این زن که خاکِ قم به وجودش معطر است // تکرار آفرینش زهرای اطهر است

30 ارديبهشت 1402 ساعت 10:20

ای که لبخند ملیحت از عسل شیرین تراست // روز میلاد تو یا معصومه روز دختر است // کشور ایران ما از مقدمت نورانی است // چهار فصلش چون بهاران سبز و شادی آوراست


به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز 31 اردیبهشت ماه 1402 اولین روز از ماه ذی القعدة، می باشد که در تقویم به عنوان سالروز میلاد حضرت فاطمه معصمومه(سلام الله علیها) و گرامی داشت مقام دختران، ثبت شده است.

حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) دختر امام کاظم(علیه السلام) می باشد . معروف ترین لقب ایشان «معصومه» است. گفته شده این لقب مقتبس از حدیث منتسب به امام رضا(علیه السلام) است که در آن از این بانوی جلیل القدر با عنوان «معصومة» یاد کرده است و فرموده است که: «مَن زارَ المَعصُومَةَ بِقُمّ كَمَنْ زارَنی»؛ (هر کس ایشان را  در قم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد).

ضمن تبریک این میلاد با سعادت به پیشگاه برادر بزرگوارش امام الرئوف، سلطان طوس و فرزند برومندش حضرت بقیت الله العظم عجل الله تععالی فرجه الشریف اشعار زیر را تقدیم نگاه خوب شما سروران می نماییم:




#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت



فاطمه ای کوثر موسای عشق  
صاحب هر رتبه والای عشق

با تو شود فاطمی احساس ها
پاک تر از بوی گل یاس ها

جلوه کند نور ، ز سیمای تو
مظهر توحید ، مُصلّای تو

معرفتُ الله ، نَمِ باده ات
سایة عرش است به سجاده ات

غرق سکوت است تمام فَلک
ذکر قنوت تو دعای مَلک  

حضرت حق محو عباداتِ  تو
منتظر وقت مناجات ِ تو

چادرت از بالِ مَلَک ناز تر
سفره ات از عرض و سما، باز تر

ریزه خور خوان تو کون و مکان
وسعت احسان تو هفت آسمان

صد چو سلیمان به حریمت گُم است
مرکز فرمانِ تو شهر قم است

هرکه به دستانِ تو  تایید  شد
پیرِ زمان ، مرجعِ تقلید شد

«روح عبادات سلام علیک
عمه سادات سلام علیک»

شاهِ خراسان شده دلبسته ات
قائمة عرش ، دو گلدسته ات

کوی تو بر سینه صفا می دهد
تربت تو بوی رضا می دهد

ای که پدر بوده تو را دست، بوس
عاشق تو حضرت سلطانِ طوس

مدح تو بر روی زبان پدر
ذکر« فِداها» به لبان پدر

**

ای که ز طفلی زبلا سوختی
چشم به راهِ پدرت دوختی

حسرت لبهای تو بوسیدنش
آروزی هرشب تو دیدنش

غم به روی غم، سرت آورده اند
تاخبرش را بَرَت آورده اند

بعد پدر گریه شده کار تو
دستِ رضا بوده نگهدار تو

ذکر لبان تو رضا بود و بس
راحتِ جان تو رضا بود و بس

دیدنِ او کاشفِ هر کرب تو
بسته به لبخند رضا قلب تو

وای از آن روز که دلها شکست
رشتة دیدار تو با او گُسست

قلب تو از هرچه که ترسید ، شد
یارِ تو از پیش تو  تبعید شد

چارة تو  صبر به لوحِ قضا
قاتلِ تو مدینة بی رضا

در همه شب دیده به ره دوختی
یاد رضا ناله زدی سوختی

تاغم یکساله به پایان رسید
لحظه به لحظه به لبت جان رسید

نامه ای از یار به دستت رسید
نامه نگویم همه هستت رسید

دلخوشی ات دستخط یار شد
حاجت تو دیدن دلدار شد

بال و پرِ بستة تو باز شد
ناقه سواریِّ تو آغاز شد

تا ،رهِ   تو جانب ساوه رسید
کامِ توهم طعم مصیبت چشید

روزِ تو مانند شبِ تار شد
قافلة خسته ات، آزار شد

باهمه اینها به دلی داغدار
جانب قم قافله شد رهسپار

کَم نشده پرده ای از مَحملت
گَشته مدرارا همه جا بادلت

زینب ِ آقای خراسان شدی
تاج سرِ مردم ایران شدی

گُل به سر و روی تو از بام ریخت
برجگرم شعله غمِ شام ریخت

زینبِ قم، تاجِ سرِ قافله
تو نشدی همسفرِ حرمله

زینبِ قم ، پیش دوچشم ِ ترت
دست نخورده به مویِ دلبرت

زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد
گوشة گودال زمین گیر شد

زینبِ قم، راسِ جدا دیده ای؟!
نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟!

زینبِ قم، دستِ تو دیده طناب؟!
راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟!

زینبِ قم ، آبرو ریزی نشد
محضرتان حرفِ کنیزی نشد

زینبِ قم ، جانم اگر برلب است
دردِ من از اسارت ِ زینب است

عمة سادات گرفتار شد
ناقه نشین ،واردِ بازر شد

عمة سادات به چشمِ ترش
دید، گِره خورده مویِ دلبرش

عمة سادات زمین گیر شد
تا که بریدند گلو ، پیر شد

عمة سادات غرورش شکست
نیزه به حلقوم حسینش نشست

عمة سادات به دستش طناب
دیده اش افتاد به بزمِ شراب

عمة سادات چه چیزی شنید
عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید

#قاسم_نعمتی





#حضرت_معصومه_س_مدح


این زن که خاکِ قم به وجودش معطر است
تکرار آفرینش زهرای اطهر است

تکرار آفرینش افلاک بر زمین
تکرار آفرینش عرش مصوّر است

این جلوۀ فرشته‌صفت، این شکوهِ غیب
بر خاک می‌نشیند و از خاک برتر است

دست سخاوتش پر از آمال دوستان
چشم محبتش به غریبانِ مضطر است

همشیرۀ شقایق و همراز رازقی
با آفتاب مشرقی عشق خواهر است

این زن که از نیایش او مست عالم‌اند
معصومه است، مریم آل پیمبر است

✍️ #پروانه_نجات




#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت



ای که لبخند ملیحت از عسل شیرین تراست
روز میلاد تو یا معصومه روز دختر است

کشور ایران ما از مقدمت نورانی است
چهار فصلش چون بهاران سبز و شادی آوراست

عالم هستی همه خوشحال و خندانند ولی
خوشتر از عالم دل زهرا و قلب حیدر است

بوسه از رُخسارهٔ ماه تو میگیرد رضا
چون در آغوشش گُلی زیباتر از زیباتراست

مَطلَعُ الفَجراست بیت هفتمین نور المُبین
کز فروغش مٌلک هستی روشن از پا تا سراست

ازتبار آیهٔ نوری  و از نسل بتول
چشمه سار سلسبیلی و نگاهت کوثراست

خُفته ای در دامن نجمه بسان آفتاب
گوئیا در دامن او آفتاب خاوراست

اهل معنا در مقامت داستانها گفته اند
جایگاهت بین مردُم از همه بالاتراست

از نسیم کوی تو بوی محبت میوزد
هرکه آنجا پا نهد محبوب حی داوراست

آب حوض بارگاهت به ز آب سلسبیل
زائر تو زائر قبر شریف مادر است

مشهد و قُم هر دو باشد قبلهٔ اهل یقین
شیعهٔ حیدر خداجوی و خدائی باوراست

در کرامت بی نظیری همچو زهرا مادرت
مادری که از همه زنهای عالم برتراست

تو شفیعه هستی و داری مقامی این چنین
گرمی بازار حُسنَت گرمتر از محشراست

گرچه در روز و شب میلاد تو دلها خوش است
لیک با یاد غمت دائم دو چشمانم تراست

خسروی فر هستم و گویم به آوای جلی
چشم من بانو به الطافت بروز محشراست

خسروی فر، مشهدالرضا




#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
 

طی شد شب هجران و مبارک سحر آمد
مژده بده ای دل که صبا خوش خبر آمد
در گلشنِ دین باز گل یاس در آمد
بانوی قم آمد، غم عالم به سر آمد

درد همگان باز نگفته شده درمان
آمد به جهان، جانِ علی، جانِ خراسان

یک بار دگر سوره‌ی کوثر شده معنا
فریادرس هر لبِ تشنه شده دریا
ای حیدریون فاطمه برگشت به دنیا
تا کور شود هر که بُوَد دشمن مولا

ای مردم عالم پس ازین عرش نشینید
از فاطمه هر چیز شنیدید، ببینید

ماییم همه ملت ایرانِ کریمه
هستیم کنیزان و غلامان کریمه
در سفره‌ی ما هست فقط نان کریمه
موریم ولی مور سلیمانِ کریمه

هر قدر جهان رنگ عوض کرد به کَرّات
جز لطف ندیدیم ازین عمه‌ی سادات

او کیست که صاحب نفسانند گدایش
او کیست که معصوم کُنَد جان به فدایش
والله فقط کار ائمه‌ست ثنایش
جمعِ حرم آل کسا صحن و سرایش
 
چون کعبه بُوَد عزت این روضه‌ی رضوان
این فخر بهشت‌ست که قم گشته دَرِ آن

ای فاطمه‌ی فاطمه، ای بانوی جنت
دلبسته‌ی دارالکرمت اهل کرامت
دارند بزرگان ز تو امّید شفاعت
ای مفتخر از پیر غلامیِ تو بهجت

 قم مرد خدا دیده چه بسیار، چه بسیار
شیعه چه قَدَر هست به این شهر بدهکار

بر سینه، که مثل تو زده سنگ رضا را؟
آوازه‌ی عشق تو گرفته همه جا را
کوتاهی عمرِ تو بر افراشت وفا را
رفتی تو رهِ زینبِ شاهِ شهدا را

مانند عقیله تو وفادارترینی
بر یوسف مشهد تو خریدارترینی

من گرچه بَدَم، سائل درگاه شمایم
گردیده قم و مشهدتان سعی و صفایم
بی نان و نوایم، نه، تویی نان و نوایم
من بنده‌ی سلطان معین الضعفایم

بانو چو گذشته بده رنگی به حنایم
بیچاره شدم، دیر شده کرببلایم

✍️ #محمدحسین_رحیمیان




#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت



🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
حضرت معصومه سلامٌ علیک
سیــدة النِّســا، قلبـی لَـــدَیـک
به لوح دل نوشته مرقومه ای
عفیفه ی کریمه معصومه ای
دختر هفتمین امام معصوم
محتــرمـی نــزد تمــام معصوم
آینــه ی تمــام نمــای زینــب
پــای نهـاده جــای پـای زینب
حضرت کاظم شده محو رویت
مادر تو مست ز عطر و بویت
دختر مظلومه ی هفتم امـام
حضرت معصومه بجانت سلام
فاطمه ی کشور ایـران زمین
فَخْـر کنـد به تــو امــام مُبیـن
خــواهر بـا کرامت رضــایی
به درد لا عــلاج مــا دوایـی
توهم نجیب وپاک ومعصومه ای
شهیده ای که گفته مرحومه ای؟
سفیر اهل بیت در قم شدی
بـرکـت سفره هـای مـردم شدی
قـم به وجود تو صفا گـرفته
کویـر ز تـابشت ضیـا گــرفتـه
دسته گل موسی بن جعفراستی
سیب بهشتیِ پیمبر استی
مثل بهاری سبز و با طراوت
چو عمه زینبی پر از نجابت
هم تو وهم برادرت رضاجان
شـدید مــدال افتخـار ایـران
تو آمـدی شـدی سُرور سینه
تـو آمدی قم شده چون مدینه
تو از تبار پاک پیغمبری
تو دختر فاطمه و حیدری
مطهره، طـاهره، محبـوبه ای
تـو پاکتـر ز مریم و هـاجـری
لباس تـو زجنس تقوی بُــوَد
چــادر تــو چــادر زهــرا بُــوَد
خیل فقیهان شده اندفقیرت
این همه دلها شده اند اسیرت
بوی بهشت هرکه هوس نماید
بهـر زیـارتت بــه قــم بیـایـد
زیـارتت زیـارت فاطمه است
نـام تـو شـد ذکــر مـدام همه
خانه ی کاظم ز تو شد باصفا
خنده ات آرامش قلب رضـا
تو از ازل شدی گرفتار او
فدا شدی در ره دیدار او
تـو زینب امـام رضـای مــایی
حقیقتـاً خــواهـر بـا وفــایی
روی دل آرای تـو تـا عیان شد
مـدال افتخـار دختــران شد
ز مقدم تو دل جـوانتر شده
تـولـد تـو روز دختــر شــده
فاطمه معصومه گل بهشتی
چوجَدِّه ات نجیب وحق سِرشتی
عمه ی سادات دخیلم دخیل
قبله ی حاجات دخیلم دخیل
شد افتخـار من که از تو گویم
دعــا نمـا کـه راهتـان بپــویـم
دعـا نمـا فــرج مُحـقق شــود
روز ظهــور منجـی حــق شود
جهان زبی کسی بکـوبد به سر
مهـدی فــاطمـه بیــایـد دگــر
دعــا نمـا تا کــه هدایت شوم
ز جـان نثـاران ولایـت شـوم
سلام«مداح»به تومعصومه باد
مبر تو در قیامت او را ز یــاد

شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»


کد مطلب: 324400

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcawynew49nuy1.k5k4.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir