توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۴۵
ای مهربان یار محمد يا خدیجه // ای نور پاک حی سرمد يا خدیجه
برایت سهمی از اسلام با حیدر برابر بود // چنان که ثروت تو هم‌تراز تیغ حیدر بود // به ایثارت گواهی می دهد شعب أبی طالب // همین از خود گذشتن های تو خود فتح خیبر بود
ای مهربان یار محمد يا خدیجه // ای نور پاک حی سرمد يا خدیجه
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز؛ حضرت خدیجه (سلام‌ الله‌ علیها) ۶۸ سال قبل از هجرت پیامبر در مکه چشم به جهان گشود. پدر ایشان خُوَیلد بن اسد از قبیله قریش و مادرش فاطمه دختر زائده است. وی یکی از زنان برجسته قریش بود که از دوران جوانی به تجارت پرداخت و به دلیل دور اندیشی و زکاوتی که داشت به او لقب بانوی عاقل یا بانوی بانوان قریش داده شده بود.

ایشان یکی از ثروتمندترین افراد زمان خود بود که همواره به نیازمندان کمک می‌کرد. برخلاف مردم قبیله خود، او هرگز به بت‌ها اعتقاد نداشت و بت‌ها را نمی‌پرستید.

حضرت خدیجه (سلام‌ الله‌ علیها) در سن ۶۵ سالگی و در روز دهم ماه رمضان سال دهم بعثت (سه سال قبل از هجرت) و کمی بعد از وفات ابوطالب چشم از جان فرو بست، به همین علت این سال را سال عامُ الحُزْن به معنای سال غم و اندوه نامیدند چرا که پیامبر(صلی الله‌علیه و آله) در این سال بزرگترین حامیان خود را از دست داد.

پیکر مطهر حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها ) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) که در شهر مکه قرار دارد، به خاک سپرده شد.

ضمن عرض تسلیت این روز به ساحت مولایمان بقیت الله العظم ارواحناه فداه و نایب بر حقش و شما خوانندگان عزیز اشعار زیر را تقدیم می نماییم:





#وفات_حضرت_خدیجه سلام‌الله‌علیها



خدیجه زنی بی شبیه و بدل
به مردانگی بود ضرب المثل

کسی مثل او بذل و بخشش نداشت
به میدانِ یاریِ دین پا گذاشت

در آن روزگاران خوف و خطر
برای نبی جان او شد سپر

صفاتش حمیده مرامش کرم
کمالش پسندیده و محترم

برای رسول خدا یار بود
به غم ها ورا یار و غمخوار بود

فدای خدا شد همه هست او
سخاوت زده بوسه بر دست او

به پای رسالت دلش می تپید
که بر دوش خود بار محنت کشید

وفا کرد بر عهد و پیمان خود
که بگذشت از مال و از جان خود

دل خسته اش شد اسیر بلا
کمان قامتش شد ز تیر بنا

به وصفش توان گفت بی واهمه
همین بس که شد مادرت فاطمه

چه زخم زبان ها و طعنه شنید
چو زهرا زِ همسایه آزار دید

در آخر نفس داشت این زمزمه
کشد رنج بی مادری فاطمه

برای پیمبر ز عمق وجود
به هر رنج و غم کاشف الکرب بود

به قدر و جلالش چه گویم سخن
عبای پیمبر بر او شد کفن

برای پیمبر علیه السلام
شده سال فقدان او حزن عام

خدیجه اگرچه غریبانه مرد
ولی پیکرش تازیانه نخورد

به چشمان او ابر نیلی نبود
به رخسار او جای سیلی نبود

خدیجه مدینه نبود و ندید
چه غم ها زِ امت به زهرا رسید

گذار خدیجه به کوچه نبود
که زهرای او صورتش شد کبود

چهل مرد نامرد بر او زدند
به دست و به بازو و پهلو زدند

زِ ضرب لگد محسنش شد شهید
ازاو بانگ فضه خذینی رسید

#محمد_نعیمی_قم







#وفات_حضرت_خدیجه سلام‌الله‌علیها


سلام ای مادر کوثر خدیجه            
سلام ای از مَلَک برتر خدیجه

به پاس آن همه خدمت به اسلام       
خدا داده تو را گوهر خدیجه

از آن صبر و تلاش و جود تو داد  
گلستان نبوت بر خدیجه

تو را از جان و دل خدمتگزارند    
فرشته، ساره و هاجر خدیجه

توئی مانند زهرای عزیزت              
به زن های جهان سرور خدیجه

از آن روزی که گشتی یار قرآن         
شده نامت نشاط آور خدیجه

تمام خاکیان و قدسیانند               
برای  تو ستایشگر خدیجه

به دستان کریم تو خدا داد                
تمام هستی حیدر خدیجه

به زهرا و به حیدر در جهان نیست     
از اولاد شما بهتر خدیجه

به قدر و جاه تو کس آشنا نیست       
به جز دادار و پیغمبر خدیجه

اجازه می دهی من هم بگویم           
تو را ای مهربان، مادر، خدیجه

شنیدم در میان شعب گشتی           
چو گل های خزان پرپر خدیجه

کنار پیکرت می سوخت زهرا          
چو شمعی با دو چشم تر خدیجه

برای فاطمه هرگز نمی شد                 
غم بی مادری باور خدیجه

ولی روزی همین بانوی محزون       
فغان می کرد پشت در خدیجه

صدا می زد که یا فضه خُذینی       
میان شعله ی آذر خدیجه

گل هجده بهارت گشت پرپر             
به پیش دیده ی حیدر خدیجه

غریبانه شبانه کرد هجرت              
به سوی حضرت داور خدیجه

#محمد_حسن_مطهری_نیا






#وفات_حضرت_خدیجه سلام‌الله‌علیها


سلام ای جود تو اسلام پرور
هماره گرم تکریمت پیمبر

ز آغاز ازل یکتا پرستی
نخستین بانوی اسلام هستی

ز انفاق و عطایت یا خدیجه
نهال دین ثمر داد و نتیجه

فلک بر آستانت بوسه چین شد
تمام ثروت تو خرج دین شد

تویی تفسیر الرحمن و انعام
بهین مصداق انفاقی و اکرام

همیشه حامیِ پیغمبری تو
و بر ام ابیها مادری تو

رُخَت شد بارها در راه دین رنگ
به همراه پیمبر خورده ای سنگ

فقط همسر نه، جان مصطفایی
تو مادر خانم شیر خدایی

نبوت بی قرار شوهر توست
شفاعت خاکسار دختر توست

چراغ راه حق جویان حسینت
مَلَک مات مقام زینبینت

شرف مبهوت نامت در بزرگی
که بر خون خدا مادر بزرگی

به پاس آن همه بذل و عطایت
کفن ها از بهشت آمد برایت

وفای تو به همسر مثل زهراست
چهل مرد عرب یکسو و تنهاست

حسینت همسری دارد رباب است
به یاد شوهرش در آفتاب است
 
حسن اما میان خانواده  
به جانش زهر از همسر فتاده

درون خانه بی یار و حبیب است
غریب است و غریب است و غریب است

«رئوفی» ذره، تو خورشیدِ آهی
بر این ذره نگاهی گاه گاهی

#حسین_رئوف







#وفات_حضرت_خدیجه سلام‌الله‌علیها


برایت سهمی از اسلام با حیدر برابر بود
چنان که ثروت تو هم‌تراز تیغ حیدر بود

به ایثارت گواهی می دهد شعب أبی طالب
همین از خود گذشتن های تو خود فتح خیبر بود

همین بس که سلامت داده جبرائیل با هر وحی
کجا این منقبت در شأن آن زن های دیگر بود؟

کسی که مادر زهراست اُمُّ المؤمنین باشد
فقط این گونه مادر لایق آن گونه دختر بود

نه تنها مریم و حَوّا کنیز خانه‌ات بودند
که غیر از فاطمه شأن تو از کل زنان سر بود

تو بودی و علی بود و ابوطالب همین کافیست
پیمبر از همان آغاز هم دارای لشکر بود

تو ای بانو اگر اسلام را یاری نمی کردی
یقین دارم جهان امروز  بی «اللّه اکبر» بود

خدیجه!  آه...  بعد از تو رسول الله هر روزش...
خدیجه آه...  هر شب روی لب های پیمبر بود

#میثم_کاوسی







#وفات_حضرت_خدیجه سلام‌الله‌علیها


ای مهربان یار محمد يا خدیجه
ای نور پاک حی سرمد يا خدیجه

ای اسوه ی صبر و وقار و عشق و ایثار
ای پایه ی اسلام احمد يا خدیجه

ای اوّلین یار رسول مهربانی
در یاری اش هر دم زبانزد يا خدیجه

دارایی خود را نثارش کرده ای تا
دین محمّد پا بگیرد يا خدیجه
 
یا همچو تیغ ذوالفقار حضرت عشق
گردن ز استکبار گیرد يا خدیجه

بهر رضای حضرت حق در ره دین
لطف و عطایت بود بی حد یا خدیجه

بر بانوان دهر ای بانوی هستی
مانند زهرایی سرآمد يا خدیجه

در شأن تو این بس که زهرای مطهّر
نزد تو زانوی ادب زد يا خدیجه

آه از دَمی که از فراقت بود نالان
زهرا به همراه محمّد يا خدیجه

افکند بر رویت عبای نور خود را
وقت وداعت میر امجد یا خدیجه

هر شیعه ای دارد به دل آین آرزو را
کز داغ مرگ تو بمیرد يا خدیجه

#جواد_کریم_زاده
کد مطلب : 342941