سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز؛🌑 اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَايَ فِي نَفْسِي؛
پروردگارا بی نیازم کن آنگونه که مسلم بن عقیل را از "ما سِوَی الله" مستغنی ساختی
آنگاه که در کوفه از پیچ هر کوچه که گذشت تنهاتر شد و آنچنان در برج دارالإماره، پرجبروت قامت آراست که گویی بی نیاز ترینِ مردان عالم بود!
🌑 واعظی در درونم خطبه می خواند:
حیرانِ راز استغنای مسلم اگر شدی، أبی عبدالله را جستجو کن، بر فراز قلبت قد علم نما و دست بر سینه بگذار و به سوی حرمش جان رهسپار کن.
حیران راز استغنای مسلم اگر شدی، حسینی باش، همین کافیست، معرفت به حسین "علیه السلام" تقوایت را آنچنان افزون می کند که فرقان میان حق و باطل را دریابی، همانند مسلم، شیدای مولایت باش که بی نیاز از نامردانِ مردنمای زمانهات باشی!
🌑 وَ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي؛
قلبم را به یقین استقامت ببخش، همچون مسلم بن عقیل که تهلیلکنان و تکبیرگویان به مسلخِ عشق میرفت، "فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ" بر وجود مبارکش جوشنی از یقین پوشانده بود؛
اشک از دیدگانش روان بود، اشکی که جز در غم غربت مولایش جاری نمیشد، گریان بود بر امامی که بی وفایان، به جهل و بی بصیرتی، زرپرستی و زورپذیری او را به قتلگاه میبرند و به بهای چند روز بیشتر فرصت یافتن برای زندگیِ ننگین و خفتبارِ خود قربانی می کنند!
🌑 وَ الْإِخْلاَصَ فِي عَمَلِي؛
اخلاصم عنایت فرما، آنچنان که جز به رنگ معشقوق، نقشی نپذیرم و آنچنان مجنونِ مولایم شوم که مسلم شد.
در واپسین لحظات، آب طلب کرد و هر بار خونِ صورت و دهانش آب را گلگون کرد و او دانست که باید حیات و مماتش، شبیه ترین باشد به امامش و فرمود: «اَلْحَمْدُلله لَوْ کانَ مِنَ الرّزْقِ الْمَسُومِ لَشَرِبتُهُ».
🌑 و واعظِ درونم اینگونه خطابه اش را به دعایی نیکو، حسنِ عاقبت بخشید و گفت:
پروردگارا؛ استجابت هر فراز از دعای عرفهام را در این یک جملهی مولایم "ابی عبدالله الحسین" قرار ده که آنچنان زندگی کنم و آنطور بمیرم که امامم در وصف وداعم با این سرای رنج اینگونه شهادت دهد:
« أَلاَ إِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ»؛ (بدانید او به تکلیف خویش عمل کرد).
🏴 التماس دعا!
✍️ مریم اشرفی گودرزی