مادر شهید غواص حسین رفیعی که حالا بعد از سالها، یوسف گمگشتهاش را بازیافته، از خاطرات فرزندش سخن میگوید و اعلام میکند که پسرش او را سرافراز کرده است.
به گزارش عصر امروز، از آغاز جنگ هشت سال دفاع مقدس تاکنون، جوانان زیادی بعد از شهادت به وطن بازگشتند و با احترام فراوان در وطن به خاک سپرده شدند، اما برخی از آنها به دلایل مختلف خیلی دیر به وطن برگشتند و حتی بعضی از آنها بدون نشانی بودند.
خیلی از آنها آرزو داشتند که همانند مادر بی نشان شیعیان، حضرت زهرا(س) بینشان باشند چون میدانستند مادرانی دارند که راه استقامت حضرت زینب(س) را دنبال می کنند.
برخی از این شهدا به آرزویشان هم رسیدند اما وقتی گمنام هم به وطن بازگشتند باز هم تاثیر مطلوب خود را بر فضای شهرها که بعضا گناه آلود هم شده بود، گذاشتند تا چهره و رنگ مردم شهر حداقل برای چند روز هم که شده شهدایی شود.
بازگشت بقایای پیکرهای غواصان دریادل ملت ایران را به حرکت در آورد و بر این باور تأکید کرد وظیفه بازگرداندن شهدایش را هر قدر هم که زمان بگذرد فراموش نخواهد کرد.
شهید حسین رفیعی، شهیدی که ۲۹ سال پیش برای حفظ کیان انقلاب اسلامی به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و به دعوت حق لبیک گفت تا مادر و خانوادهاش را ۲۹ سال چشمبه راه نگه دارد.
زهرا رفیعی مادر شهید حسین رفیعی از اینکه جسد فرزندش بعد از ۲۹ سال تفحص شده و به زادگاهش بازمیگردد اشک شوق ریخت و بسیار خوشحال بود از اینکه فرزندش با عزت و سربلندی بر روی دستان مردم تشییع میشود.
مادر شهید حسین رفیعی از اشتیاق فرزندش برای رفتن به جبهه میگوید که از شوق رفتن به جبهه شناسنامه خود را عوض میکند و سن خود را از ۱۵ سال به ۱۷ سال تغییر میدهد، گویی برای شهید شدن عجله داشت.
مادر شهید حسین رفیعی بعد از شنیدن خبر تشخیص هویت پیکر مطهر فرزند شهیدش، با ابراز شادمانی و خرسندی از تأیید هویت این شهید والا مقام گفت، به پسرم میگویم سلام مرا به حضرت فاطمه زهرا(س) برسان.
تسنیم: چه احساسی دارید از اینکه بعد از گذشت سالها پیکر پاک فرزندتان پیدا شده است؟
زهرا رفیعی: خیلی خوشحال هستم، پسرم مرا پیش امام زمان(عج) و حضرت فاطمه زهرا(س) سرافراز کرد.
تسنیم: از شهادت فرزندتان ناراحت نیستید؟
زهرا رفیعی: نه اصلا. برعکس خوشحال هم هستم پسر من و سایر شهدا دنیا را گلستان کردند، اجر آنها با امام حسین(ع) باشد.
تسنیم: مادر، فرزندتان چند سال داشت که به جبهه رفت؟
زهرا رفیعی: فرزندم ۱۵ سال بیشتر نداشت اما چون سنش کم بود او را نبردند رفت و شناسنامهاش را تغییر داد و دو سال به سن خود اضافه کرد تا برود جبهه با صدام ملعون بجنگد.
تسنیم: وقتی در اردیبهشت اعلام شد شهدای غواص با دستان بسته پیدا شدهاند، چه حسی به شما دست داد؟
زهرا رفیعی: زمانی که فهمیدم پیکر حسینم پیدا شده حال دیگری شدم به گذشته زمانی که پسرم میخواست به جبهه برود برگشتم.
تسنیم: غم دوری فرزند بسیار سخت و جانکاه است. این سالها چگونه به شما گذشت؟
زهرا رفیعی: در این ۲۹ سال چشمم به در بود تا حسینم در بزند و وارد خانه شود، شبها گریه میکردم و روزها چشم انتظار بودم.
تسنیم: از اینکه پسرتان به شهادت رسیده چه حسی دارید؟
زهرا رفیعی: از خدا راضی هستم، از چشم به راه بودن درآمدم و خوشحالم که مردم با سربلندی فرزندم حسین را بلند میکنند.
از خداوند و امام زمان(عج) راضی هستم که پسرم در این راه به شهادت رسید، اگر فرزندانمان به جبهه نمیرفتند، امروز ما خوشمان نبود و سرنوشتمان در دست دشمن بود.
تسنیم: آخرین دیدار با حسین فرزندتان را به یاد دارید؟
زهرا رفیعی: بله آخرین بار قبل از عملیات کربلای ۵ بود که خانه آمد، وقتی میخواست برود گفت مادر من میروم و دو، سه روز دیگر دوباره بازمیگردم.
مثل اینکه به حسینم الهام شده بود که شهید میشود، گفت مادر اگر شهید شدم برای من گریه نکن.
تسنیم: خانم رفیعی وقتی پیکر پاک فرزندت را ملاقات کردی به او چه میگویی؟
زهرا رفیعی: به پسرم حسین میگویم خیلی خوشحالم که در راه خدا شهید شدی، سلام مرا به حضرت فاطمه زهرا(س) برسان.
پسرم قابلیت شهید شدن را داشت برای بزرگ کردن پسرم خیلی زحمت کشیدم، خیلی خوشحال هستم که پسرم با حرمت و عزت و سربلندی بر روی دستان مردم تشییع میشود.
تسنیم: فکرش را میکردید که جسد فرزندتان بعد از گذشت ۲۹ سال پیدا شود؟
زهرا رفیعی: نه اصلا فکرش را نمیکردم، همیشه چشم به راه بودم که خودش بیاید اما الان هم ناراحت نیستم خوشحالم که با عزت جسدش را آوردند و مرا با شهادت خود سرافراز کرد.