توصيه به ديگران
۰
يکشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۵
معمای گازانبر و ادعای آزادی بیان در دولت روحانی
دولت یازدهم کم کم به پایان عمر خود نزدیک می شود و 29 اردیبهشت ماه 96 قرار است برگ دیگری از تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی ورق بخورد. آنگونه که مرسوم است، بازار ارزیابی عملکردها در حوزه های مختلف، در این چند ماه پایانی داغ است.
Share/Save/Bookmark
به گزارش عصر امروز اگرچه تکیه اصلی حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی بر روی مسائل اقتصادی بود و آن را مستقیماً به پرونده هسته ای گره زد تا نهایتاً واقعیتی به نام «برجام» شکل بگیرد، اما شاید این روزها و در بحبوحه داغ شدن بحث بر سر کنسرت ها و دغدغه بخش قابل توجهی از مقامات دولتی در این زمینه، بد نباشد به ارزیابی عملکرد دولت در این حوزه نیز پرداخت.

با ذکر این توضیح که لازم است پرداختن به بحث کنسرت ها را در زیر مجموعه یک موضوع کلان تر تحت عنوان «اعتقاد دولت به آزادی بیان» تحلیل و بررسی نمود. بعید است فردی ایرانی باشد و آن دوگانه «گازانبر» و «حقوقدان» جناب رئیس جمهور در مناظره های انتخاباتی را از یاد برده باشد.

حسن روحانی پیش و پس از آن مناظره نیز در مقاطع زمانی مختلف سعی داشت یک شخصیت روشنفکر را از خود به نمایش بگذارد. شاید یکی از جنجالی ترین اقدامات رسانه ای حسن روحانی در این زمینه، انتشار عکس همراه با تی شرت و بیژامه او در حین تماشای بازی ایران و نیجریه در جریان بازی های جام جهانی 2014 بود.

عکسی که بعدها نشریه «ایندیپندنت» در یکی از آخرین شماره‌های خود که ویژه سال جدید میلادی-2015- بود، آن را در شمار « ناشیانه»‌ترین و « ضایع»‌ترین عکس‌های سال 2014 میلادی انتخاب و منتشر کرد! نابلدی رئیس جمهور و مشاوران رسانه ای اش در گرفتن ژست های توامان روشنفکرانه و عامه پسند اما به همین جا محدود نمی شد. حسن روحانی بعدها با گذر زمان نیز نشان داد چقدر بازی در نقش یک رئیس جمهور روشنفکر و انتقادپذیر می تواند برای او سخت باشد.

روحانی که خرداد ماه 92 گفته بود: «دولت تدبیر از هرگونه تهمت و تخریب پرهیز خواهد کرد. این دولت حتی به آن هایی که هشت سال به ماها تهمت زدند، مقابله به مثل نخواهد کرد!»، به تدریج کلکسیونی از  الفاظ زشت و غیراخلاقی را نثار منقدان دولت کرد و سعی کرد به روش های مختلف دهان منتقدان را ببندد. روحانی در جریان بزرگترین پروژه دولتش-برجام- حتی یک بار هم سعی نکرد حرف منتقدان هم وطن خود را گوش کند و ترجیح داد یکسره آنها را با الفاظی چون بیسواد، بی شناسنامه، هوچی گر و ... از میدان بدر کند.

این مسئله البته دور از انتظار نبود. چه اینکه رصد سوابق تماماً امنیتی جناب رئیس جمهور از همان ابتدا نیز نشان می داد که وی به سختی خواهد توانست فضای باز انتقاد از دولت را فراهم کرده، آن را تحمل نماید. دولت و شخص رئیس جمهور البته در این مسیر هرگز از ادعاهای اولیه خود دست برنداشتند، بلکه بعضاً سعی کردند با ایجاد تغییر در صورتِ مسئله، به نوعی منتقدان سیاست های خود را به صورتی محترمانه به بیرون دایره پرتاب کنند. بگذریم که مزاج عصبی شخص رئیس جمهور البته عملی شدن این پروژه را نیز بارها و بارها تا حد زیادی ناکام گذاشت!

محمدجواد ظریف به عنوان مهم ترین وزیر کابینه حسن روحانی البته ظرافت بیشتری در دور زدن منتقدان از خود نشان می داد. به عنوان مثال، وی در حالی که دو روز پس از انتشار بیانیه لوزان با حضور در برنامه «نگاه یک» شبکه اول سیما گفته بود:« نقد مفید است ولی ما وسط مذاکره و مشغول مذاکره هستیم. اگر بیش از این وارد جزییات شویم دستمان را در مذاکره باز کردیم. به نمایندگان و مذاکره کنندگان اعتماد کنند. ما هم دلمان می‌سوزد و برای مان سخت و دشوار است. سه ماه به ما اجازه دهید مذاکره کنیم.»، بعدها در تاریخ دهم بهمن ماه 94 با حضور در همایش فرصت های پس از برجام گفت: «الان زمان آن نیست که با یکدیگر بر سر میزان پیروزی در بحث برجام بحث کنیم. این مساله گذشت؛ مذاکرات یک روند توافق بود و در هر روند توافقی جز مواردی که یک طرف تسلیم شود که آن هم پایدار نیست بده بستان وجود دارد.» ظریف ادامه داد: «امروز این مسایل تمام شده و زمان استفاده از ستانده‌هاست نه تکرار داده‌ها. امروز باید آنچه را به دست آوردیم نقد کنیم نه انتقاد!»

دولت در حالی بدون توجه به منتقدان داخلی و سرکوب پیدا و پنهان آنها راه خود را ادامه می داد که رهبر انقلاب بارها درباره توجه به توصیه های منتقدان و کارشناسان دلسوز داخلی به مقامات دولتی هشدار داده بودند. اگر اکنون بخواهیم اظهارات مکرر جناب سیف مبنی بر «تقریباً هیچ» بودن نتایج اقتصادی برجام برای ایران را باور کنیم، سوال این است که آیا این نتایج «تقریباً هیچ»، نتیجه ملموس و واقعی اجرایی کردن گفتمان «گازانبر» در زمینه نقد برجام است یا نتیجه شعار نبستن دهان منتقدان؟!

هر چه هست، تاریخ قاضی منصفی خواهد بود و مردم بهترین قضاوت را در این زمینه خواهند کرد. با این وجود، به نظر می رسد مشاوران رسانه ای رئیس جمهور بایستی به ایشان توصیه کنند تا حداقل در این ماه های پایانی از حجم حملات نیش دار و گزنده خود به منتقدان سیاست های دولت بکاهد. چه اینکه اگر حافظه تاریخی مردم در زمینه الفاظی چون بیسواد و بی شناسنامه و ... هم از بین رفته باشد، بعید است ابداعات جدید احتمالی در این ماه های پایانی را از یاد ببرند!

به نظر می رسد اگر بخواهیم از باب شفقت و دوستی، در این زمینه، توصیه ای به دولت بکنیم، بدون شک آن توصیه، توقف برخوردهای گازانبری با منتقدان در ماه های پایانی عمر دولت یازدهم است. در ماه های گذشته شاهد توقیف، احضار به دادگاه و تعطیلی برخی از رسانه های منتقد دولت بوده ایم. طبیعتاً بدترین کمک به دولت روحانی در ماه های پایانی عمر آن، می تواند فشار به منتقدان آن و به چوب بستن آنها از مسیرهای قانونی و فراقانونی باشد.

به نظر می رسد مشاوران رسانه ای دولت، از باب  کمک به دولت هم که شده، بایستی با دست برداشتن از اقدامات پوپولیستی زمینه ساز کسب رتبه در بین ضایع ترین عکس های سال 2014، به صورت واقعی با مردم و منتقدان خود آشتی کرده، برخوردهای گازانبری با آنها را پایان دهند. چه اینکه شواهد نشان می دهد این مسئله دیگر نمی تواند ارتباطی با دولت قبل داشته باشد.

فی المثل دکتر احمد توکلی یکی از نمایندگان باسابقه و شجاع ادوار مجلس که از مخالفین سرسخت احمدی نژاد هم بوده است، در زمینه اعتقاد حسن روحانی به آزادی بیان در تاریخ فروردین ماه سال 94 طی گفتگویی اظهار داشته است:«اینکه آقای روحانی می‌گوید به دولت قبل این انتقادها را نمی‌گفتند در جواب باید گفت شما آمدید که به شما بگویند. آقای روحانی و دیگران آمدند که شرایط را عوض کنند، یعنی مسائل و نقدها را بشنوند، در حالی‌که آقای احمدی‌نژاد اصلا اهل شنیدن نبود. اما او که اهل شنیدن نبود اوایل خیلی بهتر از این رفتار می‌کرد، یعنی تاثیر گفت‌وگو را خیلی بهتر از اینها می‌دانست. احمدی‌نژاد همیشه سعی داشت ما را از داخل مجلس جمع و قانع کند چون می‌دانست ما اثر داریم. آقای روحانی با آنکه می‌داند ما اثر داریم این کار را نمی‌کند که هیچ، نامه هم می‌نویسیم جواب نمی‌دهد. این خیلی بد است.»

با رصد فضای رسانه ای کشور در یکی دو سال اخیر، هر شاهد منصفی تصدیق خواهد کرد که یکی از انتقادات عمده و پرتکرار منتقدان از دولت، اهمیت ندادن مقامات دولتی به اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی و شرطی کردن اقتصاد کشور نسبت به مواضع سیاسی مقامات غربی بوده است. حال که رهبر فرزانه انقلاب نیز بر  اقدام و عمل در این زمینه تاکید کرده اند، شایسته است مقامات دولتی اگر از  اقدام و عمل در حوزه اقتصاد مقاومتی به هر دلیلی باز مانده اند، حداقل برای  اقدام و عمل در مسیر «نبستن دهان منتقدان» جدیت کافی به خرج دهند.

چه اینکه بدترین نوع تبلیغ سیاسی برای دولت در ماه های پایانی عمر آن، چیزی جز برخورد گازانبری با رسانه های منتقد دولت نخواهد بود. لذا شاید لازم باشد جناب رئیس جمهور در این ماه های پایانی، در راستای  کمک به دولت هم که شده، کمتر روی بر منتقدان ترش کرده، آنها را با الفاظی جدیدتر از بیسواد، هوچی گر و ... بنوازند.

مرجع : خبرنامه دانشجویان ایران
کد مطلب : 171399