توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۷
شهيد چهارم و مظلوم اول !
واقعيتي كه نمي توان انكار كرد اين است كه جريان انقلابي روحانيت در حوزه شبكه اي گسترده و فراگير نداشت و به دلايل گوناگون از اختلاف نظري و مبنايي برخي فقها تا مسايل شخصي و خصوصيات فردي برخي ديگر از علماي برجسته حوزه بعضا در اقليتي - هرچند قدرتمند و برجسته - قرار داشتند.
شهيد چهارم و مظلوم اول !
Share/Save/Bookmark
به گزارش عصر امروز، انقلاب اسلامي و مردمي ايران به رهبري امام راحل از طريق گروهي از روحانيون و طلاب آگاه و پرشور شكل گرفت كه اكثرا از ياران خاص و نزديك يا شاگردان امام بودند و به نگاه و رويكرد انقلابي ايشان باور داشتند.

 
مجموعه اي از آيات شهيد غفاري و سعيدي و بزرگاني نظير شهداي بزرگوار دكتر بهشتي و استاد مطهري تا رهبر بزرگوار انقلاب و مرحوم هاشمي رفسنجاني كه البته همان زمان نيز در فضاي عمومي حوزه گاه با غربت و مهجوريت مواجه بودند.  

 
واقعيتي كه نمي توان انكار كرد اين است كه جريان انقلابي روحانيت در حوزه شبكه اي گسترده و فراگير نداشت و به دلايل گوناگون از اختلاف نظري و مبنايي برخي فقها تا مسايل شخصي و خصوصيات فردي برخي ديگر از علماي برجسته حوزه بعضا در اقليتي - هرچند قدرتمند و برجسته - قرار داشتند.    

 
با پيروزي انقلاب اسلامي همان حداقل موجود نيز در كوران حوادث و ترورها و نيز در زمان دفاع مقدس از بين رفت، يا به كهولت سن رسيد و به مرور و به شكل ناخواسته جاي خود را به جرياني داد كه پيش از آن در خوش بينانه ترين حالت همراهش نبود و بدين ترتيب شبكه سنتي حوزه قدرت وسيطره يافت.

گرچه امام راحل بارها به شكل تلخ و گزنده اي از برخي ابعاد اين جريان -كه البته داراي سطوح و لايه هاي كاملا متفاوت است - در نوشته ها و پيام هايي مانند منشور روحانيت ياد كرده بودند، اما در سالهاي گذشته اين موضوع معمولا به دلايل قابل درك مسكوت گذاشته مي شد تا اين كه در ماههاي اخير به صورت علني و صريح مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفته و بار ديگر برجسته شد.  

 
حساسيت رهبر انقلاب به اين موضوع بدون ترديد بسيار به جاست ، زيرا غفلت از اين مسأله بنيادين مي تواند مسير انقلاب اسلامي را كه هم شكل گيري و هم استمرارش ريشه در نهاد حوزه دارد، در آينده دچار انحراف اساسي كند.  

 
براي رسيدن به يك حوزه انقلابي البته مسيري دشوار نيز در پيش است و علاوه بر تبيين فقهي و علمي اصول و مباني حاكميت سياسي اسلام، بايد عملا نيز بدون افراط و تفريط، شرايط براي ترويج نگاهي عملگرا به مقوله پيوستگي دين و سياست فراهم شود.  راه حل هم قطعا برخورد حاكميتي و قهرآميز و حذفي، يا سركوب ديدگاههاي مخالف، يا سري دوزي به شيوه خط توليد صنعتي و راه اندازي مدرسه هاي علميه توسط برخي نهادهاي انقلابي نيست.  

 
اين آرمان بايد از مسير طبيعي حوزه و در متن رويش هاي عادي طلاب فاضل محقق شود و در بافت فضاي سنتي با دگرگوني هاي قابل قبول و اقناع كننده بر اساس تغيير نگاه و تحول دريافت و فهم متون اصيل ديني و ترويج نهج البلاغه و مجاميع روايي مهجور و مظلوم اتفاق بيافتد.شايد يكي از مهمترين راههاي رسيدن به اين افق، تقويت جايگاه چهره هايي چون شهيد بزرگوار علامه سيدمحمد باقر صدر پرداخت كه به جرأت مي توان او را بارزترين جلوه و تجسم حوزه انقلابي دانست.

 
متأسفانه قدر و ارزش شخصيت و جايگاه اين چهره استثنايي و متفارت حوزه به درستي شناخته نمي شود و حق او تا كنون ادا نشده و شايد بتوان او را كه به شهيد چهارم حوزه هاي علميه مشهور است از اين جهت مظلوم اول دانست.  

 
حوزه انقلابي به چهره هايي جوان و تحول گرا چون او نياز دارد كه هم در منزلت علمي و فقهي سرآمد شوند ، هم در فضايل معنوي و خصوصيات اخلاقي زبانزد گردند، هم درفهم و درك شرايط و نيازهاي روز بي بديل باشند و هم در شجاعت و جسارت و ظلم ستيزي و مقاومت اسوه به شمار آيند.  تنها اين گونه مي توان به سوي تحقق حوزه اي انقلابي قدم برداشت.
مرجع : صبح نو
کد مطلب : 191514