داخلی آرشيو خبر فرهنگ و جامعه

حدیث حسن تو را نور می برد بر دوش // شکوه نام تو را حور می‌برد بر دست

سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز:

🌒 گفت تو به بهانه ی حجاب می خواهی محدودم کنی، می خواهی مانع درخشش من شوی، می خواهی حصرم کنی در پوششی که پنهانم کند؟

🌟گفتم جانان من تا درک تو از محدودیت و درخشش چگونه باشد، هر محدودیتی که بد نیست، اصلا محدودیت از لازمه های زندگی قانونمند و منظم است که هدفی متعالی را در تعریف خود دارد.

💥 متعجب شد!
ادامه دادم، پس بگذار برایت از زیباترین و خوش جلوه ترین محدودیت بگویم،
خالق من و تو، اوکه مهربانترین است و کائنات در پرتو تجلی اش قابل رویت است، نور خود را در داستانی از محدودیتها اینگونه وصف فرموده:

✨✨ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛
همان كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ که برای آنکه جلوه گر شود آنرا فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ (شیشه) محصور نموده و آن شیشه را محدود به چراغی فرموده که فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ باشد و این چراغ نورافشان را در مشکاتی محافظت نموده و این همه محصوریت از آن روست که ما به حکم محدودیت ظرفیتمان، به فیض نورش خود را و معبود را بشناسیم و هدایتگر ظلمت جهلمان باشد به روشنایی هدایت؛

🔥گفتم: جانان من، اگر درون خانه خود، برای رهایی از تاریکی، تلی از هیزم انباشته کنی و آن را شعله ور سازی، از شراره های آتش زبانه گرفته میسوزی و دار و ندارت را به خاکستر می نشانی بی آنکه از نورش تو را بهره ای و فایده ای باشد.
پس به قاعده ی عقل آنقدر محدودش میکنی، که فایده اش را غالب بر هر آسیب و ضرری دریابی و این راز محدودیت نور است.

🌕 و تو هم نوری داری و شعله ای، با شعله ات تنور محبت را در خانه ات برفروز و با نورت، تجلی معرفت باش تا هرز نروزی و با حظ خود هرزت نبرند.

⚡️💫 سرش پایین بود، بی آنکه نگاهم کند راهش را گرفت و رفت به سمت خورشید، اما قطره اشکی که از چشمانش چکید دریایی از حرف داشت....

🖌مریم اشرفی گودرزی