توصيه به ديگران
۰
يکشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۳۰
خشك شدن دست نوازنده موسیقی با نهیب حضرت جواد(ع)
در دربار مامون مردی به نام مخارق كه ریشی بلند و صوتی خوش داشت و عود می‎نواخت وجود داشت . وی به مامون گفت من توان آن را دارم كه نقشه‎ات را - وادار كردن حضرت به لهو و لعب - عملی سازم از این رو در مقابل امام جواد (ع) نشست و شروع به خواندن آواز كرد.
خشك شدن دست نوازنده موسیقی با نهیب حضرت جواد(ع)
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز امام نهم شيعيان حضرت جواد (ع) در سال ۱۹۵هجري در مدينه ولادت يافت. نام نامي اش محمد معروف به جواد و تقي(ع) است.

القاب ديگري مانند: رضي و متقي نيز داشته، ولي تقي از همه معروفتر مي باشد. مادر گرامي اش سبيکه يا خيزران است که اين دو نام در تاريخ زندگي آن حضرت ثبت است.

حضرت امام محمد تقي (ع) هنگام وفات پدر ۸ ساله بود . پس از شهادت جانگداز حضرت رضا عليه السلام در اواخر ماه صفر سال ۲۰۳ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع) انتقال يافت.

مأمون خليفه عباسي که همچون ساير خلفاي بني عباس از پيشرفت معنوي و نفوذ باطني امامان معصوم و گسترش فضايل آنها در بين مردم هراس داشت، سعي کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خويش قرار دهد.

" از اينجا بود که مأمون نخستين کاري که کرد ، دختر خويش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع) درآورد، تا مراقبي دايمي و از درون خانه، بر امام گمارده باشد. رنجهاي دايمي که امام جواد (ع) از ناحيه اين مأمور خانگي برده است، در تاريخ معروف است " .

چرا مأمون دخترش را به همسری امام جواد علیه‌السلام درآورد؟

مأمون پس از شهادت امام رضا علیه‌السلام در سفری از خراسان به بغداد آمد. در آنجا دید که نه تنها اهل خراسان؛ بلکه شیعیان در بغداد و عراق هم او را قاتل امام خود می‌دانند و در هر کجا که می‌نشینند او را مورد لعن و سرزنش قرار می‌دهند. این امر سبب شد تا به این فکر افتاد که خود را از آن جرم و گناه بری کند و نظر شیعیان و علویان را نسبت به خود جلب نماید. این بود که نامه‌ای برای امام جواد (ع) نوشت و با اکرام و احترام او را به بغداد خواست.
 
او می دانست ازدواج دخترش با امام جواد (ع) در ترمیم چهره اش بسیار مفید است و از طرفی هم مطمئن بود عباسیان بزرگان دستگاه حکومت او را از این کار منع خواهند کرد. مامون که انسان بسیار حیله گری بود و به علم و فضل اهل بیت علیهم السلام هم به خوبی واقف بود تصمیم گرفت تا علم و دانش امام جواد(ع) را بهانه برتری قرار داده و بستگان و درباریان را در این امر ساکت کند.
 
همین هم شد؛ وقتی تصمیم خود را بیان کرد آنها مخالفت کردند و در نهایت تصمیم بر این شد که امام را در علم و دانش امتحان کنند. چنانچه در برابر عالمان منتخب به پیروزی رسید، حرف حرف مامون باشد و ازدواج صورت گیرد.
 
مجلس مفصلی برپا شد و امام جواد(ع) همان گونه که از قبل برای امام شناسان مسَلم بود به پیروزی کامل رسید و در همان مجلس مامون فرصت را غنیمت شمرد و تصمیم خود را عملی ساخت.
 
برخی از کرامات امام جواد (ع)
 
خشك شدن دست نوازنده
محمد بن ریان نقل می‎كند: مامون برای رسیدن به هدفش (بد نام كردن حضرت امام جواد (ع) همه نوع نیرنگی را در خصوص امام جواد (ع) به كار برد اما هیچ كدام از آنها برای وی سودی نداشت .
به عنوان نمونه پس از به عقد درآوردن دخترش ام الفضل با امام جواد (ع)، صد كنیز زیبا را انتخاب كرد كه هر یك جامی پر از گوهر درخشان در دست داشتند. مامون به كنیزان دستور داد تا پس از نشستن حضرت در جایگاه دامادی به استقبال وی رفته و به او خوشامد گویند. كنیزكان به سوی حضرت شتافتند و خوشامد گفتند ولی امام هیچ التفاتی به آنها نكرد .
در دربار مامون مردی به نام مخارق كه ریشی بلند و صوتی خوش داشت و عود می‎نواخت وجود داشت . وی به مامون گفت من توان آن را دارم كه نقشه‎ات را - وادار كردن حضرت به لهو و لعب - عملی سازم .
از این رو در مقابل امام جواد (ع) نشست و شروع به خواندن آواز كرد. كسانی كه در آنجا حضور داشتند گرد مخارق حلقه زدند. هنگامی كه مخارق شروع به نواختن عود و آواز خوانی كرد، امام جواد (ع) سر مبارك خود را متوجه او كرد و بر وی نهیب زد و فرمود: "اتق الله یا ذالعثنون " از خدا بترس ای ریش بلند. دست مخارق از حركت ایستاد، عود از دستش افتاد و دیگر هرگز نتوانست عود بنوازد.
روزی مامون از بلایی كه بر سر مخارق آمده بود از وی سئوال كرد. مخارق پاسخ داد چون امام جواد (ع) بر من نهیب زد چنان ترسی از هیبت او بر من مستولی شد كه دستم فلج شد و هرگز بهبود نیافت .
 
نقره از برگ زیتون
ابوجعفر طبری از ابراهیم بن سعید نقل می‎كند كه حضرت امام جواد (ع) را دیدم كه بر برگ درخت زیتون دست می‎زد و آن برگ‎ها به برگ نقره تبدیل می‎شد. من آنها را از حضرت گرفتم، و با آنها در بازار معامله نمودم. آن برگ‎ها نقره خالص بودند و هرگز تغییری نكردند .
 
طلا شدن خاك
اسماعیل بن عباس هاشمی می‎گوید: در روز عیدی به خدمت حضرت جواد (ع) رفتم، از تنگدستی به آن حضرت شكایت كردم . حضرت سجاده خود را بلند كرد، از خاك قطعه‎ای از طلا گرفت . یعنی خاك به بركت دست حضرت به پاره‎ای طلای گداخته مبدل شد. آن را به من عطا كرد. من آن را به بازار بردم شانزده مثقال بود.

احادیثی از امام جواد (ع)

ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْبْرارِ: إقامَةُ الْفَرائِض، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِي الدّين.
امام جواد - (ع)- فرمود: سه چيز از كارهاي نيكان است: انجام واجبات الهي، ترك و دوري از گناهان، مواظبت و رعايت مسائل و احكام دين.

وَ حَقيقَةُ الاْدَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخيْرِ، وَ تَجافي خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْدَبِ يَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَكارِمَ الاْخْلاقِ فِي الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ، وَ يَصِلُ بِهِ اِلَي الْجَنَّةِ. ارشاد القلوب ديلمي، ص ۱۶۰»
امام جواد - (ع) - فرمود: حقيقت ادب و تربيت عبارت است از: دارا بودن خصلت هاي خوب، خالي بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسيله أدب - در دنيا و آخرت - به كمالات اخلاقي مي رسد; و نيز با رعايت أدب نيل به بهشت مي يابد.

إنَّ بَيْنَ جَبَلَي طُوس قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها كانَ آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ النّار.
«عيون اخبارالرّضا - (ع)-، ج ۲، ص ۲۵۶، ح ۶»
امام جواد - (ع) - فرمود: همانا بين دو سمت شهر طوس قطعه اي مي باشد كه از بهشت گرفته شده است، هر كه داخل آن شود ـ و با معرفت زيارت كند ـ، روز قيامت از آتش در أمان خواهد بود.

مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتي بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ. «كامل الزيارات، ص ۵۳۶، ح ۸۲۷»
امام جواد - (ع) - فرمود: هركس قبر عمّه ام ـ حضرت معصومه سلام الله عليها ـ را با علاقه و معرفت در قم زيارت كند، أهل بهشت خواهد بود.

مَنْ زارَ قَبْرَ أخيهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَي الْقَبْرِ وَقَرَءَ: «إنّاأنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّات، أمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْكْبَرِ. «اختيار معرفة الرّجال، ص ۵۶۴، ح ۱۰۶۶»
امام جواد - (ع) - فرمود: هركس بر بالين قبر مؤمني حضور يابد و رو به قبله بنشيند و دست خود را روي قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مباركه : «إنّا أنزلناه» را بخواند از شدايد و سختيهاي صحراي محشر در أمان قرار مي گيرد.

قالَ الإمام الجواد - (ع) - : ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: كَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ كَثْرَةِ الصَّدَقَةَ. «كشف الغمّة، ج ۲، ص ۳۴۹»
امام جواد - (ع) - فرمود: سه چيز، سبب رسيدن به رضوان خداي متعال مي باشد: نسبت به گناهان و خطاها، زياد استغفار و اظهار ندامت كردن. اهل تواضع كردن و فروتن بودن. صدقه و كارهاي خير بسيار انجام دادن.

الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعينُ لَهُ، وَالرّاضي بِهِ شُرَكاءٌ. «كشف الغمّة، ج ۲، ص ۳۴۸»
امام جواد - (ع) - فرمود: انجام دهنده ظلم، كمك دهنده ظلم و كسي كه راضي به ظلم باشد، هر سه شريك خواهند بود.

التَّواضُعُ زينَةُ الْحَسَبِ، وَالْفَصاحَةُ زينَةُ الْكَلامِ، وَ الْعَدْلُ زينَةُ الاْيمانِ، وَالسَّكينَةُ زينَةُ الْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زينُةُ الرِّوايَةِ. «كشف الغمّة، ج ۲، ص ۳۴۷»
امام جواد - (ع) - فرمود: تواضع و فروتني زينت بخش حسب و شرف، فصاحت زينت بخش كلام، عدالت زينت بخش ايمان و اعتقادات، وقار و ادب زينت بخش اعمال و عبادات; و دقّت در ضبط و حفظ آن، زينت بخش نقل روايت و سخن مي باشد.
کد مطلب : 133676