامی و حکومت منبعث از آن/
. ظلم ستیزی و استکبار ستیزی با تمامی مظاهر آن در هر کجا و هر زمان که قوم و ملتی تقاضای کمک و مساعدت نماید/
. سیاستمداری به مفهوم واقعی آن به این معنی که سیاستمداران انقلاب اسلامی به سیاست نه معنای سیاست بازی با انواع وسایل و روش های متضاد با مبانی جمهوری اسلامی و رسیدن به هدف با هر وسیله ای، که تعریف سیاست در مدرسه امورخارجه انقلاب اسلامی اعتقاد اساسی به امت واحده اسلامی در سرتاسر جهان و تعریف منافع ملی بر حول محور منافع امت اسلامی می باشد /
. اگرچه در دیپلماسی رسمی هم راه کارهایی برای حمایت و هدایت امت اسلامی به سمت و سوی تحقق جامعه و تمدن اصیل اسلامی مد نظر است لاکن تغییر زیادی را نمی توان در این حوزه در اصول و مبانی دیپلماسی رسمی در طول سده های گذشته تا به امروز مشاهده نمود اما دیپلماسی عمومی که ناظر بر استفاده از تمامی مظاهر، وسایل و نمادهای تمدن امروزی در جهان می باشد همگام و همراه با تمدن و تکنولوژی امروزی راه های نوینی را تجربه می کند که اثرات عمیقتر و گسترده تری به نسبت دیپلماسی رسمی بر افکار عمومی انسانهای کره زمین با هر نژاد و قوم و زبانی برجای می گذارد که هر تحلیل گر مبسوط الیدی باید در بیان مطالب خویش به آن توجه کند.
 
مواردی چون گسترش نشریات مکتوب، فضای مجازی و اینترنت و... گسترش سواد و اگاهی عمومی مردم از وقایع جهانی در کمترین زمان و ارزانترین هزینه ها و...همه و همه نشان دهنده اهمیت دیپلماسی عمومی  می باشد/

. و هر دولت و ملتی که بتواند به نحو احسن از این نوع دیپلماسی بهره ببرد خواهد توانست بعنوان قدرتی جهانی و مستقل از دیگر قدرتها نوعی گفتمان جهانی را برای خویش تعریف کند و در مقابل هر ملت و بخصوص هر دولتی هم که کماکان در چارچوب بسته دیپلماسی رسمی گیر کند و اجرایی کردن تمام استراتژی ها و رسیدن به اهداف خود را در میان این نوع دیپلماسی جستجو کند مانند گوی فلزی خواهد بود که در میان دو قطب آهن ربا گیر افتاده باشد و تغییر هر یک از قطبین آهن ربا می تواند گوی موصوف را به چپ و راست متمایل و یا به پایین سرنگون سازد.

سوگمندانه جریان دولت هفتاد دو ملت اعتدالیون و اصلاح طلبان علیرغم اینکه در دولت های قبلی، هم گقتمان های عملگرایی و تکنو کراتی سازندگی، هم  سیاست بازیهای افراطی و حمله به فرهنگ اسلامی – ایرانی اصلاحات و عدالت خواهانه احمدی نژاد را دیده و با تمام اسناد و مدارک در اختیار، نقششان را در خدمات دهی رفاهی و معیشتی مردم دیده بودند در یک غافلگیری انتخاباتی و غیر قابل باور برای خودشان پاستور نشین شدند ولی نتوانستند تاکنون برنامه ایی که بتواند حاصل جمع تجربیان موفق و ناموفق دولت های ماقبل خود را بازسازی و در اداره کشور بکار گیرند و همین امر باعث شده است تا با نگاه مطلق به خارج برای شکوفایی اقتصاد و معیشت کشور، جریان یک سویه ی  پالس گونه که ناشی از ضعف طرف ایرانی انگاشته می شود از سوی برخی سیاستمداران و دولتمردان به سمت غرب و آمریکا ارسال شده و در میانه رفتارهای بیگانگان احساسی از ذهن خوانی و پیش خوانی غرب درباره حرکت های آینده ایران در منطقه و جهان بوجود آورد.

یادمان نمی رود این ادعا در مواردی چون: خزانه خالی و ادعای کشورهای عربی در باره سه جزیره ایرانی، قدرت نظامی غرب در مقابله با نیروهای مسلح ایران ( در سخنرانی روزهای گذشته ترامپ در سازمان ملل هم این ادعا و نشانه کاملا در رابطه با ارتش آمریکا و ایران احساس شد)، نقش انتخابات در بازگشت ایران هراسی و حذف دولت مستقر و جایگرینی آن با دولتی رادیکال و مخالف منافع غرب در ایران در محافلی مانند اجلاس داووس شنیده شد.
 
در اینجا اجازه دهید با در نظر مواردی که در سطور بالا به آن اشاره کردیم به چند نمونه واضح و آشکار دیگر از این گونه پالس ها اشاره کرده و با نتیجه گیری پایانی، قضاوت را به خواننده واگذار کنیم:

*در مناظره تلویزیونی دوم، روحانی در انتقادی آشکار به برنامه موشکی کشور، گفت:" جایی که خواستند برجام را به هم بزنند، دیدیم چه کار کردند؛ آمدند شهرهای زیرزمینی را نشان دادند تا برجام را به هم بزنند، روی موشک شعار نوشتند تا برجام را به هم بزنند! برای اینکه ما نتوانیم از برجام صددرصد استفاده کنیم." سخنانی که انتقادات و گلایه های بسیاری را از سوی طیف های سیاسی مختلف از وجه المصالحه قرار دادن توان دفاعی کشور برای دعوای سیاسی توسط رییس جمهور به دنبال داشت.

*در زمینه حقوق بشر، که حوزه دیگر فشار بر جمهوری اسلامی ایران از سوی نظام سلطه برای به سرانجام رساندن یک برجام دیگر است، آقای روحانی در سخنرانی های انتخاباتی خود در شهرهای مختلف کدهایی داده است. او در سخنرانی خود در ۱۷ اردیبهشت در ارومیه گفت:
" ۲۹ اردیبهشت روزی است که ما باید راه خود را به مردم‌مان و جهانیان اعلام کنیم. راه ما وحدت اقوام ایرانی است. ما نمی‌خواهیم فارس و ترک باشد. نمی‌خواهیم ترک و کرد باشد. ما ایران متحد می‌خواهیم. ما همانطور که در سال ۹۲ وعده دادیم کرسی زبان ترکی در دانشگاه ارومیه و کرسی زبان کردی در دانشگاه سنندج ایجاد کردیم. ما ملت صد در صدی را می‌خواهیم. آنها که می‌خواهند بین ما فاصله ایجاد کنند ما یک ملت واحد و یک مشت گره کرده در برابر بدخواهان هستیم. امروز روز تصمیم ماست."

* در مقصد بعدی کمپین انتخاباتی خود یعنی همدان همین را تکرار کرد:
" ۱۲ روز دیگر باید راهمان را به جهانیان یکبار دیگر اعلام کنیم. ما انحصارگرایان را نمی‌خواهیم. ما آنهایی که پشت میز نشسته‌اند و حکم صادر کرده‌اند، نمی‌خواهیم. راه ما مشخص است. راه ما همزیستی مسالمت آمیز میان اقوام ایرانی است. ما نمی‌گذاریم درصد درست کنید. ما ملت صد در صدی هستیم. ملت ایران با حقوق شهروندی واحد راه مان را ادامه می دهیم."
 
* همین سخنان را چند ساعت بعد در کرمانشاه تکرار کرد:
" ما ۲۹ اردیبهشت را برای تساوی حقوق شهروندی تمام اقوام ایرانی می خواهیم. ما می خواهیم تمامی مردم ایران، شیعه و سنی و اهل حق، از حقوق مساوی برخوردار باشند. ما نخواهیم گذاشت نمی خواهیم درصد درست کنیم، ما ملت صد درصد درست کنیم."
 
*روحانی با تکرار تلویحی همه اتهامات کذب و ناجوانمردانه حقوق بشری که در همه این سال ها از سوی دشمنان انقلاب ایران علیه کشورمان بیان شده، چنان سخن می گوید که گویی چیزی به نام حقوق اقوام و مذاهب در جمهوری اسلامی وجود نداشته و ندارد و اوست که احیاء کننده و ارایه دهنده حقوق به اقوام و مذاهب ایرانی است!
 
*اما «پالس» بسیار مهمی که روحانی در لابه لای سخنان تبلیغاتی خود(ظاهرا به مخاطبانی بیرون از ایران) داد و گویی چندان به چشم نیامد، جملاتی در سخنرانی او در همدان بود:
" همه جوانان و غیورمردان و زنان که می دانند عده ای دومرتبه می‌خواهند اختلاف و تنش را در منطقه بیشتر کنند و همه آنهایی که می‌دانند عده‌ای می‌خواهند آرامش کشور را برهم زنند، بدانند ما برای ایجاد امنیت، آرامش و آزادی به پای صندوق رأی می‌رویم. برای پیشرفت ایران عزیز به پای صندوق رأی خواهیم رفت و برای اشتغال جوانان، مدیریت جوانان و اشتغال زنان پای صندوق رأی می‌رویم."
 
در پایان نوشتار و از باب نتیجه گیری یک سئوال بزرگ در برابرمان رخ می نماید و آن اینکه پالس های ضعیف پنداری قدرت و دولت ایران در موضوعات مالی و پولی و نظامی آنهم در حالتی که توان هسته ای و فضایی، نظامی و علمی کشور در روندی رو به رشد یکی پس از دیگری پله های ترقی را می پیمود و همین امر موازنه قوا را در مذاکرات هسته ای و در برابر پالس های قدرت نمایی غرب و آمریکا در موضوعات تحریمی و بانکی و پولی برقرار می ساخت و به زعم آقایان توانست " خورشید برجام" را به پرتو افشانی! برساند، و اما حالا که بد عهدی آمریکا و بطور قطع و یقین اروپا بر همگان مشخص گردیده است حسن روحانی که در سخنرانی سازمان ملل " آمریکا را در صورت خارج شدن و نقض برجام " تهدید به برخوردهای قاطع می کرد با کدام اهرم هایی این تهدید را عملی خواهد ساخت آمریکا نشان داد که هم می تواند و هم انجام می دهد اما حسن روحانی چگونه تهدید خود در صورت ادامه بد عهدی های آمریکا که حتما هم ادامه خواهد داد عملی خواهد ساخت ؟

سئوالی که بزودی جواب آنرا از حسن روحانی دریافت خواهیم کرد. لکن بنظر نگارنده دوران پالس دادن گذشته است و روحانی فرصتی برای ادامه اینکارها نخواهد داشت فضای مجازی پر است از پالس هایی که به سمت داخل و خارج از سوی دولتمردان و حامیانشان ارسال گردیده است. پالس دادن عملی است که از فرآیندهای مهندسی دیجیتال به حوزه سیاست وارد شده است اما فقط در تعریف نه در محتوا و قطعا در این امر همانگونه که اشاره کردیم توازن قوا حرف اول را در مذاکرات سیاسی و حفاظت از منافع ملی می زند حالت و مواضع و سخنان روحانی و تیم همراهش را شاید در نیویورک به نوعی "لاف در غریبی زدن" کشانده است.

رضا احمد زاده
کد مطلب : 229647