به گزارش
سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز؛ دهم رجب المرجب مصادف است با سالروز ولادت دردانه امام رئوف، حضرت جوادالائمه علیهما السلام.
ضمن تبریک این میلاد با سعادت به قطب عالم امکان و نایب بر حقش و شما عزیزان عزیز اشعار زیر را تقدیم نگاه خوبتان می نماییم:
ولادت# حضرَت جوادالاَئمه علیه السلامدر سایه سارِ عشقِ تو غرقِ سعادت میشویم
از لطف و احسانت چنان مشمولِ رحمت میشویم
اربابِ خوبم نامِ تو دریایی از جود و سخاست
رزقِ تمامِ سالِ ما از برکتِ اِبن والرضاست
ماهِ دل آرای علی ای جانِ جانانِ رضا(ع)
چشمِ جهان روشن شده از طلعتِ بدرالدجا
زیبا رخی از گلشنِ یاسین و طاها آمده
باب المرادِ عالمین فرزند زهرا(س) آمده
ای عزتِ دنیا و دین پورِ امامِ هشتمین
ای که وجودت مایه ی فخرِ تمامِ مومنین
سرچشمه ی طاها تویی عطرِ نسیمِ هل اتی
سیراب شد از جامِ تو کامِ محبانِ ولا
عالم شده غرقِ سرور از طلعتِ رحمانیت
نورِ ولا شد آشکار از سجده ی نورانیت
هر دم رسد از کاظمین عطرِ نسیمِ تربتت
دستِ توسل میزنم بر آستانِ رحمتت
صحن و سرایت پُر شده از زائرانِ اشکبار
ذکرِ اذان از ماذنه تسکینِ جانِ بی قرار
من آمدم بر درگهت در اربعین یادش بخیر
خاکِ حریمت برتر از عرشِ برین یادش بخیر
حالا من و این حسرتِ دوریِ دیدار از حرم
چشمِ تمنای من و الطافِ اربابِ کرم
تا میشود خاکِ ضریحت سهمِ این دل شاکرم
گر که بگویی خاک شو بر زائرانم....حاضرم
ای آبِروی عالمین خورشیدِ شهرِ کاظمین
ای آسمانِ دیدهات بارانی از بهرِ حسین
درصحنِ گوهرشاد تا میآیم از بابالجواد
گویا به صحنت میرسم از مدخلِ بابالمراد
چون زائرت گشتم صله می خواهم از دستانِ تو
ای مظهرِ جود و سخا آخر شوم قربانِ تو!
هستی محرابی
ولادت# حضرَت جوادالاَئمه علیه السلامقلب عوالم گر در این ایام شاد است
از یمن میلاد جواد ابن الجواد است
ما لذت هر جود را با او چشیدیم
ورنه به ظاهر مرد بخشنده زیاد است
وقتی کرامت های او بی حد و مرز است
بازار حاتم های این عالَم کساد است
هر کوچک این قوم خود مردی بزرگ است
در پنج سالی او امامِ اعتقاد است
در کاظمینِ او شود هر اشک، لبخند
زیرا برای شیعیان باب المراد است
روی نیاز ما به سمت بی نیاز است
بر حاجت ما او اجابت را نهاد است
مشهد اگر نزدیک باشد بستِ طوسی
راه ورود ما فقط باب الجواد است
علی اصغر یزدی
ولادت# حضرَت جوادالاَئمه علیه السلامامشب شبِ عید است همه گل بفشانید
خود را به در بیتِ ولایت برسانید
از دست رضا عیدی خود را بستانید
این بیت بخوانید بخوانید بخوانید
انوارِ الهی بـه فضا باد مبارک
میلاد جواد بن رضا باد مبارک
خورشید در آغوش سحر باد مبارک
در دست رضا قرص قمر باد مبارک
دیدار پسر بهر پدر باد مبارک
ای بحر شرف بر تو گهر باد مبارک
الحق که خداوند محمّد به علی داد
بر خلق ، ولی داد ، ولی داد ، ولی داد
در بزمِ وجود آمده جود از کرم او
عیسی شده عیسای مسیحا ز دم او
دل هایِ خدایی همه بیت الحرم او
اوصاف همه خلق جهان است کم او
ای جان همه عالم و آدم به فدایش
زیبد که ببینیم و بخوانیم جوادش
والله قسم فوق مقام است مقامش
پیغامبران یکسره خوانند امامش
آرام دل و جان کلیم است کلامش
از هشت پسر ، وز سه پسر باد سلامش
این ضامن خلق این پسر ضامن آهوست
این مظهر حق صـدرنشین حرم هوست
ای علم تو چون علم خدا نامتناهی
در موسم طفلیت به توفیق الهی
دادی خبر از جو و هوا و یم و ماهی
دشمن به کمالات تو داده است گواهی
وقت سخنت آمده دانش به تلاطم
دریا شده در قطرهای از علم شما گم
در ملک خدا مطلع الانوار شمایید
دستِ کرم خالق دادار شمایید
روشنگر چشم و دل بیدار شمایید
ما دایره و نقطۀ پرگار شمایید
والله قسم مهر شما آب حیات است
هر کس به شما دست دهد اهل نجات است
بی مهر شما نخل عمل را ثمری نیست
بی سوز شما سینه ی ما را شرری نیست
جز کوی شما در همه عالم خبری نیست
جز باب عنایات شما هیچ دری نیست
ما مهر شما را به دو عالم نفروشیم
یک چشم زدن هم ز شما چشم نپوشیم
من قطره که افتاده به دامان یم توست
هر سو که نهم روی دلم در حرم توست
در حشر همه دار و ندارم کرم توست
هر بیت مرا نفخه ای از فیض دم توست
ولادت# حضرَت جوادالاَئمه علیه السلامیک کوزه ی بی آب، از دریا چه میداند
یک مشت خاک ، از غربت صحرا چه میداند
یک سائل بیچاره از آقا چه میداند
از چهارده خورشید عقل ما چه میداند
ما دور از "قدریم" "إنا" را نمیفهمیم
"الحق که پایینیم و بالا را نمیفهمیم"
هر کس که در این خانه قنبر شد پشیمان نیست
کارگر اولاد حیدر شد پشیمان نیست
از خاک بود عاقبت زر شد پشیمان نیست
جاروکش صحنی مطهر شد پشیمان نیست
این روزها باید رضا آباد ساکن بود
یعنی میان صحن گوهرشاد ساکن بود
نُه بار میگیریم ذکر یا رضا و بعد
نُه بار میچرخیم در صحن و سرا و بعد
نُه بار میسازیم راهی تا شما و بعد
نُه بار می آییم تا عرش خدا و بعد
شاید سحر باب الجوادت روی ما وا شد
اولادنا اکبادنا امروز معنا شد
گفتم جواد،از بند بند شعر رحمت ریخت
از چشم های سائلم اشک خجالت ریخت
گفتم جواد و بر دعاهایم اجابت ریخت
آقا به این سفره نگاهی کرد و برکت ریخت
گفتم جواد و باز هم لکنت شکستم داد
بی معرفت بودن دوباره کار دستم داد
ای حسرت سجاده ها ، یا ربنای تو
رفته ست تا به عرش اعلی ربنای تو
بوی علی دارد سحرها ربنای تو
توحید میگیریم ما ، با ربنای تو
آقا بیا و نذر جدت با گدا تا کن
یک کاظمیه در دل هر شیعه بر پا کن
یک "اتق الله" از تو ، ایمان داشتن با من
ابر کرامت از تو ، باران داشتن با من
شانه ز تو، زلف پریشان داشتن با من
چه کرده این عشق کریمان داشتن با من
که در خیالم کاظمینی میشوم هر روز
در کاظمین تو حسینی میشوم هر روز
مرضیه عاطفی
ولادت# حضرَت جوادالاَئمه علیه السلامدرباغ چُنین گُلی مُعَطَّر نَبُوَد
زیباتَر اَزاین گُل پَیَمبَر نَبُوَد
ازلیلهٔ میلاد جَواد اِبنُ الرضا
دَراَرض وسَماء میلاد بهتَر نَبُوَد
فَرمودامام رضا به جَمع هَمگان
مَولود اَز این با بَرَکَت تَر نَبُوَد
خورشید زَنَد بوسه بپایَش هَرروز
جُزجلوهٔ او جلوهٔ دیگَر نَبُوَد
اَزعلم لَدُنّی أش هَمه فَهمیدَند
عالم تَراَزاو به مُلک داوَر نَبُوَد
ای وای بَرآن دلی که حَتّی یکبار
درکوی مُحَبَتَّش کَبوتَر نَبُوَد
سَرتا به قَدَم مَظهرجوداَست جَواد
بایک نگَه أش جَهان بَرابَر نَبُوَد
اعجاز دوصَدمَسیح دارد بلَبَش
چون اوپسَری چنین مُظَفَّر نَبُوَر
بیچاره بُود به هَردوعالَم آنکه
دلدادهٔ او اَز عالَم زَر نَبُوَد
جَمعَندگدایان هَمگی دوروبَرَش
نومیدکسی چونکه اَزاین دَر نَبُود
خسروی فَر
ولادت# حضرَت جوادالاَئمه علیه السلام
زائرم اشتیاق میخواهم
خلوتی در رواق میخواهم
رفتم از قم به مشهد و این بار
از خراسان عراق میخواهم
دل پر شور و شین را عشق است
کربلای حسین را عشق است
با سلامی مسافر حرمم
زائر کاظمین را عشق است
من اگر اعتقاد میجویم
دم باب الجواد میجویم
چه کنم بیسوادم و عامی
من از این در سواد میجویم
شاعر تو قلم کم آورده است
واژه این محتشم کم آورده است
به حریمت اگر نشد برسم
زائر تو قدم کم آورده است
کم کمک زائران زیاد شدند
که مریدان پی مراد شدند
هرچه حاتم در این جهان دیدم
جملگی سائل جواد شدند
میهمانیم میهمان رضا
اهل ایران آستان رضا
به جوانان عنایتت ویژه است
ما جوانیم ای جوان رضا
عرفا زائران کوی تواند
حکما گرم گفتگوی تواند
ما که دیوانه ایم میدانیم
عقلا مست از سبوی تواند
در بیابان نسیم معروف است
در بخیلان کریم معروف است
حرف امروز و بحث فردا نیست
جود تو از قدیم معروف است
بین ما عشق تو محک شده است
از تو خیلی به ما کمک شده است
روی انگشتری که ما داریم
یا جواد الائمه حک شده است
#محسن_ناصحی