به گزارش
سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز؛ دهم ذی الحجه روز عشق و عاشقی، روز بنده و بندگی و روز قربانی کردن نفس در قربانگاه معبود یکتا، روز عید سعید قربان می باشد.
ضمن تبریک این عید اکبر به پیشگاه بقیت الله العظم ارواحنا فداه و نایب بر حقش و شما خوانندگان عزیز اشعار زیر را تقدیم نگاه خوبتان می نماییم:
#عید _ سعید _ قربان قدسیان باید پر جبریل قربانی کنند!
آل ابراهیم، اسماعیل قربانی کنند
او که میآید، ابابیل اندکی از خیل اوست
مکّیان باید سپاه فیل قربانی کنند
سیصد و چندی سوار از بازگشت از کوه طور
سامری را در کنار نیل قربانی کنند
سامری سهل است، باید در کنار رود نیل
پیش پای قدس، اسرائیل قربانی کنند
آل ابراهیم، مدیون حسینبنعلی است
چون که لازم نیست اسماعیل قربانی کنند
#مهدی_جهاندار
#عید _ سعید _ قربان عید قربان است و می خواهم که قربانت شوم
اذن فرما تا دمی از لطف مهمانت شوم
در چنین روزی تفضل کن بر این مسکین زار
تا که عمری بهره مند از خوان احسانت شوم
عید قربان شاد می گردد دل هر مستمند
یک نظر کن تا دمی، از مستمندانت شوم
جان به لب آمد ز هجران تو ای جان جهان
روی بنما تا رها از درد هجرانت شوم
هست مفتون پریشانی زلفت عالمی
کاش می شد محو گیسوی پریشانت شوم
کن طللوع ای ماه شبهای فراق و بی کسی
تا که که روشن از رُخ زیبا و تابانت شوم
سوختم از التهاب تب در این شام فراق
کاش درمان ،با وصال روی پنهانت شوم
مانده ام در خواب غفلت ای نسیم صبحگاه
کاش بیدار از تلاوت های قرآنت شوم
از ازل دارد ( شقایق) داغ هجران ترا
چهره بنما، تا که پیوسته غزل خوانت شوم
#حمید_رضازاده_شقایق
#عید _ سعید _ قربان دلی همچون کویر و دیده ای بارانی آوردم
به قربانگاه تو غیر از تو را قربانی آوردم
به مژگانْ خاک می روبم منا را هر دم از شوقت
سرم را همچو اسماعیل گر می خوانی آوردم
گرفتم ذرّه ای نَم از یَم عشق تو بی پروا
به دریای بلایای تو دل طوفانی آوردم
تو آن گنجی که در دل های ویران جای می گیری
خداوندا دلی آکنده از ویرانی آوردم
درِ دل را نخواهم جز تو بگشایم به کس زآنرو
ز اشک دیده بر این آستان دربانی آوردم
منای دیگری باید که آن ذبح عظیم آید
همان کز نام جان بخشش دلِ سوزانی آوردم
همان ذبح عظیم کربلا کز سوز دل گفتا
خدایا همرهم هفتاد و دو قربانی آوردم
«رئوفی» گفت شعرم گر شود پُر از شعور او
برای روز وصلش پیشکش دیوانی آوردم
#حسین_رئوف
#عید _ سعید _ قربان عید قربان است، رو بردرگه یزدان کنید
درمنای عشق جانان نفس را قربان کنید
عید قربان است روز امتحان بندگی
مثل اسماعیل با جان روی بر جانان کنید
عید قربان است، روز تابش مهرِ یقین
با فروغی ازیقین جان را پُر از ایمان کنید
عید قربان است روز شوق و روز سرنوشت
دامن از گلهای اشکِ شوق، گلباران کنید
عید قربان روز عید و روز پیمان بستن است
درچنین روزی وفا بر عهد و بر پیمان کنید
عید قربان جلوهای از روز تسلیم و رضاست
جان و دل تسلیم امر حضرت جانان کنید
میزبان آفرینش میهمانی میدهد
از ره اخلاص، خود را برخدا مهمان کنید
درمحیط بندگی با عشق و ایمان و یقین
توشهای آماده بهر برزخ و میزان کنید
زآفتاب حشر ایمن میشوید، امروز اگر
رو به سوی آستان عترت و قرآن کنید
درچنین عید بزرگی از خداوند کریم
آرزوی وصل مهدی، درشب هجران کنید
چون «وفایی» دل به دریای ولایت افکنید
ساحل اندیشه را لبریز از مرجان کنید
#سید_هاشم_وفایی
#عید _ سعید _ قربان عید قربان است و باید جان کنم قربان او
تا ز قربانی و هم جان ، گردم از قربان او
گوسپند و گاو و اُشتر از چه قربانی کنند
صد هزاران جان نباشد لایق قربان او
جان فدای جان آن جانانه کز جانبازی اش
گوسپندش گشته قربان چون تویی جانان او
خونبهای جان اسماعیل اگر شد گوسپند
گو : سِپند جان بسوزد چشم بد از جان او
چون ز چوگان وفا ، گویِ محبّت میبَرد
گویِ سر ؛ بسیار افتد در خم چوگان او
مقصد از طوف و صفا و مروه، عرفات و منا
عاشقان را درکِ عشق اوست با عرفان او
خانه را بگذار و درکِ فیض صاحبخانه کن
حاصل حج، قربِ یزدان است نی قربان او
چون ز لِلهُ عَلَی النّاس استطاعت یافتی
راز حج البیت، مکتوم است در فرمان او
زآنکه حج با امر حق واجب بوَد نی عزم خلق
ترک باطل کن چو کردی رمیْ، بر شیطان او
گر عنان نفس، بعد از این دهی در دست وی
در حقیقت میشوی خود سلسله جنبان او
(شمس قم) قربانی شيطان نگشتم هیچگاه
چون بریدم از ازل سر رشته ی پيمان او
#سید_علیرضا_شمس_قمی