این مَرد وحشتزده آخرین نفسهایش را کشیده، شاید چشمانش را گرفته تا شاهد لحظات وحشتبار آخرین نباشد… اما چرا ؟ |
لب ها، چشمانش و پوست بدنش ذوب شده است، بجز جمجمه اَش تمامه سنگ شده است. |
گویا آتشفشان در نهایت سکوت جان مردم را کنده است |
به نظر می رسد این مرد در حال فرار بوده است |
از ۲۰هزار نفر جمعیت پمپی دو هزار نفر ناپدید شدند و مابقی آرام آرام مذاب و به تلی از مجسمه های سنگی تبدیل شدند |
جمعی از کودکان و بزرگسالان، منتظر قایقی بودند که هیچوقت نیامد |
یکی جمع شده، یکی به پشت آرامیده – اما یکی بیدار شده و تا تکانی بخورد! جانش کنده شده است |
متوجه هیچ نشده است، گویا ناگهان مواد بر رویش ریخته است که حتی نتوانسته است دستی تکان دهد |
اعضای خانواده ای که در کنار هم مردندمواد مذاب کوه وزوو به آنی تمامی شهر را از نقشه منطقه جاروب کرد. جالب ترین جنبه این حادثه آن است که هیچ کس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناک وزوو بگریزد. یک خانواده در حال صرف غذا در یک لحظه تبدیل به سنگ شده اند. |
سگی که بیرون خانه ای زنجیر شده بود |
مرگ مردم پمپی در یک لحظه رخ داد، فاجعه هرچه بود، همه چیز به همان حالت اولیه و بدون تغییر باقیمانده است. در سال ۱۹۹۱ نیمی از این شهر از زیر خاکستر بیرون کشیده شد. هر ساله جمعیت زیادی از موزه طبیعی پمپی دیدن می کنند و این شهر به یکی از جاذبه های گردشگری ایتالیا تبدیل شده است |
همه خوابیده اند، همه سنگ شده اند، حتی کودکان شیر خوار |
به نظر می رسد مرد بیدار شده و بویی برده، اما … |