توصيه به ديگران
۰
چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۱۰
کلید همه پلیدی ها از نگاه امام عسکری(ع)
دوران امام یازدهم، یکی از دوران های سخت و دشواری بود که افکار گوناگون از هر سو «جامعه اسلامی» را تهدید می کرد. و با اینکه امام در نهایت فشار به سر می برد، اما وی همانند پدران خود، لحظه ای از این مسأله غفلت نورزیدند.
کلید همه پلیدی ها از نگاه امام عسکری(ع)
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) در سال 232هجری در مدينه چشم به جهان گشود. مادر والا مقامش سوسن يا سليل زنی با کمالات و صاحب فضيلت و در پرورش فرزند نهايت مراقبت را داشت، تا حجت حق را آن چنان که شايسته است پرورش دهد.

آن حضرت 23 ساله بودند که پدرش امام هادی علیه السلام به شهادت رسید. مدت امامت آن حضرت 6 سال و در مدت کوتاه امامت خویش با سه نفر از خلفای عباسی المعتزه بالله، المهتدی بالله، المعتمدبالله، معاصر بود که شدیداً از جانب این خلفا تحت فشار و محدودیت بود بطوریکه علاوه بر سکونت اجباری در محله نظامی حتی آن حضرت را در زندان نیز محبوس نمودند.

دوران امام یازدهم، یکی از دوران های سخت و دشواری بود که افکار گوناگون از هر سو «جامعه اسلامی» را تهدید می کرد. و با اینکه امام در نهایت فشار به سر می برد، اما وی همانند پدران خود، لحظه ای از این مسأله غفلت نورزیده و در برابر گروه ها و مکتب های التقاطی و اندیشه های وارداتی و ضدّ اسلامی از جمله: صوفیان، غُلات، مُفَوّضه، واقفیه، دوگانه پرستان و سایر دگراندیشان، سخت موضع گرفته و با شیوه های خاصّ خود، کارهای آنها را خنثی نموده و نقش بر آب می کرد.

با این التقاطهای فراوان و محدودیت‌های شدید حاکم بر زندگی امام عسکری(علیه السلام) سبب شد تا آن حضرت برای ارتباط با شیعیان، نمایندگانی برگزیند. عثمان بن سعید از نمایندگان خاص وی بود که پس از وفات امام و آغاز عصر غیبت صغری، به‌عنوان نخستین وکیل و نایب خاص امام زمان(عج) نیز ایفای نقش کرد.

امام حسن عسکری علیه السلام همچون سایر پدران بزرگوار خود منبع جود و سخا بود و در بسیاری از مواقع قبل از این که کسی چیزی بخواهد، او را بی نیاز می کرد.
 
از ابویوسف، شاعر هم عصر حضرت، نقل شده است که گفت: تازه صاحب پسری شده بودم و دستم تنگ بود. کاغذی به عده ای نوشتم و از آنها کمک خواستم، اما از آنها ناامید شدم. در این هنگام ابوحمزه، فرستاده امام حسن عسکری علیه السلام، در حالی که کیسه سیاهی به دست داشت و در آن چهارصد درهم بود بیرون آمد و گفت: مولایم فرمود: این مبلغ را برای آن کودک نورسیده صرف کن. خداوند در آن کودک برایت برکت قرار دهد.

ثقه جليل القدر احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى نقل مى‏ كند: خدمت امام حسن (علیه السلام) رسيدم، مى ‏خواستم از امام بعد از او بپرسم، امام پيش از سؤال من فرمود:  «يا احمد بن اسحاق ان الله تبارك و تعالى لم يخل الارض منذ خلق آدم عليه السلام و لا يخليها الى ان تقوم الساعة من حجت الله على خلقه به يدفع البلاء عن اهل الارض و به ينزل الغيث و به يخرج بركات الارض».
گفتم: يابن رسول الله! امام و خليفه بعد از شما كيست؟ آن حضرت بسرعت برخاست و داخل اندرون شد، بعد به اتاق آمد و در شانه‏اش پسرى بود، گويى جمال مباركش مانند ماه چهارده شبه بود، حدود سه سال داشت، بعد فرمود: يا احمد بن اسحاق! اگر پيش خدا و امامان محترم نبودى اين پسرم را به تو نشان نمى‏دادم، او همنام و هم كينه رسول خداست، زمين را پر از عدل و داد مى‏كند چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد.
يا احمد بن اصحاق! مَثل او در اين امت مَثل خضر (علیه السلام) و مثل ذوالقرنين است، به خدا قسم او را غيبتى خواهد بود كه فقط كسى از هلاكت نجات مى‏يابد كه خدا او را در امامت وى ثابت نگاه دارد و به دعا در تعجيل فرجش موفق فرمايد.
گفتم: مولاى من! آيا علامتى هست كه قلب من مطمئن باشد؟ در اين وقت آن كودك با زبان عربى فصيح فرمود: «انا بقيّةُ اللّه فى اَرضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثر بعد عين يا احمد بن اسحاق».
احمد بن اسحاق گويد: شاد و خرامان از خانه امام (علیه السلام) بيرون آمدم، فرداى آن به محضر امام بازگشتم و عرض كردم يابن رسول الله (ص)! شاديم بيش از حد گرديد در مقابل منتى كه بر من نهاديد، اين كه فرموديد: مَثل او مَثل خضر و ذوالقرنين است يعنى چه؟ فرمود: طول غيبت.
گفتم: غيبتش طولانى خواهد بود؟ فرمود: آرى، به خدايم قسم تا جايى كه اكثرى از اين امر برگردند و در امامت او نماند مگر كسى كه خدا براى ولايت ما از او عهد گرفته باشد و ايمان را در قلب او ثابت فرموده و با روح مخصوصى او را تأييد كرده باشد.
«يا احمد بن اسحاق هذا امرٌ من امر الله و سرّ من سرّاللّه و غيبٌ من غيب اِللّه فخذما آتيتك و اكتمه و كن من الشاكرين تكن معنا غدا فى عليين»

 یازده کلام گهربار از امام یازدهم
 
 امام عسكرى عليه السلام : جُعِلَتِ الخَبائِثُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الكِذبَ 
همه پليدى ها را در خانه اى نهادند و كليد آن دروغ است .

امام عسكرى عليه السلام : إتَّقُوا اللّه َ و كُونوا لَنا زَينا و لاتَكوُنوا عَلَينا شَينا
تقواى الهى پيشه كنيد و مايه زينت ما باشيد ، نه مايه سرشكستگى ما .

امام عسكرى عليه السلام : خَيرُ إخوانِكَ مَن نَسِىَ ذَنبَكَ و ذَكَرَ إحسانَكَ إلَيهِ 
بهترين برادر تو كسى است كه خطايت را فراموش كند و احسان تو را به خود ، به ياد آورد.

امام عسكرى عليه السلام: مَن وَعَظَ أخاهُ سِرّا فَقَد زانَهُ و مَن وَعَظَهُ عَلانِيَةً فَقَد شانَهُ
هر كه برادرش را در خلوت پند دهد، او را آراسته است، و هر كس برادرش را در جمع پند دهد، او را سرشكسته كرده است .

امام عسكرى عليه السلام : لَيسَ مِنَ الأدَبِ إظهارُ الفَرَحِ عِندَ المَحزونِ
شادمانى كردن در نزد غمديده ، بى ادبى است .

امام عسكرى عليه السلام : بِئسَ العَبدُ عَبدا يَكونُ ذا وَجهَينِ و ذا لِسانَينِ
چه بد بنده اى است آن كه دورو و دو زبان باشد .

امام عسكرى عليه السلام : مَن كانَ الوَرَعُ سَجِيَّتَهُ و الكَرَمُ طَبيعَتَهُ و الحِلمُ خُلَّتَهُ ، كَثُرَ صَديقُهُ
كسى كه پارسايى خوى او ، بخشندگى طبيعت او و بردبارى خصلت او باشد ، دوستانش زياد شوند . 

زندان بان هاى امام عسكرى عليه السلام در جواب صالح بن وصيف: ما نَقولُ في رَجُلٍ يَصومُ نَهارَهُ و يَقُومُ لَيلَهُ كُلَّهُ ، لا يَتَكلَّمُ و لايَتَشاغَلُ بِغَيرِ العِبادَةِ
زندان بان هاى امام عسكرى عليه السلام در جواب صالح بن وصيف :چه بگوييم در باره كسى كه روزها را روزه مى گيرد و تمام شب را به عبادت به سر مى آورد و جز به عبادت سخنى نمى گويد و به كارى نمى پردازد .

امام عسكرى عليه السلام: لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصِّيامِ وَ الصَّلوةِ وَ إِنَّما الْعِبادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فى أَمْرِ اللّهِ.
عبادت كردن به زيادى روزه و نماز نيست، بلكه [حقيقتِ] عبادت، زياد در كار خدا انديشيدن است.
 
امام عسكرى عليه السلام: أَلْغَضَبُ مِفْتاحُ كُلِّ شَرٍّ.
خشم و غضب، كليد هر گونه شرّ و بدى است.
 
امام عسكرى عليه السلام: شيعَتُنا الْفِئَـةُ النّاجِيَةُ وَالْفِرْقَةُ الزّاكِيَةُ صارُوا لَنا رادِئًا وَصَوْنًا وَ عَلَى الظَّلَمَةِ أَلَبًّا وَ عَوْنًا سَيَفْجُرُ لَهُمْ يَنابيعُ الْحَيَوانِ بَعْدَ لَظْىِ مُجْتَمَعِ النِّيرانِ أَمامَ الرَّوْضَةِ.
پيروان ما، گروه هاى نجات يابنده و فرقه هاى پاكى هستند كه حافظان [آيين] مايند، و ايشان در مقابل ستمكاران، سپر و كمككار ما [هستند]. به زودى چشمه هاى حيات [منجىِ بشريّت] بعد از گدازه توده هاى آتش! پيش از ظهور براى آنان خواهد جوشيد.
کد مطلب : 182623