توصيه به ديگران
۱
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۲۰
نمایش " اپوزیسیون شدن" یا "استراتژی فرار از پاسخگویی" مدیران کشور
بر همگان ثابت شده است که علیرغم انتخابات های متعددی که از اوایل انقلاب تاکنون انجام داده ایم هنوز قاعده بازی را نمی دانیم و شخصیت حقیقی ساستمداران بر وجه حقوقی ایشان غلبه دارد لذا اگر روسای جمهور بعد از پایان دوره ریاست خود نقش اپوزیسیون بخود می گیرند همه و همه ناشی از برداشت غلطی است که این افراد و به تبع آن جامعه نسبت به میزان نقش روسای جمهور قبل و حال دچار آن می شوند.
نمایش " اپوزیسیون شدن" یا "استراتژی فرار از پاسخگویی" مدیران کشور
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی در ششم دی ماه 96 در دیدار با نیروهای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و دیگر اقشار در خصوص روسای جمهور قبلی و فعلی به نکاتی اشاره کردند که به تنهایی می تواند چشم اندازی از خطرات ساختار شکنی را در بدنه نظام اسلامی به تصویر بکشد که اگر برای آن فکر عاجلی نگردد می تواند چالشی برای نظام بشود.

شاید به همین دلیل است که رهبر فرزانه انقلاب، در بیاناتی مستدل، محکم و روشن گرانه نسبت به تحرکات و اقدامات نادرست برخی روسای جمهور قبلی و فعلی نکات ارزشمندی را مطرح کردند‌ که تبیین برخی از آنها ضروری است:

1- بر همگان ثابت شده است که علیرغم انتخابات های متعددی که از اوایل انقلاب تاکنون انجام داده ایم هنوز قاعده بازی را نمی دانیم و شخصیت حقیقی ساستمداران بر وجه حقوقی ایشان غلبه دارد لذا اگر روسای جمهور بعد از پایان دوره ریاست خود نقش اپوزیسیون بخود می گیرند همه و همه ناشی از برداشت غلطی است که این افراد و به تبع آن جامعه نسبت به میزان نقش روسای جمهور قبل و حال دچار آن می شوند. در کشورهایی که نقش جریانات و احزاب سیاسی نهادینه شده است این احزاب هستند که پاسخگوی رفتار نمایندگان خود در اهرم های قدرت هر کشور تلقی می گردند در حالی که در کشور ما این نقش را اشخاص خود بر عهده می گیرند که در دراز مدت می تواند برداشت های غلط یاد شده را بوجود آورد. 

2- فقدان و یا عدم اعتقاد درونی به سیاست های کلی نظام  هم یکی دیگر از مشکلاتی است که موجبات خود محورپندار روسای جمهور را فراهم آورده است . انقلاب اسلامی توانست روح اعتماد را به ملت ایران تزریق کند و در زمانی که دشمنان از هر سو برای ایجاد بحران مشروعیت یکی پس از دیگری قد علم می کردند ایشان را یکی پس از دیگری از پیش روی پیشرفت و آبادانی خویش بردارد. با تثبیت نظام اسلامی این اعتماد به نفس نیازمند تدوین و قرار گرفتن آن در قالب های مدونی بنام سیاست های کلی نظام بودتا بتواند در قالب دکترین ها و استراتژی های مختلف از کیان خود دفاع نماید. این سیاست ها در گذر زمان یکی پس از دیگری تدوین و ابلاغ گردید اما در همان حال شخصیت محوری نیز ریشه های عمیقی یافت بگونه ای که نحوه اجرا و حرکت نظام و کشور بر پایه سیاست های کلی نظام را نه دستورالعمل های اجرایی آن که همچنان سیاستمداران تعیین می کردند در نتیجه سیاست های کلی نظام در محاق اشخاص تعریف گردیده و آنان را به خود محور پنداری هر چه بیشتر سوق داده است و امروز اگر سیاست های کلی کشور در زمینه های مختلف از جمله اقتصاد مقاومتی  نمودی در جامعه نیافته است همگی به دلیل همین شخصیت محوری ارکان نظام بوده است.

3- بر مبنای سخنان حکیمانه رهبری معظم، برخی روسای جمهور و مدیران و سیاست ورزان عادت کرده اند به جای پاسخگویی، در نقش اپوزیسیون ظاهر شوند. در این فضا عملا، به نام نقد و انتقاد و حتی عدالت‌طلبی، تهمت زنی و لجن پراکنی، با هدف جلب توجه رسانه ای و ابراز وجود سیاسی، صورت می گیرد. از جهت دیگر اینطور می شد استباط کرد که بدلیل وجود آگاهی گسترده در میان ملت ایران و موفقیت وصیت امام (ره) و خواسته مقام معظم رهبری در اینکه ملت باید ناظر بر رفتار سیاستمداران و قدرتمندان عرضه سیاست های نظام اسلامی باشند و هر گاه لازم شد پای در میدان مطالبه گری از مسئولان بگذارند و وعده های داده شده را مطالبه کنند در نتیجه وجود چنین آگاهی های مردمی تنها راه باقی مانده برای فرار از پاسخگویی رفتن در جلد "اپوزیسیون " یا اتخاذ همان استراتژی معروف "من نبودم دستم بود" بوده است که اینگونه القا کنند که ما هم مانند شما ملت مطالبه گریم نه پاسخگو . رفتاری که در دوره های یازدهم و دوازدهم بنحو بارزی در فضای رسانه ای خود نمایی کرده و می کند.

4- تحولات رخ داده در میان جریانات سیاسی و برهم خوردن مرزهای مرسوم آن که بنام های مختلف چپ و راست / یا اصلاح طلب و اصولگرا و بروز شکاف های عمیق سیاسی و نزدیک شدن گروه های درون جریانی به جناج رقیب و شکل گیری جناح هایی التقاطی و مختلط باعث شد تا برخی جریاناتی که در پی دین‌زدایی از فضای سیاسی و انقلاب‌زدایی از نظام هستند به برخی دیگر که با همان هدف اما با صبغه دین‌داری سیاسی و انقلابی نمایی نزدیک شده و به شکل مکمل همدیگر در رسیدن به اهداف مشترک عمل نمایند/یکی در خیابان و یکی در سکوت / یکی در فریاد و تخریب و دیگری در بازی با رقبا.روسای جمهوری که سابقا در یک جناح تعریف می شدند در مواضع و رفتارها به جریان رقیب نزدیک شدند و خودی های دیروز امروز بیگانه شدند ...و قس علی هذا
 
5- سوگمندانه در سناریو حمله به خطوط قرمز فرهنگ اسلامی – ایرانی ملت ایران و همزمان با آن میدانی کردن پروژه "ناامید سازی ملت ایران بوسیله القای فساد گسترده و غیر قابل اصلاح خواسته یا ناخواسته، نقش آفرین اصلی آن برخی از عالی ترین مدیران بوده و هستند که هر یک، اعتماد عمومی مردم به بخشی از ارکان حاکمیت و نظام را متزلزل می کنند. سخنان رهبر انقلاب اسلامی نشان داد تمامی کسانی که بنحوی در ارکان نظام حضور داشته و از برکات مدیریتی – مالی و اجتماعی آن استفاده کرده اند نمی توانند هم در قدرت باشند و هم نقش اپوزیسیون را ایفا کنند البته نظام اسلامی با این روش بیگانه نبود زیرا در دوران دولت اصلاحات و مجلس ششم شاهد چنین رفتارهایی که شعور ملت ایران را نشانه رفته بود بودیم لذا رهبری و مردم ایران گزیده شدن از این ناحیه را بر نمی تابند.

6- در حالی که به فرمایش رهبر انقلاب اسلامی ، پاسخگویی به شبهات پرتاب‌شده‌ی در میان ملت ایران از اهمیت زیادی برخوردار است شما خود تصور کنید که اگر روسای جمهور که متولیان و سیاست گذاران برنامه ای و مالی این امر هستند تا جوان ایرانی در غوغای شبهه افکنی به اعتقادات سیاسی و دینی کشور احساس سرگیجه نکند خود بشنوند علمدار و هدایتگر و سر اپوزیسیون این جریان و بدون اینکه اگاهانه باشد یا ناخواسته در پازل دشمن بازی کنند!. 

7- این سخنان رهبری شاخصی شد برای بسیاری از افراد و سیاستمداران که هویت خود را در مرزهای انقلاب اسلامی بازخوانی می کنند .انقلابی بودن و انقلابی ماندن قطعا مرزهایی بس وسیعتر و عمیقتر از اپوزیسیون بازی برخی از آقایان دارد لذا نمی توان با بی تقوایی بازی آلوده "بگم بگم" و اعتراض سازی ها "را درمیان صفوف پاک مبارزان و انقلابیون میدانی تزریق کردو منبعد همه کسانی که خود را زیر خیمه و عمود ولایت می دانند باید تکلیف خود را مشخص کنند که با این سخنان رهبری حجت بر همگان تمام شد و دیگر نمی توان با شعار انقلابی گری و عدالت خواهی همچنان به یار گیری از سبد آرای ملت مومن ایران اقدام نمود.

در مجموع باید اینگونه نتیجه گرفت که: 

انقلابی‌نمایی غیر از انقلابی‌گری است؛ انقلابی‌نمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابی‌گری کار سختی است؛ پابندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد. نمی شود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد،  قاضی فاسد داریم، قاضی عادل و مطمئن هم داریم؛ ما حق نداریم یکسره نفی کنیم. مدیر اجرائیِ جاه‌طلبِ پرروی پول‌طلب داریم، مدیر اجرائیِ پاک‌دستِ زحمت‌کش هم داریم؛ حق نداریم یکسره همه‌ی اینها را با یک چوب برانیم.

گرفتن نقش اپوزیسیون نه به مسئولان می آید و نه مردم می پذیرند اگر ایشان این نقشها را دوست داشتند باید از پذیرش مسئولیت امتناع می کردند نه اینکه تمام دوران خود را بمانند و از مواهب آن بهره ببرند و زمانی که دستشان کوتاه شد به قالب اپوزیسیون در آیند و طوری رفتار کنند که پاسخگوی برنامه و اقدامات خود نشوند و یا حداقل بتوانند در این قالب تمام تقصیرها را به گردن دیگران بیندازند.
                                                                                                         رضا احمد زاده
کد مطلب : 228544