اتاق فکر جدید اصلاح طلبان، آغاز فروپاشی یا صدور کارت عضویت توابین اصولگرا؟!
7 مهر 1400 ساعت 8:59
انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و مجلس یازدهم و به تبع آن انتخابات شوراهای شهر و روستا نشان داد که گسل های خطرناک انشقاق و تجزیه خواهی درون گروهی اصلاح طلبان این جریان سیاسی را بشدت تهدید می کند.
به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و مجلس یازدهم و به تبع آن انتخابات شوراهای شهر و روستا نشان داد که گسل های خطرناک انشقاق و تجزیه خواهی درون گروهی اصلاح طلبان این جریان سیاسی را بشدت تهدید می کند.
جریان از آنجایی آغاز شد که چند روز گذشته جهانبخش خانجانی از چهرههای نزدیک به حزب کارگزاران پیشنهاد داده بود که علی لاریجانی، ناطق نوری، حسن روحانی و خاتمی دور یک میز جمع شده و یک سازوکار جدید تصمیمگیری برای اصلاحطلبان خلق کنند.
همین امر نشان داد که تنفس های سیاسی اصلاح طلبان در اثر سونامی شکست های پی در پی در بزنگاههای انتخاباتی قوه مجریه و مقننه به شمارش افتاده است و آقایان با احساس خطر تلاش می کنند ضمن حفظ هویت سردمداری م .خ همچنان وی را خط دهنده جریان موسوم به اصلاحات نگه دارند. البته باید این نکته را متذکر شد که حامیان م.خ تمایل دارند با راه کارهای دمکراسی و بدون چالش هایی پر هرینه ای مانند فتنه88 در چرخه قدرت سیاسی حضور داشته باشند..
این نگرانی در میان اصلاح طلبان را خانجانی اینگونه تبیین کرد که اگر اصلاحطلبان تن به پیشنهاد تشکیل اتاق فکر مشترک ندهند به زودی دچار جزماندیشی، تندخویی رادیکال و غیر توسعهیافتگی میشوند.
اصلاحطلبان پیش از انتخابات ریاست جمهوری شعسا (شورای عالی سیاستگذاری) را منحل و ناسا (نهاد اجماع ساز) را تشکیل دادند. در ساختار تصمیمگیری جدید عارف و موسوی لاری حذفشده و بهزاد نبوی رهبری امور را در دست گرفت.
این سخنان هم نشان می دهد که جریان متمایل به م.خ هم نگران حرکات میدانی بخش رادیکال اصلاحات برای یک تمرین براندازانه دیگر در فرصتی مناسب است و هم اینکه ممکن است شروع میدانی فتنه در دست جریان رادیکال باشد. اما آیا توانایی مدیریت آنرا هم دارد یا نه؟ ثانیا در صورت وقوع چنین امری می تواند ضمن خراب کردن تمام پل های سیاسی، باقی ماندن در ساختار سیاسی کشور هزینه های غیر قابل جبرانی را بر مجموعه اصلاحات وارد سازد. آش نخورده و دهان سوخته جریان نزدیک به م.خ شدیدا نگران این موضوع است.
اگر طبق صحبتهای خانجانی خدمات شورای سیاستگذاری را پایان یافته بدانیم و با ظهور نهاد اجماع ساز سیستم جدیدی برای ادامه هویت سیاسی م .خ تدوین گردیده باشد اما گویا عناصر رادیکال اصلاحات فرصت را غنیمت شمرده و درون مایه های رادیکالیستی و مثمر ثمر بودن تنش های میدانی را بروز دادند و نظام را تهدید به درگیری مسلحانه با استراتژی نخ نما شده قوم گرایی نمودند.
لذا تشکیل اتاق فکر با حضور لیدرهای اصلی جریان اصلاحات و اعتدالی امیدی بود که میتوانست بنبست موجود میان گروههای مختلف را برطرف کند اما بازهم پارادوکس های ساختاری این اتاق فکر موفقیت آنرا با ابهام دچار می سازد.
موافقان اتاق فکر وجود عقل گرایی و کار تشکیلاتی دراز مدت و همچنین داشتن رزومه طولانی در امر لابی گریهای مختلف سیاسی اعضای این اتاق فکر را از نقاط قوت آن می دانند اما منتقدان و بعضا مخالفان عنوان می کنند که برخی از این اعضا اصولا در عمل به اصلاح طلبان نزدیک بودند نه در تفکر لذا بازخوردهای این اتاق فکر می تواند اصلاحات را با گذشت زمان با بن بست های سیاسی و فروپاشی دائمی مواجه سازد.
موضوعی که هر دو طرف با آگاهی از آن و علیرغم ترسی که از این موضوع دارند همچنان بر استراتژی یا دمکراسی یا رادکالیسم افراطی پافشاری می کنند. بنظر راقم دوران بازی یک بام و دو هوای محافظه کاران اصلاح طلب که هم انتخابات را تحریم می کنند و هم پنهانی رای خود را در شهرهای دیگری غیر از تهران به صندوق می اندارند گذشته است و دیگر باید تعاریف مشخصی از اصلاحات را ارائه داده و راه خود را مشخص کنند زیرا ادامه راه فعلی امکان پذیر نیست.
رضا احمد زاده
کد مطلب: 302796
آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdceow8xpjh87fi.b9bj.html