توصيه به ديگران
۰
جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۱۳
ای گنج معرفت به دل سامرا سلام // ابن الجواد، حضرت ابن الرضا سلام
ما غلام و شاهمان هادی سلام الله علیه // دلبر دلخواهمان هادی سلام الله علیه // در شب غم ماهمان هادی سلام الله علیه // شد چراغ راهمان هادی سلام الله علیه
ای گنج معرفت به دل سامرا سلام //  ابن الجواد، حضرت ابن الرضا سلام
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز؛ سوم رب المرجب مصادف است با سالروز شهادت ابن الرضا، حضرت امام علی النقی علیهما السلام.

ضمن تسلیت شهادت امام هادی علیه السلام به ساحت مقدس صاحب الزمان ارواحناه فداه و نایب بر حقش و شما خوانندگان عزیز اشعار زیر را تقدیم نگاهتان می نماییم:




#شهادت#امام_هادی_علیه_السلام


هزار شُکر که بُردیم نامِ هادی را
هزار شُکر که داریم امامِ هادی را

هزار شُکر که دارد در این شبِ نوروز
لباسِ مشکیِ ما احترامِ هادی را

سلامِ ما برسانید ای کبوترها
که بشنویم علیک السلامِ هادی را

چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی
خطاب می کند: آقا ، غلامِ هادی را

بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست
نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست

بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد
به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد

کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت
کسی که رفت به این روضه‌ها عبادت کرد

همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند
سبوی خویش پُر از چشمه‌ی سعادت کرد

برای عمه سادات  در قفس رفتی
و شیر عرض اردت به این سیادت کرد*

پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند
روا بود که گریبان امام پاره کند*

تو را زِ خانه‌ی خود با عذاب آوردند
تو را به گوشه ای اما خراب آوردند

به روی خاک نشستی و شام را دیدی
که عمه های تو را با طناب آوردند

یتیم‌های گرسنه به بند زنجیر و
رسید وقتِ طعام و کباب آوردند

من از امام زمان شرم دارم از این خط
که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند

شراب بود ولی بر سرت سنان نزدند
به زخمهای لبت چوبِ خیزران نزدند

*اشاره به روایت داخل قفس شیرها رفتن امام‌هادی(علیه‌السلام)

*اشاره به گریبان چاک زدن امام‌حسن‌عسکری(علیه‌السلام)در فراق پدر

#حسن_لطفی







#شهادت #امام_هادی_علیه_السلام


دهمین نور کبریا هادی
روشنای مسیرها هادی
مقصد بال های خسته ی ما
حرم امن سامرا هادی
ما کجا و اسیر گمراهی
تا دلیل است و رهنما هادی
ما کویریم و هر کلام شما
شوق دریا دهد به ما هادی
کعبه دنبال طوف سامره ات
قبله مایل به توست یا هادی
عشق را دیده ایم دور ضریح
مست شش گوشه ی شما هادی
السلام علیک یا مولا
السلام علیک یا هادی
غم دنیا زمان دیدارت
می رود از سر گدا هادی
ما گدایان کوی سامره ایم
زائر مست بوی سامره ایم

زنده ام همچنان ز رحمت تو
مدح خوان شکوه عترت تو
من همان التماسِ هر روزِ
مهربانی بی نهایت تو
دستهای گدایی ام لبریز
از خیال خوش سخاوت تو
دست بخشنده تو قسمت ما
آرزو های ماست قسمت تو
دهمین آفتاب بی تکرار
منم و حسرت زیارت تو
راه من ای صراط زهرایی
مستقیم است از عنایت تو
نور از ریشه های باورمان
می ترواد به لطف همت تو
وعده وعده پر است سفره ی ما
صبح و ظهر و شب از کرامت تو
راه ها ختم می شود به خدا
فقط از کوچه ی هدایت تو
راه تاریک و من خطر نکنم
من که بی هادی ام سفر نکنم

می چکد نور حق ز دامانت
پدر و مادرم به قربانت
ابتدای تو نور علی نور و
نیست حرفی ز روز پایانت
گوش جان می دهد شبیه همه
شیر در پرده هم به فرمانت
به بلندای آسمان پر زد
هر که شد خاک بوس ایوانت
چشمه چشمه غدیر می جوشد
از کلام همیشه جوشانت
میزبان همیشه ی دلها
سائلت میشود غزل خوانت
دشمن و دوست را نوازش کرد
عطر مست نسیم احسانت
خوب شد زخم شَکِّ قلبم با
"جامعه" آیه های ایمانت
کرمتان شبیه باران است
عادَتُکم همیشه احسان است

#حسن_کردی








#شهادت #امام_هادی_علیه_السلام



ما غلام و شاهمان هادی سلام الله علیه
دلبر دلخواهمان هادی سلام الله علیه
در شب غم ماهمان هادی سلام الله علیه
شد چراغ راهمان هادی سلام الله علیه

تا ابد ممنون الطاف خدا هستیم ما
بنده ی ابن الرضای سامرا هستیم ما

صاحب این روضه من را اهل ایمان کرده است
آتش عشقش جهانم را گلستان کرده است
اعتقادم را غدیریه * دو چندان کرده است
جمع ما را جامعه خوانی مسلمان کرده است

در هجوم خشکسالی ، ابر باران می شویم
هر زمان که دسته جمعی ، جامعه خوان می شویم

باز در ماه رجب مهمان هادی گشته ایم
بی قرار از دوری ایوان هادی گشته ایم
همچو عرشی ها ، سیهپوشان هادی گشته ایم
با امام عسکری ، گریان هادی گشته ایم

آسمانی پر ستاره ، آسمان را خاک کرد
زد گریبان چاک و قلب آسمان را چاک کرد

باز هم روز دوشنبه ، مادری ها شعله ور
باز هم روز دوشنبه ، فاطمه،  داغ پسر
باز هم روز دوشنبه ، تازه شد داغ جگر
عسکری گوید گهی مادر ، گهی گوید پدر

این حسن ها را دوشنبه ها ، فلک دلگیر کرد
این حسن ها را دوشنبه ها ، تحیر پیر کرد

سامرا ! کو مهربانی ، کو ادب ای وای وای
میهمان و دست بسته ، نیمه شب ، ای وای وای
باده و سلطان دین ، یا للعجب ای وای وای
زنده غم های صفر  ، شد در رجب ، ای وای وای

گمرهان با حضرت هادی چه ها کردند آه
کعبه را با زور در بت خانه آوردند آه

باز هم با نام دین ، از دین تخلف می کنند
باز دنیا را پر از شرم و تاسف می کنند
دور از کنعان ، چه توهین ها به یوسف می کنند
بر ولی الله ِ ما ، باده تعارف می کنند

مِی تعارف کرد اما مِی به روی سر نریخت
هر چه شد دیگر در اینجا حرمت خواهر نریخت

* زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام

#محمد_حسین_رحیمیان







#شهادت #امام_هادی_علیه_السلام



سخن از ظلمت و مظلومیت آمد به میان
شهر بیداد رسیده‌ست به اوج خفقان

از خداوند نباید اثری باشد اگر
از دهان «متوکل» برسد صوت اذان

بر لب منبر و مسجد، زده شد مهر سکوت
مجرم است آن‌که برد نام علی را به زبان

راویان سلسله در سلسله در بند شدند
شیعیانی متواری شده همپای زمان

بدعتی تازه بنا گشت از آن لحظۀ تلخ
که مزار پسر شاه نجف شد ویران

دلم از درد شکسته‌ست خدا می‌داند
آه این قصۀ جانسوز ندارد پایان

باز بی‌وقفه به دریا زده‌ام باداباد
نیستم، نیستم از عاقبتش دل‌نگران

جان به کف باید از اولاد علی دم زد و بس
«ابن سکیت» چنین راه به ما داده نشان

عقل دیگر سر عقل آمد و بی‌واهمه گفت:
قلب بی‌دغدغۀ عشق ندارد ضربان

دهمین عشق بلافصل! سلام ای دریا!
پاک‌تر از نفس صبح! سلام ای باران!

خود به خود پرده ز چشمان تو می‌رفت کنار
که حقیقت نشد از چشم تو آنی پنهان

به حضورت به قدومت شده دلگرم زمین
به سحرهای سجود تو گواه است زمان

شرح و تفسیر نگاه تو کتابی‌ست جدا
جذبۀ ماه، پر از مهر، وَ تیغی بُرّان

از در «جامعه» هرکس به حقیقت برسد
غفلت جامعه او را نکند سرگردان

همگی دست به شمشیر، چه می‌فرمایید؟
آسمان منتظر توست کران تا به کران

تو فراتر ز بیانی به خداوند قسم
سخن شعر نبوده‌ست به جز «سَبقِ لِسان»

متن تاریخ فقط گفت که مسموم شدی
هیچ‌کس هیچ نگفت اینکه چه بوده جریان؟

سامرا کشت تو را، نور تو خاموش نشد
سامری مانده و انگشت تحیر به دهان

غم دیدار حرم کنج دلم جا خوش کرد
به دعایی دل ما را به مرادش برسان

✍ #عباس_همتی









#شهادت #امام_هادی_علیه_السلام



ای گنج معرفت به دل سامرا سلام
ابن الجواد، حضرت ابن الرضا سلام

ای چون پدر مطهر و معصوم و متقی
ای آسمان علم خدا ایهاالنقی

خورشید از تشعشع نورت منوّر است
ماه فلک به یُمن حضورت منوّر است

در قول و حکم و فعل تو انصاف جاری است
باغ کرامت تو همیشه بهاری است

گنجینه‌های علم الهی‌ست در دلت
حظِّ حضور می‌برم امشب ز محفلت

نطقت اگر نبود هدایت نداشتیم
راهی به آسمان امامت نداشتیم

با نور تو درست شده اعتقادمان
دادی طریق عرضه‌ی حاجات یادمان

فهمانده‌ای به ما ادب و احترام را
طرز چگونه حرف زدن با امام را

فهمانده‌ای که شأن رفیع امام چیست
ظرفیت پذیرش فیض مدام چیست

لطفت اگر نبود، مقرب نمی‌شدیم
در محضر ائمه مودّب نمی‌شدیم

رکن خداشناسی و درهای رحمتید
فرزندهای نور و پسرهای رحمتید

هر کس که باطناً به خدا وصل می‌شود
با رحمت نگاه شما وصل می‌شود

ای سرو سربلند سحرهای سامرا
باز است بر گدای تو درهای سامرا

ما سائلیم و جای دگر سر نمی‌زنیم
جز خانه‌ی شما درِ دیگر نمی‌زنیم

امشب میان عشق شما سیر می‌کنم
از چشم پاکتان طلب خیر می‌کنم

من را از آن دو چشم شریفت نگاه کن
یا هادی الائمه مرا سر به راه کن

آقا تلاش کردم و این دل ادب نشد
آماده‌ی رسیدن ماه رجب نشد

باقیِّ عمر را نگرانم چه می‌شود
آماده نیستم؛ رمضانم چه می‌شود

امشب ولی به عشق هوایت رسیده‌ام
امشب به قصد گریه برایت رسیده‌ام

آقا شنیده‌ام که غمت بی شمار بود
دور از مدینه بودی و دل بی قرار بود

گاهی تو را به بزم حرامی کشانده‌اند
گاهی تو را میان خرابه نشانده‌اند

جا داده‌اند بین فقیران چرا تو را؟
بردند بین حلقه‌ی شیران چرا تو را؟

آنان که بر امام ارادت نداشتند
قاتل برای کشتن تو می‌گماشتند

هر چند زهر غم، جگرت را کباب کرد
قلب مقدس پسرت را کباب کرد

سر را به روی پای حسن می‌گذاشتی
بهر خودت حنوط و کفن می‌گذاشتی

می‌سوخت پیکر تو ولی خانه‌ات نسوخت
در بین شعله دامن دُردانه‌ات نسوخت

در کربلای جدّ شما غم چکار کرد
طفلی نفس بریده از آتش فرار کرد

امشب دلم شکسته و فریاد می‌زنم
با محتشم نشسته و فریاد می‌زنم

ای کشته‌ی فتاده به هامون حسین من
ای صید دست و پا زده در خون حسین من...

✍ #مجتبی_شکریان
کد مطلب : 341531