توصيه به ديگران
۰
شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۲۵
کسانی که از رای خود پشیمان شده‌اند، درک نادرستی دارند!
یکی از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب نوشت: کسانی که می‌گویند(از رای خود) پشیمان شده‌اند، بیش از آنکه بدذاتی یا ناتوانی رای‌گیرنده را اثبات کنند، کم‌اطلاعی و درک نادرست خود از سیاست را اثبات و اعلام کرده‌اند.
Share/Save/Bookmark
به گزارش عصر امروز، عباس عبدی از  از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: دولت در روزهای گذشته از حیث برخی عملکردها یا سیاست‌های اقتصادی مورد انتقاد جدی حتی طرفدارانش قرار داشت. بطوری که می‌توان گفت نوعی نهضت سیاسی شکل گرفت که می‌توان آن را در ذیل عنوان «من پشیمان می‌شوم، پس هستم!» صورت‌بندی کرد. برخی حتی پا را فراتر گذاشتند و مدعی شدند که فریب خورده‌اند.

 
  * اینها همه نشانه‌ای از نارسایی‌های سیاست نزد کنشگران جامعه ما است. البته بسیاری از این اظهارات مقطعی و گذراست ولی در هر حال عوارض خود را دارد. کسانی که از رای ٢٩ اردیبهشت خود اظهار پشیمانی می‌کنند، دچار همان اشتباهی می‌شوند که برخی سیاستگذاران دولتی مرتکب می‌شوند.

 
* هر دو طرف گمان می‌کنند دولت و ریاست‌جمهوری یک خودروی آماده‌ای است که رانندگی آن پس از انتخابات تحویل فرد پیروز می‌شود و اوست که می‌تواند خودرو را به هر جایی که خواست براند. ادبیات هر دو طرف نیز کمابیش چنین برداشتی را تایید می‌کند. 


* دولت و رییس‌جمهور گمان می‌کنند که پس از انتخابات می‌توانند به درون ادارات دولتی خزیده شوند و هر تصمیمی را که خواستند اتخاذ کنند. مردم هم چاره‌ای جز حمایت ندارند، چون پیشاپیش رای داده‌ و حمایت خود را ابراز کرده‌اند.


* این بخش از مردم رای‌دهنده که فوری پشیمان می‌شوند نیز دقیقا همین تصور را دارند. آنان به اظهارات انتخاباتی نامزد مورد حمایت خود اعتماد می‌کنند. پس از یک ساعت در صف ایستادن و انداختن یک رای گمان می‌کنند کلید خودروی موفقیت را به دست رییس‌جمهور داده‌اند و از حالا به بعد اوست که باید به تنهایی یا با همراهی همکارانش تمامی وعده‌های داده شده را  در نخستین فرصت برآورد کند. این نگاه نزد هر دو طرف به بن‌بست می‌رسد، همچنان که در مورد دولت موجود رسیده است.

 
* یک سیاستمدار برجسته سیاستمداری نیست که بهترین تصمیم را روی کاغذ بگیرد. بهترین سیاستمدار کسی است که این تصمیم را از دل طرفدارانش بیرون بکشد، گویی که تصمیم را آنان اتخاذ کرده‌اند. افول و سقوط سیاستمداران از روزی آغاز می‌شود که با طرفداران پای‌کار خودش قطع ارتباط کند، به‌طوری که آنان در شکل‌گیری هیچ تصمیمی حضور و مشارکت نداشته باشند. مشکل مهم این است که رای دادن مثل خرید و فروش نیست که نامزد ریاست‌جمهوری برنامه‌ای عرضه کند و ما نیز با رای خود آن را بخریم، سپس منتظر تحویل کالا باشیم.

 
* نگاه دولت به انتصابات و مدیریت اقتصادی جامعه، نگاهی بروکراتیک است. همانطور که در یک کارخانه می‌توانیم هر کس را معاون یا مدیر خود کنیم، گمان می‌کنیم که در دولت نیز قادر به انجام چنین کاری هستیم. البته قادر هستیم ولی باید منتظر تبعات آن نیز باشیم. هنگامی که برخلاف نظر قاطبه اقتصاددانان کسی را مصدر کار می‌کنیم، در ابتدا و به ظاهر مشکلی پیش نمی‌آید ولی هنگامی که نخستین تصمیم مناقشه‌برانگیز را به دور از مشارکت نخبگان اتخاذ می‌کند، به یکباره سیل تهاجم علیه آن فرد و تصمیم او سرازیر می‌شود و گمان می‌کنیم که این کار توطئه مخالفان است، در حالی که چنین نیست، این محصول قطع ارتباط با جامعه و نخبگان و حامیان دولت است. اگر این رابطه برقرار باشد، حتی تصمیمات ضعیف نیز مورد حمایت قرار می‌گیرند و اگر این رابطه قطع شود، بهترین تصمیمات نیز ممکن است با مخالفت مواجه شوند.

 
*کسانی که می‌گویند پشیمان شده‌اند، بیش از آنکه بدذاتی یا ناتوانی رای‌گیرنده را اثبات کنند، کم‌اطلاعی و درک نادرست خود از سیاست را اثبات و اعلام کرده‌اند.
کد مطلب : 224552