ولیعهد عربستان سعودی درخواست وزیر خارجه آمریکا مبنی بر تشدید عملیات نظامی علیه یمن و انصارالله را رد کرده است.
به گزارش عصر امروز بار دیگر، دریای سرخ به کانون توجهات تبدیل شده، اما این بار در پس تهدید «سید عبدالملک الحوثی»، رهبر جنبش «انصارالله» که به وعده خود عمل کرد و محاصره دریایی اسرائیل را به خاطر ممنوعیت ورود کمکهای بشردوستانه به نوار غزه از سوی این رژیم از سر گرفت.
اظهارات رهبر انصارالله صرفا اظهارات یا مانور سیاسی نبود، بلکه پیامی راهبردی برای تلآویو بود که امروز در شرایط بسیار سخت و دشواری بسر میبرد: بحران اقتصادی سنگین، جنگ فرسایشی در غزه، کاهش سرمایهگذاری سرمایهگذاران و حالا بار دیگر محاصره دریایی که بحرانهایش را تشدید میکند.
از زمان آغاز جنگ غزه اقتصاد اسرائیل با خسارات و زیانهای بیسابقهای مواجه است، سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در آن به موازات ارزش «شِکِل» پول این رژیم به شدت کاهش یافته و هزینههای جنگ همین طور بودجه این رژیم را میبلعد.
با ورود به سال 2025 برای همگان در داخل رژیم آشکار شد که نتانیاهو توان بازگرداندن ثبات اقتصادی را ندارد، به ویژه پس از آنکه مجبور شد، مالیاتها را به خاطر بالا بردن بودجه نظامی افزایش دهد.
در میان این بحرانها یمن محاصره دریایی اسرائیل را با ادامه محاصره نوار غزه توسط این رژیم از سر گرفت تا بحران دیگری به بحرانهای اسرائیل بیفزاید.
مسدود کردن گذرگاههای دریایی در دریای سرخ به معنای افزایش فاجعهبار هزینههای حمل و نقل دریایی برای اسرائیل است که منجر به افزایش قیمت کالاها برای مصرفکنندگان در داخل رژیم صهیونیستی و افزایش فشارهای تورمی در بازارهای این رژیم میشود.
برعکس کشورهای بزرگ که دارای شبکههای کمک و امدادرسانی متنوع هستند، اسرائیل به طور عمده به مسیرهای دریایی برای واردات و صادرات مواد خام و محصولات اساسی متکی است.
در سال 2023 بیش از 25 درصد واردات اسرائیل از طریق دریای سرخ بوده و بسته شدن این مسیر به معنای تشدید بیش از پیش فشارها بر رژیم صهونیستی بوده است، حالا مسدود شدن مجدد این مسیر دریایی تلآویو را در معرض بحران بیسابقهای قرار میدهد.
تاکنون اگرچه آمریکا و غرب و حتی اسرائیل تلاش کرده، حملاتی را علیه اهدافی در یمن انجام دهد تا صنعا را از تشدید محاصره دریایی باز دارد، اما این حملات هیچگاه نتوانستهاند، اهداف خود را محقق کنند.
آمریکا و انگلیس به خوبی میدانند، ادامه این شرایط به معنای فاجعه اقتصادی نه تنها برای اسرائیل بلکه برای دنیاست، بستن تنگه باب المندب یا ممانعت از تردد کشتیها از طریق اقیانوس هند، منجر به افزایش قیمت جهانی نفت و تجارت جهانی خواهد شد و این غرب را در شرایط سختی قرار خواهد داد، اما در همان حال آمریکاییها به خوبی میدانند، هرگونه رویارویی مستقیم به یمن آسان نخواهد بود، به ویژه بعد از آنکه حملات هوایی اخیر در یمن راه به جایی نبردند.
آمریکاییها بار دیگر به سعودیها روی میآورند
آمریکاییها که به بسته بودن دستشان در برابر یمن بیش از هر کسی آگاه هستند، با از سرگیری محاصره دریایی اسرائیل توسط یمن بار دیگر به سعودیها روی آوردند تا شاید ریاض را راضی به ورود به میدان یمن کنند و با هماهنگی با آنها فشار بر صنعا را افزایش دهند.
اما این بار نیز سعودیها زیر بار فشارهای آمریکاییها در یمن نرفتند تا شکاف بین مواضع عربستان و آمریکا درباره نحوه تعامل با تحولات نظامی در دریای سرخ بیش از پیش اشکار شود.
بر اساس گزارشها عربستان سعودی اخیرا درخواست آمریکا برای تشدید علیه عملیات نظامی یمن در دریای سرخ را رد کردند تا همان طور که گفته شد، اختلاف راهبردهای ریاض و واشنگتن در پرونده یمن برملا شود.
خبرگزاری رسمی عربستان (واس) در این ارتباط اعلام کرد که طی سفر «مارکو روبیو»، وزیر خارجه آمریکا به عربستان و دیدار با «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان پرونده یمن در رأس موضوعات مورد گفتگو بین دو طرف بود.در این دیدار محمد بن سلمان ضمن تأکید بر ضرورت حفظ امنیت و ثبات در منطقه با درخواست آمریکا مبنی بر تشدید تنش نظامی علیه ارتش و نیروهای مسلح یمن به ویژه جنبش انصارالله قاطعانه مخالفت کرد.
این گفتگوها و مخالفت قاطع ولیعهد عربستان با درخواست وزیر خارجه آمریکا بیانگر تعمیق شکاف بین آمریکا و عربستان در پرونده یمن است، به نحوی که تلاشهای روبیو برای قانع کردن ریاض مبنی بر اینکه تبعات عملیات اخیر یمن در دریای سرخ تنها متوجه اسرائیل نیست، بلکه تهدیدی برای آمریکا و مهمتر از آن عربستان سعودی، شهروندان عربستانی و زیرساختهای منطقه است، راه به جایی نبرد و موضع عربستان همچنان لایتغیر باقی ماند و ولیعهد سعودی هرگونه تشدید جدید از سوی ریاض علیه یمن، به ویژه انصارالله را رد کرد که بیانگر تعارض و تضاد راهبردی ریاض و واشنگتن است.
دلایل رد تشدید نظامی سعودیها علیه یمن
مخالفت عربستان با تشدید نظامی علیه صنعا ریشه در عوامل متعدد راهبردی و تاریخی دارد، از جمله تجربه تلخ عربستان در جنگش در یمن و به ویژه انصارالله در سال 2015 که علی رغم حمایتهای بینالمللی و ائتلافهای نظامی، نه تنها نتوانست پیروزی را محقق کند، بلکه وارد جنگ فرسایشی شد که منابع انسانی و مالی و نظامی آن را به تباهی کشاند.
این تجربه تلخ بیتردید باعث میشود، عربستان سعودی دیگر هیچگاه به فکر تکرار آن نباشد، چراکه عواقب و پیامدهای تضمیننشدهای به ویژه در صورت طولانی شدن جنگ برای سعودیها به دنبال خواهد داشت.
تحولات منطقهای و منافع سعودییکی دیگر از دلایلی که باعث میشود، عربستان از هرگونه تشدید نظامی علیه یمن و به ویژه انصارالله اجتناب کند، تغییر صحنه منطقه و تحولات راهبردی آن است.
بعد از سالها جنگ با انصارالله آشکار شده که این جنبش یک بازیگر داخلی در داخل یمن نیست، بلکه به قدرتی منطقهای تبدیل شده که دارای تأثیری قابل توجه بر روند رخدادها در یمن و منطقه به طور عام است.
انصارالله که در ابتدا جنبشی داخل یمن بود که در شمال این کشور فعالیت داشت، اکنون نه تنها بر صنعا حاکمیت دارد و در یمن به بازیگری اصلی تبدیل شده است، بلکه در تحولات منطقهای نیز به گونهای نقش ایفا میکند که اکنون معادلات منطقهای هیچ گاه نمیتوانند، آن را نادیده بگیرند.
این باعث میشود، عربستان به خوبی دریابد، هرگونه تشدید نظامی علیه یمن و انصارالله میتواند، به تشدید بیش از پیش بحران شود و بازتابی منفی بر امنیت دریای سرخ و دریانوردی بینالمللی بگذارد که موضوعی حیاتی برای منافع سعودیهاست.
نگاه به داخل اولویت سعودیها
یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود، عربستان سعودی از تشدید نظامی با یمن و به ویژه انصارالله اجتناب کند، نگاه به داخل بن سلمان است. در حال حاضر اولویت اول ولیعهد عربستان وضعیت داخلی این کشور به ویژه تحقق «چشمانداز 2030» است که با اینکه بر رشد اقتصادی و تنوع اقتصادی و جدایی از تکیه به نفت تمرکز دارد، اما به سیاهچالهای برای سعودیها تبدیل شده که همه منابع درآمدی آنها را میبلعد.
افزون بر آن، تحقق این هدف نیازمند ثبات و استقرار داخلی و منطقهای است، این عوامل موجب میشود، سعودیها توجه چندانی به منازعات و درگیریهای نظامی که طرحهای بزرگ توسعهای آنها را متزلزل میکنند، نداشته باشند.
این درحالی است که نباید فراموش کرد، عربستان سعودی با چالشهای دیگری در سطح داخلی نیز مواجه است که موجب میشود، سعودیها از هرگونه تشدید تنش که اوضاع امنیتی داخلی آنها را پیچیده کند، اجتناب کنند.
تعارض مواضع آمریکا و عربستان آشکار است که مواضع آمریکا و عربستان در پرونده یمن هیچگاه با هم همسو نبوده است. اگرچه آمریکا در ابتدای جنگ یمن از عربستان سعودی حمایت کامل به عمل آورد، اما در سالهای اخیر این موضع آمریکا شاهد تغییر و تحولاتی بوده است، از جمله اینکه دولتهای مختلف آمریکا بارها از دخالت عربستان در یمن انتقاد کرد و خواستار دستیابی به راهحل سیاسی مسالمتآمیز برای بحران یمن شد.
دولت بایدن به طور خاص سیاست محافظهکارانهتری را در این زمینه اتخاذ کرد و بارها بر پایان جنگک در یمن تأکید کرد و نقش بازری در اعمال فشار بر سعودیها جهت توقف جنگ و انتقال به راهحلهای دیپلماتیک داشت.
اما در خصوص دریای سرخ، واشنگتن بر این باور است که تهدید دریانوردی بینالمللی در دریای سرخ تهدیدی برای منافع آمریکا در منطقه است که موجب میشود، فشار بر ریاض را جهت رویارویی با این تهدید افزایش دهد.
با وجود فشارهای آمریکا، عربستان سعودی تأکید میکند که تلاش دارد، برای بحران یمن راه حل سیاسی به دور از تشدید نظامی پیدا کند.
اکنون سعودیها به خوبی میدانند، راهحل نظامی همواره کارساز نمیتواند باشد، به همین دلیل تلاش میکنند، آرامش و ثبات منطقه را از طریق وساطتهای بینالمللی و اعمال فشار جهت دستیابی به توافقهای آتشبس با یمن و به ویژه انصارالله محقق کنند.
از این منظر عربستان راهحلهای مسالمتآمیز از جمله گفتگو و مذاکره با یمن و انصارالله را دنبال میکند تا به صلحی جامع و سراسری دست یابد.
تبعات تبعیت و پیروی از سیاستهای آمریکادر صورتیکه سعودیها تصمیم بگیرند، از سیاستهای آمریکا در یمن تبعیت کنند و دست به ریسک جدیدی در یمن بزنند، بیتردید پیامدهای آن برای عربستان وخیم خواهد بود.
تشدید تنش نظامی علیه یمن و انصارالله منجر به خسارات بزرگی نه فقط در سطح نظامی، بلکه در دو سطح راهبردی و اقتصادی برای عربستان خواهد شد.
ارتش و نیروهای مسلح یمن از ابتدای ورود عربستان به جنگ در یمن، بارها و مکررا به سعودیها درباره اشتباه ادامه تشدید نظامی در یمن هشدار دادند.
ارتش و نیروهای مسلح یمن بارها قدرت خود در ایستادگی و مقاومت در برابر ائتلافهای بزرگ نظامی از جمله عربستان سعودی را ثابت کردند. این باعث شده تا عربستان گزینههای نظامی خود در یمن را مورد بازنگری قرار دهد.
درصورتیکه عربستان به خاطر فشارهای آمریکا به دنبال ماجراجویی جدید در یمن باشد، این ماجراجویی به از بین رفتن بیش از پیش منابع انسانی و مادیاش در کنار فروپاشی بیش از پیش جبهه داخلی این کشور منجر خواهد شد.
عربستان سعودی به خوبی میداند، هرگونه تشدید نظامی در یمن اهداف و چشماندازهای توسعهای آن به ویژه طرحهای بزرگی را با مشکل مواجه میکند که تلاش دارد، آنها را در چارچوب چشمانداز 2030 محمد بن سلمان محقق کند.
به همین ترتیب، جنگ مستمر و طولانی مدت بحرانهای انسانی را تعمیق کرده و بر پیچیدگیهای اوضاع منطقهای میافزاید.به همین دلیل سعودیها از هرگونه تبعیت و پیروی از سیاستهایی که به این کشور خسارات و زیانهای بزرگتر وارد میکند، درحال حاضر خودداری میکنند.
در پایان اینکه موضع سعودیها در رد تشدید نظامی علیه یمن و انصارالله رویکرد راهبردی محتاطانهای است که نشان میدهد، ریاض درسهای لازم از گذشته و تحولات منطقهای و بینالمللی را گرفته و تلاش دارد، از هرگونه ماجراجویی نظامی جدید اجتناب کند.