توصيه به ديگران
۰
شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۲۴
رؤیای کارجمعی در ایران
قطعا این جمله را بارها شنیده اید و با آن آشنا هستید، «ما ایرانی ها در انجام کار جمعی ضعیف هستیم.» این مهم که یکی از گزاره های اساسی سبک زندگی به حساب می آید یکی از20 پرسش مهم از سوی مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی است.
رؤیای کارجمعی در ایران
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز قطعا این جمله را بارها شنیده اید و با آن آشنا هستید، «ما ایرانی ها در انجام کار جمعی ضعیف هستیم.» این مهم که یکی از گزاره های اساسی سبک زندگی به حساب می آید یکی از20  پرسش مهم از سوی مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی است.

مصادیق فراوانی را می توان در تایید این نکته بیان کرد. از عدم موفقیت بسیاری از رشته های ورزشی تیمی در سطح جهانی تا به هدف ننشستن کارهای درون ستادی و اجتماعی.

اما ریشه های این عدم موفقیت در چیست؟ برخی معتقدند این موضوع به ریشه های تاریخی و فرهنگ گذشتگان باز می گردد.

بنا بر این گزارش اما تورق تاریخ این نکته را به ما ثابت خواهد کرد که در گذشته پر فراز و نشیب این سرزمین، همواره روح جمع گرایی و همکاری های فی مابین به چشم می خورده است. انواع متعددی از رسوم و آیین در فرهنگ ایران و ایرانی بیانگر این حقیقت است که مردم ایران در امر اجماع و کارگروهی مردمانی مثال زدنی در طول تاریخ بوده اند.

عدم برقراری ارتباط درست و صحیح و تعامل در جامعه


عدم برقراری ارتباط درست و صحیح و تعامل در سطح جامعه نیز از دیگر دلایل حاکم نبودن روح جمع گرایی در کشور است. نبود آموزش های صحیح از خانه تا مدرسه و همچنین، وسایل ارتباط جمعی زمینه ای برای رشد خردجمعی در افراد پدید نمی آورد.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان یکی از اساسی ترین دلایل شیوع کار جمعی ضعیف در ایران عدم باور به ظرفیت های هم گروهی هاست. از آنجایی که همواره سعی می کنیم نظر و رای خود را به هر شکلی به کرسی بنشانیم، توجهی به نگاه و نظر هم گروهی ها نداریم. این عامل همچون سمی مهلک پایه های هر نوع کار تیمی را منهدم خواهد کرد و اطمینان متقابل را بین اعضا از بین خواهد برد.

چه بسیار زنجیره های کارگروهی در کشور که براساس خودمحوری ها از هم گسیخته شد. اصل اول کارجمعی به اشتراک گذاشته شدن نظرات و اندیشه ها و بیرون کشیدن ایده ها و محتواهای قابل اعتنا از دل آن هاست تا در مسیر بالندگی اهداف مشترک گروه مورد استفاده قرار گیرد.عقل کل دانستن خویش و دست کم گرفتن نیروهای هم گروه کلیت کارجمعی را زیر سوال می برد و ایجاد شکل گیری چنین فضایی را سلب می کند.

اعتماد در بین شهروندان


نبود اعتماد در بین شهروندان پاشنه آشیل کارجمعی در جامعه
بدون تردید یکی از پایه ها و بنیان های کار جمعی در هر نهاد و جامعه ای، نهادینه شدن اعتماد در بین افراد آن دسته یا گروه است. در حقیقت اعتماد به عنوان یک سرمایه عظیم اجتماعی محسوب می شود که کم رنگ شدن شاخصه های آن زمینه ساز کاهش انگیزه در مشارکت های اجتماعی و هم فکری های سازنده در سطح اجتماع می شود.

با کاهش اعتماد فرار از مسئولیت، تمرکز بر روی منافع شخصی، نداشتن روحیه انتقاد پذیری و عدم احساس امنیت نیز در جامعه شیوع پیدا می کند و همین عوامل نیز به عنوان کاتالیزور در جهت کاهش سطح فرهنگ کار جمعی در جامعه عمل می کند.

کارشناسان علوم اجتماعي بر اين باورند كه یکی از حیاتی ترین عوامل پیشرفت در هر کشوری، ثروت، پول و امکانات نیست، بلكه کلیدی ترین محور توسعه و پیشرفت در هر جامعه ای، اتحاد و همدلی میان نیروی انسانی آن جامعه است. اين ظرفیت در حالی که می تواند بستری برای ارتقای سطح زندگی و پیشرفت های عملی برای هر کشوری به حساب آید، فرآیند حذف موانع پیشرفت در کشور را سرعت ببخشد و جامعه و شهروندانش را به یک زندگی قبال قبول رهنمون کند.

در حقیقت دمیده شدن روح کارگروهی در هر جامعه ای می تواند زمینه های ترقی آن جامعه و دستیابی به چشم انداز روشن را به ارمغان آورد.

 نقش مدرنیته در ضعف کار جمعی

جامعه ایران تلاش می کند از سنت به سمت مدرنیته حرکت کند اما گزاره های فراوان فرهنگی چنین امری را میسر نکرده است. به همین دلیل شیوع مدرنیته در کشور به شکل فشل صورت گرفته و جامعه ایرانی تنها از آسیب های آن بهره مند شده است. فضای شبه مدرن جامعه ایران در مسیر آیین زدایی گام بر می دارد و همین عامل آسیب های مختلف و متعددی را به همراه داشته است.

از جمله ی این آسیب ها ترویج فردگرایی، انزوا طلبی، از بین رفتن عزت و اعتماد به نفس در فرد است. همین عوامل نه تنها سبب کاهش انگیزه های جمعی در فرد می شود، بلکه فرآیند حرکت فرد به سمت افسردگی و اختلالات روانی را نیز پدید می آورد.
 
برای خروج از این شرایط توجه به فرهنگ سازی اصولی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

متولیان فرهنگ ساز جامعه مانند: صداوسیما٬ مدرسه٬ دانشگاه و خانواده باید بر روی شاخصه های کارجمعی مطالعه کرده آن ها را استخراج کنند و در جهت ترویج آن به وسیله ی روش های نوین و کارآمد و مطابق با سلیقه گروه های متفاوت سنی همت گمارند. اگر فعالیت ها و اقدامات در ساختار نظام آموزشی کشور به شکلی طراحی و تنظیم شود که اشخاص محیطی برای هم فکری، تبادل اندیشه ها و همدلی نداشته باشند مکانیزم نظام آموزشی سمت و سوی فردی شدن به خود می گیرد.

نظام آموزشی کشور باید شرایط را به گونه ای بازتعریف کنند که نسل جوان و نسل های آینده ساختارهای ارزشی و عاطفی را به شکل معناداری درک کند. تا زمانی که نظام آموزش عمومی و همچنین نظام آموزش عالی در ساختارهای آموزشی، محتواهای تخصصی و مهارتی و همین طور متون درسی کار تیمی را تعریف نکنند و گامی در جهت ترویج این مهم در قالب بازی و شیوه های نوین آموزشی برندارند، نمی توان به هدف والای ترویج فرهنگ کارجمعی دست یافت.

 متاسفانه یکی از مشکلاتی که با آن مواجه هستیم اینکه مصادیق موفق در حوزه کارجمعی به افراد جامعه، به شکل صحیح معرفی نشده است. این مهم سبب شده تا مزیت های کارجمعی برای افراد در جامعه ملموس نباشد و به همین دلیل ترجیح می دهند کارها را به شکل فردی انجام دهند. 

وقتی موضوعی در یک جمع 15 نفره مطرح می شود، 15 ایده و مسیر تحلیل برای رسیدن به موفقیت و هدف از پیش طراحی شده ارائه می شود. هر کدام از این 15 ایده می تواند جرقه ای در ذهن هر یک از آن ها ایجاد کند تا به عنوان موتور محرک پیشرفت درون گروهی شناخته شود.

میثم آخوندی
کد مطلب : 149511