به گزارش عصرامروز، «علی ربیعی»، وزیر سابق کار، عضو ستاد میرحسین موسوی در سال ۸۸ و از فعالان اصلاحطلب به تازگی گفتوگوی ویدئویی مفصلی را با سایت اعتمادآنلاین انجام داده است که اهمّ آن را به انتخاب مشرق در ادامه میخوانید:
_این دوره بدتر از سالهای جنگ است! در دوران جنگ صادرات داشتیم و نفت و پتروشیمیمان را نیز میفروختیم. ولی الآن محدودیت داریم.
_توقعات مردم نسبت به دهه ۶۰ فزاینده شده است. شرایط بهتری از زندگی را تجربه کردهاند.
_آمریکا به دنبال فروپاشی داخلی ایران است. آمریکا میخواهد ما را پاکستان کند. کلنگی کند. میخواهد ایران را چروکیده کند. به دنبال فروپاشی ذهنی جامعه ایران است. و وقتی هر جامعهای فروپاشی ذهنی در آن ایجاد بشود، فروپاشی فیزیکی هم در آن ایجاد میشود.
_خدا درباره سیل به ما رحم کرد چون داشت عامل اختلاف میشد. تقصیر صدا و سیما شد. مثل اثر بحران منفی عمل کرد.
_هیچ دلیلی نداشت یک مقام نظامی پاسخ بدهد ما با آمریکا مذاکره نمیکنیم. جنگ اقتصادی فرمانده دارد و فرمانده هم دولت است.
_در جنگ سوریه پیروزیهای بزرگی داشتیم و در مقابل تروریسم ایستادیم. اماچرا نتوانستیم با غرب امتیاز بگیریم؟ برای اینکه فرماندهی واحد نداشتیم!
_برخی میگویند دولت اقتصاد را ول کرده تا ما را به آن نقطه –نارضایتی- برساند. اینها تحلیلهای دایی جان ناپلئونی و غلط است.
_بر طبل هیچ و پوچ بودن برجام نکوبید! که اگر نبود چی میشد؟ اگر دوستان ما (تیم اصولگرایان) سر کار بود؛ همه مشکلات ضربدر ۱۰ بود و امروز مردم هم به ما حق نمیدادند!
_در اشاره به اظهارات خبرنگار اعتماد مبنی بر اینکه برخی کانالهای خبری هستند که ادبیات پرخاشگرانه دارند و میگویند با سپاه کار میکنند اما سپاه تکذیب کرده است: این کانالهای پرخاشگر ربطی به سپاه قدس ندارند اما فِیک هم نیستند...
_بخشی از فروپاشی ذهنی اینست که بگویند همه بدند. همه دزد هستند. و نسبت به هر چیزی که مردم دلبستگی دارند مثل مهندس موسوی ایجاد موضوع کنند.
_گاهی برای مردم غیر قابل باور است که من می گویم در هیئت علمی کار می کنم و انقدر –کم- حقوق میگیرم. غیر قابل باور است برایشان ![1]
*ما اگرچه صحبتهای ربیعی را برای آشنایی بیشتر و استحضار مخاطبان محترم ارائه کردیم اما در این زمینه گفتنیهای جالبی نیز وجود دارد:
۱_ اظهارات ربیعی مبنی بر اینکه شرایط کشور از دوران جنگ هم سختتر است؛ تکمله جالبتری دارد. چون او در بخش دیگری از صحبتهای خود ناچاراً اشاره دارد که مردم ایران شرایط بهتری را نسبت به دهه ۶۰ تجربه کردهاند.
قبل از ربیعی، مصطفی هاشمیطبا دیگر فعال اصلاحطلب نیز بر این معنا تأکید کرده است.
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب بیاناتی دارند مبنی بر اینکه ما در «شرایط بدر و خیبر» هستیم.
۲_ صحبتهای ربیعی درباره فروپاشی ذهنی و اینکه «هر جامعهای فروپاشی ذهنی در آن ایجاد بشود، فروپاشی فیزیکی هم در آن ایجاد میشود.» در حالی است که او پیش از این و ۶۰ روز قبل طی یادداشتی در یک ویژهنامه نوروزی تصریح کرده بود که برای سال ۹۸ پیشبینی ناآرامی فیزیکیرا کاملاً برای ایران دارد .[2]
تطابق این گزارهها با یکدیگر نشان میدهد که ربیعی هماکنون مسئله فروپاشی ذهنی را در فضای ایران محقق شده میداند و منتظر مرحله پیش از فروپاشی فیزیکی یعنی ناآرامیهای فیزیکی است.
مسئله وقتی جالبتر میشود که بدانیم کسانی که طی سالها و ماههای اخیر مشغول تخریب ذهن مردم ایران و رساندن کشور به آستانه ناآرامی فیزیکی بودهاند و تأکیداتی داشتهاند مبنی بر اینکه حکومت و جامعه ایرانی فقیر، بیکار، مفسد، استبدادزده، ناکارآمد، ناامید دچار بحران مشروعیت، درگیر پارادیم نان و… است؛ همقطاران اصلاحطلب آقای ربیعی و گاهی هم خودِ ایشان بودهاند.
آیا آقای ربیعی ایام دهه فجر ماضی را فراموش کردهاند که در برنامههای تلویزیونی حاضر میشدند و به جای امیدبخشی به مردم؛ دائماً و حتی بر خلاف دوران وزارت کار خود از «فقر» و «بیکاری» در جامعه ایرانی صحبت میکردند؟
و آیا ایشان فراموش کردهاند هنگامی که مجری یکی از برنامه گفتگوی ویژه خبری در مقابل چشم ۸۰ میلیون ایرانی از ایشان پرسید چرا بر خلاف بانک جهانی میگویید در ایران فقر مطلق داریم؟! پاسخ داد: فقر یک مفهوم ذهنی است. خود فقر و احساس فقر متفاوت هستند و بخشی از آن نیز در شهرها بوسیله مقایسه ایجاد میشود… در دنیا با شاخصهای مختلفی فقر را اندازه میگیرند. من تعبیری که خودم به کار میبرم، میخواهم فقر شدید و فقر مطلق را تمییز کنم. این تعاریف قرارداد است.
رسم گراف ریاضی میان این گزارهها و این سیاهنماییهای آشکار و تلویحی؛ میتواند تحلیلهای مربوط به بحث «فتنه اقتصادی» را با وضوح و اتقان بیشتری مواجه کند.
علی ربیعی همچنین میتواند توضیحات بیشتر درباره معنای مورد اشاره خود مبنی بر «چروکیدگی جامعه ایرانی»! را در یادداشت اخیر سعید حجاریان که بر «تکیدگی جامعه ایرانی» تأکید کرده است، بخواند… آیا این همنظری مبتنی بر ناواقعیتها، اتفاقی است؟
۳_ ما در مجموعه وبلاگ مشرق میتوانیم همان کسانی باشیم که به قول آقای ربیعی، با تحلیلی غلط و داییجان ناپلئونی معتقدیم در بحث نظارت بر قیمتها و گرانی شائبه تعمّد وجود دارد تا مردم به آستانه نارضایتی برسند.
لبته اثبات اینکه این تفکر داییجان ناپلئونی است یا نه؟! خیلی ساده مشخص خواهد شد...
و آن اینکه دولت محترم و ستاد اصلاحطلبان به جای اصرار همچنان بر اقتصاد لیبرالی و ضرورت تعیین قیمتها توسط بازار و تأکید بر شرایط سیاه کشور؛ بر نظارت بر قیمتها تأکید کنند و گوشت و خرما و برنج را با قیمت واقعی به دست مردم برسانند و دیگر هم بر انطباق «شرایط ته درّه» و «جنگ تحمیلی» بر ایران اصرار نکنند تا کسی دچار فروپاشی ذهنی نشود.
و ۴_ درباره ماجرای فروپاشی ذهنی و اینکه چرا کسانی از مردم برخی چیزها را باور نمیکنند نیز ماجرای خانه آقای ربیعی در سعادتآباد تهران خود به تنهایی گویای خیلی چیزهاست.
ما به آقای ربیعی عرض میکنیم که نمیشود بعنوان یک مسئول جمهوری اسلامی که در پایین شهر هم متولد شده و کارگرزاده است؛ در ایوان خانهای در سعادتآباد بنشینید و برای تخریب نشدن ذهن مردم نسخه بپیچید...
********
1_ https://etemadonline.com/content/293827
2_ mshrgh.ir/947227